محمدرضا نیکنژاد
روزنامه شهروند،18 اردیبهشت 93
در
حال حاضر معلمان رسمی حدود ۸۰۰ تا یکمیلیون و ۶۰۰هزار تومان حقوق
میگیرند و این درحالی است که هرماه، از حقوقشان کسورات هم برای حق بیمه،
بیمه طلایی و بیمه عمر کم میشود و مثلا درحال حاضر حقوق من در حکم،
یکمیلیون و ۳۰۰هزار تومان آمده ولی دریافتیام یکمیلیون تومان در ماه
است؛ بنابراین میتوان گفت که اگر خط فقر را یکمیلیون و ۸۰۰هزار تومان هم
در نظر بگیریم، حتی بیش از سهچهارم معلمان زیر خط فقرند، برای همین هم
هست که درحال حاضر کمتر معلمی را داریم که یکشغله باشد. این موضوعی است
که مستقیما روی کیفیت آموزشی مدارس تاثیر میگذارد؛ مثلا درحال حاضر ما
معلمانی را داریم که صبحها سر کلاس درسند و ظهر به بعد کاری میکنند که
هیچ ارتباطی با معلمی ندارد. من دبیر ادبیات مدرسهای را میشناسم که
صبحها در مدرسه ادبیات درس میدهد و عصرها به آژانس مسکن میرود و پادوی
آنهاست. از طرف دیگر، حقوق معلمان ایرانی به هیچ وجه متناسب با شرایط
میانگین جهانی نیست؛ همین چند وقت پیش بود که مدیر مدرسه ما از طرف آموزش و
پرورش به ترکیه رفته بود تا به مدارس آنجا سرکشی کند و میگفت معلمان
موظفند ۱۵ ساعت در مدرسه باشند و ۱۲۰۰ یورو حقوق میگیرند درحالیکه یکی از
باسابقهترین افراد هیأت ایرانی که مدیر بوده و بیشترین حقوق را میگرفته،
۶۰۰ دلار در ماه درآمد دارد. به نظر میآید، زمینه هر تغییری در کیفیت
آموزشی، افزایش حقوق معلمان است. ما همکارانی داریم که چون حقوقشان مکفی
نیست، دانشآموز را به چشم مشتری میبینند، یعنی وقتی وارد کلاس میشوند
دنبال این هستند که دانشآموزان را برای کلاسهای خصوصی جذب کنند تا خرج
زندگیشان دربیاید.
با سلام خدمت شما دوست عزیز .
دوست عزیز اگر نیروی استخدامی آموزش و پرورش با همین میزان حقوق زیر خط فقر است ، نیروی آزاد در کجا قرار دارد ؟
درود بر جناب درویشی گرامی،بی گمان این نیرو زیر استثمار دولت و آموزش و پرورش قرار دارند. من در همین گفتگو به این نیرو ها اشاره کردم ،اما خبرنگار آن بخش را نیاورده است. به هر روی با شما در این زمینه همراه و همدلم. تندرست باشید سپاس از دیدگاهتان.