مهدی بهلولی،روزنامه شهروند،20 اسفند 92
چند روز پیش و در نشست ماهانه شورای دبیران،شماری از همکاران،از دانش آموزان یکی از کلاس های مدرسه،سخت ناراضی بودند و می گفتند درس نخوان و بی انضباط اند و کارگزاران اجرایی مدرسه،باید با چند نفری از آنها،برخورد جدی تری کنند. معاون مدرسه هم برگشت گفت در آن کلاس،پنج نفر از دانش آموزان،بچه های طلاق اند و پدر و مادرشان از هم جدا شده اند. دو تا از این بچه ها،پرخاشگر و ناآرام تر،و سه تای دیگر گوشه گیر و منزوی تر از دیگر بچه های کلاس شده اند. هنگامی هم که پدر یا مادر آنها به مدرسه می آیند مشکل تربیتی فرزند خود را به گردن دیگری می اندازند و هیچکدام پاسخگو نیستند. ادامه مطلب ...
به نام خداوند جان و خرد
بیانیه کانون صنفی معلمان ایران(تهران) به مناسبت سالگرد 23 اسفند ماه
23 اسفند ماه سال 1385 روزی فراموش نشدنی است. نه به دلیل برخورد خشن با یک تجمع مسالمت آمیز و ضرب و شتم و بازداشت گسترده معلمان از سوی دارندگان نگاه امنیتی به مسائل اجتماعی، که البته اهمیت خود را دارد. نه به این خاطر که نشستگان بر صندلی های خانه ملت، پاسخ گویی به خواسته ی قانونی بخشی از ملت را به شحنگان سپردند، که تلخکامی و افسوسی تاریخی با خود دارد. این روز از آن رو مهم است که اهل فرهنگ صفحه ای دیگر بر کتاب مبارزات عدالت طلبانه ی ملت ایران افزود. و هم از آن رو که پس از گذشت هفت سال بار دیگر ثابت شد حامیان جهل و بی عدالتی در هر لباس و موقعیتی به رغم یکه تازی و شوکت ظاهری به شدت آسیب پذیرند و همان اعمالی که با هدف استحکام جایگاه خود انجام می دهند، مهمترین عامل تزلزل پایه های قدرت آن هاست. اعمالی که دستاوردی جز عمیق تر شدن شکاف میان دولت و ملت؛ سقوط ارزش های انسانی و اخلاقی؛ سستی پایه های اعتقادی شاهدان و افزایش مشکلات اجتماعی ندارد.
مروری برکنش های صنفی معلمان در دهه ی 80 بیانگر راهی است که توسط آنان طی شد تا به اعتراضات گسترده زمستان سال 85 رسید. از گلایه های دوستانه در محفل های معلمی، نوشتن نامه ها و عریضه ها به مسئولان در رده های مختلف و اظهار شکایت از ناکافی بودن دستمزدها و یا اختلاف سطح رو به افزایش حقوق آنان با درآمد سایر حقوق بگیران حتی در خود دولت، تلاش برای برقراری ارتباط با نمایندگان مجلس و دولت، تجمع در مقابل ادارات هرمنطقه تا تجمع های اعتراضی به دعوت تشکل های صنفی، تحصن در دفتر مدرسه و عدم حضور در کلاس درس؛ نمونه هایی از این تلاش ها برای رساندن صدای خود به گوش نه چندان شنوای تصمیم سازان و تصمیم گیران بود که در تمامی این موارد اگر پاسخی به آنان داده می شد این بود که لایحه ی نظام هماهنگ(مدیریت خدمات کشوری) پاسخگوی همه ی خواسته های شما خواهد بود.
در اواخر پاییز سال 85 هنگامی که همگان در انتظار اقدامات ضد تبعیض از سوی دولت مدعی عدالت خواهی بودند، خبر از اقدام دولت برای بازپس گیری لایحه ی نظام هماهنگ از مجلس رسید. انتشار این خبر عاملی شد برای اعتراضات پی در پی معلمانی که به تصویب و اجرای آن دل خوش نموده بودند.تلاش ناموفق برای مهار این اعتراضات مسالمت آمیز و سپس سرکوب شدید و کم سابقه این تجمع قانونی در روز 23 اسفند پرده از ظاهر سازی ها برداشت و بسیاری را به این باور رساند که :
ادامه مطلب ...محمدرضا نیک نژاد،روزنامه ی آرمان،18 اسفند 92
فتحالله حسینی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت:" تاکنون بیش از ۸۰ امضا برای استیضاح فانی جمع شده که تعداد آن باز هم رو به افزایش است...هفته آینده طرح استیضاح فانی به هیأت رئیسه مجلس تقدیم خواهد شد و زمان اعلام وصول این طرح متناسب با زمانبندی هیأت رئیسه خواهد بود. این نماینده مردم در مجلس نهم با امتناع از گفتن اسامی امضاکنندگان طرح مذکور تصریح کرد:از تمامی کمیسیونهای مجلس نمایندگانی خواستار استیضاح فانی هستند. همچنین عبدالوحید فیاضی،سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس با بیان اینکه استفاده از عناصر سیاسی در بدنه وزارت آموزش از دلایلی است که طرح استیضاح فانی را موجب شده است،گفت:این طرح به علت ناکارآمدی وزیر آموزش و پرورش در انجام کارهای محوله مورد استقبال نمایندگان قرار گرفته است."
این استیضاح از چند زاویه می تواند مورد بررسی قرار گیرد.
1- بی گمان طرح استیضاح،حرکتی سیاسی بوده که می توان آن را در راستای فشارهایی ارزیابی کرد که از نخستین روزهای آغاز به کار دولت رییس جمهور روحانی کلید خورد. این تنش زایی هدفی جز ناکارآمد نشان دادن دولت و گرفتن تمرکز از آن برای اجرا و پیشبرد برنامه هایش ندارد. بی گمان هنگامی که مخالفان دولت از فضا سازی درباره پرونده هسته ای تا اندازه ای ناامید شدند و با پشتیبانی یک دست و محکم سران کشور در این درباره روبرو شدند،برای جلو گیری از کاهش فشار رو به بخش های دیگر دولت نهادند و طرح خویش را پی می گیرند.
2- از دیگر نشانه های سیاسی بودن این رویکرد آن است که درخواست کنندگان از همه کمیسیون های مجلس خوانده می شوند و از نام بردن آنها سر باز زده می شود. ادامه مطلب ...
زهره علیحسینی،روزنامه آرمان،14 اسفند 92
در سالهای اخیر تغییر و تحولات زیادی را در نظام آموزشی شاهد بودهایم. تغییر درمتن و کتب درسی، تغییر در ساعتهای حضور در کلاسهای درسی مثل حذف پنجشنبهها از روزهای آموزشی و همچنین ایجاد تحول در نظامهای آموزشی از4-3-5 به 3-3-6 را شاهد بودهایم. این تغییرات که بیشتر در زمان وزارت حاجیبابایی صورت گرفت با انتقاداتی مواجه شد. ازجمله انتقادات واردشده، شتابزدهبودن تحولات صورتگرفته بود. بهعنوان مثال برای تشکیل پایه ششم، برنامهریزیهای دقیقی صورت نگرفته بود و برای انجام این کار فضای کافی برای کلاسها و معلمانی با تخصص تدریس در کلاس ششم تعبیه نشده بود. همچنین در تدوین کتابهای این سال آموزشی مشکلاتی وجود داشت. از دیگر مشکلاتی که درباره این تغییرات وجود داشت، این بود که بعضی از مدارس در مقاطع مختلف بهویژه دبیرستان نتوانستند با تغییر ساعتهای کلاسی کنار بیایند و روز پنجشنبه را یا از برنامههای درسی حذف نکردند یا روزهای دیگر را برای دانشآموزان بیش از پیش فشرده کردند. علاوه بر این میتوان به این نکته اشاره کرد که برای تدریس در برخی کتابها مثل ریاضی کلاس ششم مشکل بهوجود آمد و بعضی از معلمان برای آموزش آمادگی و توانایی لازم را نداشتند. ادامه مطلب ...
محمدرضا نیک نژاد،روزنامه آرمان،13 اسفند 92
این یاداشت کمی دیر در روزنامه به چاپ رسید.
آموزش به زبان مادری در این روزها درونمایه بسیاری از یاداشت ها و گفتگوهای رسانه ای شده است. مخالفان،آن را موضوعی امنیتی،مخالف هویت ملی،کار انگلیسی ها و وارداتی می پندارند،که زمینه ساز سست شدن فرهنگ ملی و زبانی کشور خواهد شد. همراهان نیز آن را زمینه ساز استواری بیشتر امنیت و همبستگی ملی و همگرایی قومیت های گوناگون کشور و خواسته گروه گسترده ای از هم میهنان می دانند،که می تواند زمینه های کنش ها و رفتارهای تندروانه،در برخی از نقاط کشور را از این میان بردارد. جدای از این که با کدام یک از دیدگاه های بالا همراه و همدل باشیم،آن چه که در این میان بیش از هر چیز به چشم می آید،برداشت های گوناگون فرادستان،نمایندگان مجلس،کارشناسان و ... در این زمینه است. گروهی بر این پندارند که آموزش به زبان مادری،روندی است که در آن،فرآیند آموزشی،درونمایه ها و کتاب های درسی و ... در هر منطقه ای به زبان و گویش آن منطقه پیگیری،نوشته و ارائه می شوند. گروهی نیز آموزش به زبان مادری را به عنوان درسی در کنار دیگر عنوان های آموزشی می انگارند که دانش آموزان هر منطقه می توانند- و البته حق دارند- با آموختن ساختارهای زبانی خویش،افزون بر آشنایی با مهمترین جانمایه فرهنگی یک قوم- یعنی زبان،زمینه شناخت بزرگان فرهنگی و میراث ادبی- معنوی آن فرهنگ را فراهم آورد و با توان بخشی به آنها،پاسدار کلیت فرهنگی اقوام گوناگون در سراسرِ کشور گردند. ادامه مطلب ...
چکیده: بیمه طلایی فرهنگیان با بسیاری از بیمارستانها و مراکز درمانی طرف قرارداد نیست و معلمانی که به این بیمارستانها یا مراکز درمانی مراجعه میکنند، برای دریافت هزینه درمان شان از بیمه طلایی با پروسهای طولانی مواجه میشوند.
یک فعال صنفی معلمان از سیستم پیچیده اداری بیمه طلایی فرهنگیان برای بازگرداندن هزینه درمان به معلمان انتقاد کرد.
«محمدرضا نیکنژاد» در این باره به ایلنا گفت: بیمه طلایی فرهنگیان با بسیاری از بیمارستانها و مراکز درمانی طرف قرارداد نیست و معلمانی که به این بیمارستانها یا مراکز درمانی مراجعه میکنند، برای دریافت هزینه درمان شان از بیمه طلایی با پروسهای طولانی مواجه میشوند.
وی تصریح کرد: معلمان در بسیاری از مواردی که هزینه درمانشان حدود چند صد هزار تومان است، برای فرار از سردرگمی در این سیستم پیچیده و کاغذ بازیهای اداری به دنبال دریافت هزینه درمان شان از بیمه طلایی نمیروند.
این فعال صنفی معلمان با اشاره به وعده وزارت آموزش و پرورش مبنی بر تسهیل پروسه پرداخت هزینه درمان به معلمان تاکید کرد این وعده هنوز عملی نشده است.
به گفته نیکنژاد، بیمه طلایی هزینه درمان بسیاری از بیماریها را حتی تا سقف ۱۰۰ میلیون تومان هم پرداخت میکند اما برای تهیه عینک طبی یا دندان و نظایر آن، خدمات ناچیزی به بیمه شدگان ارائه میکند و این کاستیها باید اصلاح شوند.
وی در ادامه با اشاره به پرداخت نشدن اضافه تدریس (اضافه کار) بسیاری از معلمان در اردیبهشت ماه و ماههایی که از ابتدای سال تحصیلی جدید میگذرد، گفت: حدود ۱۰ الی ۱۵ روز پیش، مطالبات بخشی از معلمان پرداخت شد و تعداد قابل توجهی از آنها همچنان در انتظار دریافت معوقات شان هستند.
این فعال صنفی معلمان در پایان از پرداخت نشدن پاداش پایان خدمت بازنشستگان فرهنگی که نزدیک به ۶ ماه از بازنشستگی آنها میگذرد، انتقاد کرد.
http://ilna.ir/news/news.cfm?id=150306
محمد رضا نیک نژاد،روزنامه اعتماد،11 اسفند 92
از آغاز سال آموزشی که رییس جمهور روحانی از برپایی زنگ های گفتگو،انشاء و کتابخوانی در مدرسه های کشور سخن گفت،دست اندرکاران پی گیر زمینه سازی برای اجرای آن شدند و خبرهایی هم جسته - گریخته از این تلاش ها به گوش می رسید. در همین پیوند چند روز پیش حمیدرضا کفاش معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش و پرورش گفت:" پس از صحبت های رئیس جمهور در ابتدای سال تحصیلی کمیته ای برای اجرایی کردن پیشنهادات وی تشکیل شد. زنگ کتابخوانی در سال تحصیلی جاری در مدارس ابتدایی بخشنامه شد و معلمان موظفند بخشی از ساعت را به کتابخوانی اختصاص دهند. برای دوره متوسطه نیز ماده واحده ای برای شورای عالی آموزش و پرورش تدوین شده است که باید این ماده در صحن علنی شورای عالی آموزش و پرورش با حضور رئیس جمهور مطرح و در صورت تصویب دو زنگ گفتگو و کتابخوانی در دوره اول و دوم متوسطه برای سال تحصیلی آینده اجرا شود... اصطلاح زنگ به معنی قرار گرفتن زنگ گفتگو در برنامه درسی رسمی نیست،بلکه ورود دانش آموز به موضوع کتاب و کتابخوانی و ایجاد زمینه برای گفتگوهای دانش آموزی است... در تعامل با سازمان پژوهش قرار شد در کتاب های سبک زندگی و مطالعات اجتماعی پایه چهارم و هشتم موضوعاتی برای گفتگو و مباحثه گنجانده شود. برای سایر کتابهای جدیدالتالیف سایر مقاطع نیز تجدیدنظر در محتوا برای گنجاندن این دو موضوع انجام خواهد شد."
همواره بیم آن می رفت و می رود که این زنگ ها،مانند بسیاری از برنامه های ارزنده دیگر،در پیچ و خم بخشنامه ها و ساختار بروکراتیک آموزش و پرورش گیر کند و اجرایی نشود. امروزه یکی از مهمترین کارکردهای سامانه آموزشی را پرورش اخلاقی و مدنی شهروندان آینده می دانند. آموزش و پرورش باید با فراهم نمودن زمینه های درخور،سبب بهینه سازی رفتارهای اجتماعی و اخلاقی دانش آموزان شود و شهروندانی آگاه و جامعه پذیر پرورش دهد. بر کسی پوشیده نیست که فراگیری و نهادینه شدن چنین ویژگی هایی،افزون بر آشنایی نظری،نیازمند بکارگیری روش هایی برای به بازی گرفتن تن و جان و اندیشه های دانش آموزان است. ادامه مطلب ...
نمونه ای شگفت آور از مدرسه های مستقل
پیتر گاو
برگردان:محمدرضا نیک نژاد
توضیح: به دنبال یاداشتی می گشتم که با روش های پاسداری از زیست بوم در کشورهای دیگر آشنایمان کند و بتوانیم راهکارهایی را از لابه لای تجربه های فراوان آنها فرابگیریم. در جست و جوهایم این یاداشت را یافتم،که در آن برنامه ای بنام NuVu در مدرسه هایی مستقل از دولت در آمریکا را معرفی کرده بود. این مدرسه ها هم زمان با آموزش درونمایه های آموزشی رسمی،دانش آموزان را با کنش های زیست محیطی درگیر می کند و آنها را با تجربه های گران سنگِ محیط زیستی به خانه و مدرسه و جامعه بازمی گرداند. آنها در بیشتر موارد می توانند رهبری گروه های محیط زیستی را بر عهده بگیرند و سرچشمه ی پاسداری و نگهداشت از زیست بوم گردند. اما با پیگیری های بیشتر،یاداشت هایی پیدا کردم که در آنها دریافتم که گویا این برنامه در گستره های دیگر مانند دانش،فن آوری،رایانه و اینترنت و ... نیز اجرا می شود و در هر منطقه ای چنین مدرسه هایی برای پیشبرد آموزش و پرورش دانش آموزان در رشته های مورد اشاره پی ریزی شده اند و این کارها را پیش می برند. در بخش نخست این یاداشت به معرفی برخی از مدرسه هایی که با چارچوب برنامه ی NuVu اداره می شوند، می پردازیم و در بخش دیگر،این برنامه را افزون بر زیست بوم،در گستره های دیگر مانند فن آوری نیز به بررسی می نشینیم.
چندی پیش چیزی درباره ی برنامه ی NuVu نوشته بودم، NuVu برنامه ای است که در یک دوره ی پیوسته و دور از مدرسه ها به دانش آموزان ارائه می شود تا محیطی برای یادگیریِ برنامه محور،کارگاهی و همه جانبه باشد. اما چه کسی خواهد توانست در این برنامه شرکت کند؟ و چگونه این کار را با یک برنامه ی دبیرستانی،رشته های درسی و مقتضیات و آماده سازی منظم،برای کاربست های دانشگاهی انجام می دهند؟
برنامه ی NuVu در عمر کوتاهش تا اندازه ی فراوانی با دانش آموزان مدرسه های مستقل،هچنین تعداد انگشت شماری از دانش آموزان مدرسه های دولتی و حتی شمار اندکی از دانش آموزانِ مدرسه های خانگی،همه گیر شده است. دانش آموزان شهریه پرداخت می کنند،گرچه یک مدرسه مستقل شهریه و حتی هزینه رفت و آمد روزانه ی (دانش آموزان) را پوشش می دهد،از جمله برای آنهایی که کمک های مالی دریافت می کنند.
ادامه مطلب ...برگردان : مهدی بهلولی
پس آموزش و پرورش دولتی به عنوان راهی برای آموزش همه ی مردم برای مشارکت در سپهر همگانی به منظور کمک به پیشرفت جامعه آغاز گردید. میان ایده های پیرامون آنچه که مدرسه ها باید در راستای آنها باشند و ایده هایی پیرامون این که چگونه اطمینان یابیم که آموزش به آن هدف ها دست می یابد و چگونه آموزش با بسیج اجتماعی و سیاست های دست یابی به زمینه های مشترک میان گروه های اجتماعی گوناگون درهم می آمیزد،کنش و واکنش هایی بود. این میانکنش ها بود که پدید آمدن آموزش و پرورش دولتی را امکان پذیر ساخت. برای نمونه،در آمریکا و در ایالت ماساچوست،هوراس مان،میان آموزش و پرورش دولتی ِ تثبیت شده با بینشی اخلاقی برای مدرسه ها، پیوندی زد. این نگرش،به مردم با ریشه های گوناگون فرهنگی کمک می کرد تا احساس اعتماد را گسترش دهند و ریشه هایی مشترک با همدیگر بیابند. بدین خاطر است که در سراسر جهان،مردمی که هوراس مان و دیگرانی همچون او را دوست دارند،رفته رفته،بافتی آموزشی پدید آوردند که این امکان را برای همه ی کودکان فراهم می سازد تا مهارت هایی به دست آورند که به آنها امکان دست یابی به واژه های نوشتاری را می دهد، امکان رسیدن به دانش،به امکاناتی که آنها بسا به گونه ای دیگر نتوانند داشته باشند،و به تبدیل شدن به معماران زندگی خودشان. این امر،در سراسر جهان،پیامد حق برخورداری از آموزش و پرورش به عنوان یکی از سی حق بیانیه جهانی حقوق بشر بود- بیانیه ای که پس از جنگ جهانی دوم به تصویب رسید. این بیانیه،از جنبش جهانی گسترش سامانه های دولتی آموزش و پرورش و فراهم ساختن فرصت آموزش دیدگی برای همه کودکان،پشتیبانی می نماید. ادامه مطلب ...