مهدی بهلولی،روزنامه ی اعتماد، ۱۱ آبان ۹۲
از سخنان حسن روحانی، رییس جمهور محترم، در روز نخست مهر و مراسم بازگشایی مدرسهها، میتوان ارزیابیهای گوناگونی داشت. با نگاهی سطحی، سخنان روحانی، پیشنهادهایی است برای افزودن یکی دو کلاس درسی یا نشستهای آموزشی دانشآموزی به برنامه درسی مدرسهها، که به ویژه در سپهر و چارچوب مدرسههای کنونی، سرنوشت آنها، پیشاپیش، روشن است: افزوده شدن یکی دو کتاب دیگر به کتابهای درسی، بیهیچ دگرگونی چشمگیری در فرهنگ آموزش. اما میتوان از گفتار روحانی که بر «احیای زنگ انشا در مدرسه، آموزش قانون و قانونمداری به دانشآموزان، آموزش نقد و بررسی طرحها و برنامهها و کرسیهای آزاد اندیشی در مدرسه، ایجاد ساعت گفتوگو، و راهاندازی زنگ کتاب و کتابخوانی» تاکید دارد برداشتهای ریشهیی و بنیادیتر هم نمود؛ برداشتهایی که کار را، حتی تا گونهیی «ساخت گشایی آموزشی مدرسهها» پیش میبرد. فلیکس گارسیا موریون، یکی از اندیشهوران ارزنده آموزشی میگوید: «اگر میخواهید کسی، چیزی را بیاموزد فرصت تمرین کردنش را به او بدهید (قانون طلایی آموزش). مردم، شنا را در استخر یاد میگیرند، پس دانشآموز هم، شهروندی و حقوق بشر دربرگیرنده ارزشهای مدنی را، با همیاری در انجمنهای مدرسه شان یاد میگیرد. جایی که دانشآموزان برنامه نشست موضوعهایی را که به بحث گذاشته میشوند، سامان میبخشند، سپس دیدگاه خودشان را درباره آن موضوعهای بحثآفرین، آشکارا، هویدا میسازند، به استدلالهای همکلاسیها و آموزگارانشان گوش میدهند و استدلالهای خود را به سود دیدگاههایشان در حل مشکلات پیش مینهند. سرانجام- اگر نیاز شد- معمولا با به رای گذاشتن برنامههای ویژه گوناگون، تصمیمگیری میکنند.» کسانی همانند موریون، هنگامی که از چنین دیدگاه آموزشیای سخن میگویند حتی ساختار آموزش کشورهای پیشرفته را نیازمند دگرگونیهای بنیادین میدانند.
از این رو روشن است که اجرایی شدن راستین و کارآمد چنین برنامههایی، تا چه اندازه در سامانه آموزشی متمرکز ما دشوار است. با این حال نباید ناامید بود و دست روی دست گذاشت، و بهویژه کار به دستان آموزش و پرورش، هماکنون که بالاترین مدیر اجرایی کشور، از رویکردی نو به آموزش سخن میراند به مساله ورودی جدی و اندیشیده نیابند. گرچه این پیشنهادها را بایستی هم در بلندمدت و میان مدت دید و هم در کوتاهمدت، و برای هر کدام برنامهیی ویژه در نظر گرفت. اما از دید این نگارنده، یکی از کارهایی که میتواند در دستور کار کوتاهمدت کارگزاران آموزش و پرورش بنشیند این است که برگزاری «کلاسهای گفتوگوی آزاد» دانشآموزان را به راه اندازند. کلاسهایی که درونمایه و موضوع آن را خود دانشآموزان برمیگزینند و با تمرین گفتوگوی هدفمند و قانونمند، راه و روش همکاری، و هم اندیشی گروهی را فرا میگیرند. کلاس گفتوگو چندان هم به کتاب درسی نیاز ندارد. در این کلاس، شاید بهتر باشد بیش از تئوری گفتوگو و تدریس راه و روش آن، به خود فرآیند واقعی گفتوگو پرداخته شود و بهگونهیی «کارگاه گفتوگو» شکل گیرد. ناگفته پیداست که اجرای چنین برنامهای، به ویژه در آغاز، میتواند با دشواریهای بسیاری روبهرو شود اما به گفته جان دیویی، فیلسوف بزرگ آموزش و پرورش: «مسائل واقعی، و نه فرضیات و تمرینهای آموزشگاهی، همواره از دلبستگیهای حقیقی دانشآموزان هستند.
پس افزون بر فعالیتهای نوشتن و گفتوگوهای کلاسی رایج مدرسههای عمومی امروزه، دانشآموزان باید در پرس و جوی فعال و کنکاش دقیق مسائل مهم و سرنوشتساز رویاروی جامعههایشان- گرچه محدود، اما بهویژه در مدرسههایشان – درگیر شوند.»