محمد روزبهانی
تارنگار:آموزش و پرورش نوین
دیروز با کلاس دوم انسانی درس جامعه شناسی داشتم،از تک تک دانش آموزان می پرسیدم که چرا رشته ی انسانی را برای ادامه تحصیل انتخاب کردید؟ اکثرآ یا جوابشان نمی دانم بود یا اینکه از روی اجبار آمده ایم ویا رشته ریاضی و تجربی را نرسانده ایم. چند نفر هم ظاهرآ از روی علاقه این رشته را برای ادامه تحصیل ا نتخاب کرده بودند. یکی از بچه ها در این حین گفت :"آقا زنگ تفریح یکی از بچه های رشته تجربی مرا مسخره کرد که رشته ی انسانی هستم من هم با او درگیر شدم ! معاون سر رسید و به اون گفت از تو که رشته ی تجربی هستی توقع نداشتم و برو کلاس، بعد هم یک پس گردنی به من زد و گفت بیا گم شو برو کلاس ...!آقا ، معلم ها هم به رشته های دیگه بیشتر توجه می کنن!" بعد از حرفهای دانش آموز دوم انسانی کمی به فکر فرو رفتم و به یاد گفتگوی مجله ی رشد با دکتر نعمت الله فاضلی افتادم که روز قبل خوانده بودم و موضوع گفتگو دروس علوم اجتماعی و انسانی درس درجه دو بود ! در قسمتی از این گفتگو دکتر فاضلی اشاره ای به کتاب پرورش هنر استدلال نو شته ی ماسا کووا تانابه می نماید.
نقل از مجله رشد آموزش علوم اجتماعی شماره 60 صفحه ی 4 "درس انشاء برای نظام مدرسه ای ایالت متحده آمریکا از همه ی درسها مهم تر است، حتی از ریاضیات.اهمیت درس انشاء نیز برای دانش آموزان آمریکایی پذیرفته شده است. این اهمیت به دلیل تلقی خاص جامعه ی امریکا از مفهوم خلاقیت است. انشاء می تواند به رشد ذهنی و تفکر خلاقه ی دانش آموزان کمک کند در عین حال ، ابزار اصلی یادگیری و یاد دهی مهارت های خواندن و نوشتن است. همچنین، در جامعه ای که نظام آموزشی معطوف به علم دارد ، درس انشاء به عنوان راهبردی برای یادگیری مقاله نویسی اهمیت اساسی دارد . دانش آموزان قرار است در آینده مقالاتی بنویسند و در مدرسه باید برای چنین وظیفه ای آماده شوند و ..."!
جالب بود حرف دانش آموز و نوشته مجله ی رشد ذهن مرا که چند سال است به این قضیه فکر می کنم دوباره به تکاپو انداخت.چرا معلمان، خانواده ها ، رسانه ها و مسئولین بین رشته های تحصیلی تبعیض قائل می شوند؟ در ظاهر همه به اهمیت همه ی دروس توجه می کنند اما در عملکرد همه نوعی تعارض دیده می شود. بیشترمعلمان ابتدایی از همان کلاس اول توجه والدین و دانش آموزان را به درس ریاضی جلب می کنند و با تآکید و تمرکز بر این درس به طور غیر مستقیم کاری می کنند که همه تصور می کنند ، اگر دانش آموزی می خواهد به موفقیت برسد باید فقط ریاضی خوب بلد باشد و دیگر درسها مهم نیستند! حتی می گویند این درسها خواندنی است و مثلا ریاضی خواندنی نیست. همین نگاه در دوره ی راهنمایی و دبیرستان تکرار می شود . مدیران ، والدین و معلمان در اول دبیرستان به دانش اموزان القا می کنند که کسانی که معدل بالایی دارند به رشته ی ریاضی بروند، آنها که کمی نمرات پایین تری دارند به تجربی و به ترتیب رشته ی انسانی و هنرستان های فنی و کار و دانش! در اصل نظام آموزشی ما توسط والدین،معلمان،مدیران ،مسئولان و رسانه ها به کمک هم روندی اشتباه و خلاقیت کش رابه وجود آورده اند.این روند و ساختار معیوب ،طبق یک توافق نانوشته و غلط بین گروههای فوق به وجود آمده و هر ساله تکرار می شود.این ساختار و روند اشتباه خلاقیت را در دانش آموزان از بین برده است وهمه ی رشته های تحصیلی را از درون تهی کرده است ! بیشترکسانی وارد این رشته ها می شوند که علاقه و استعداد ندارند بلکه بر اساس نظر جامعه، خانواده ، معلمان و مدیران این رشته ها را انتخاب نموده اند. در نتیجه بازده مفیدی برای جامعه ندارند. در یک سیستم آموزشی مطلوب، به دانش آموز فرصت بروز خلاقیت بر اساس علاقه و استعدادش داده می شود.اما در سیستم آموزشی ما این نظر دیگران است که تعیین کننده است نه دانش آموز! راهی که می توان این سیکل معیوب را از بین برد و این روند مخرب را شکست تغییر نگاه جامعه،خانواده ها،معلمان ، مسئولین و رسانه ها به امر آموزش و جایگاه درسهای مختلف در سیستم آموزشی است.
منم اندکی تجربه تدریس دارم و مقاله یی دراین باره نوشتم:
نقد کوتاه بر سیستم آموزشی ایران
http://mehre1.blogfa.com/post/869
دربارهٔ وبلاگ
خیام، نابغهٔ پرسشگر شرق
ganjoor.net/khayyam
رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین
نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین
نه حق نه حقیقت نه شریعت نه یقین
اندر دو جهان کرا بود زهره این
mehre1.blogfa.com
این وبلاگ شخصی، غیر سیاسی و غیر مذهبی است!
دربارهٔ خِرَد و اخلاق جهانشُمول است.
mehrays.blogspot.com
اخلاق را معارفی و کاریست همگانی
اخلاق ز عقلانی و لازمی ز برای عقلانی
اخلاق فراتر ز آیینی و همه را وایستاری
اخلاق را جهانی و رایی ز برای زندگانی
------------------------------------
مراحل موفقیت یک خلاقیت یا نوآوری:
1- نخست مردم مسخرهمیکنند.
2- بعد انتقادمیکنند.
3- در نهایت میپذیرند!
=====================
1- هوا 2- آب، 3- خوراک 4- پوشاک 5- سرپناه 6- عشق 7- دانش 8- عدالت 9- معنویت 10- آزادی... =»
10 لزوم RMU / RaMU
Reason and Morality Universal:
خرد/عقل و اخلاق جهانشمول
=======================
© استفاده از مطالب با ذکر نشانی و نام وبلاگنویس مجازست.
=======================
طرح مطالب و نظرات دیگران در اینجا، الزاماً مورد تایید وبلاگنویس نیست.
+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
مردم در ارتباط با رژیمها/حکومتهای ایدئولوژیک از سکولار تا مذهبی:
1- آنهایی که استثمارگرند که در حال خام و خوابگرد کردن مردمند.
2- آنهایی استثمار میشوند که خامان خوابگرد شدهاند.
3- آنهایی انگل منش هستند که از یک یا دو گروه 1و 2 تغذیه میکنند.
4- آزادگان خیامی منشند و در هیچ گروه از سه مورد فوق نیستند.
...
خیامی منش انسان آزاده غیر ایدئولوژیک است.
انسان آزاده، عقایدش را حق مطلق نمیداند
ساعت وبلاگ به وقت ایرلند است
بُنفهرست