دانش آشتیانی و بهسازی آموزشی

محمدرضا نیک نژاد، تارنگار آموزش و اندیشه،  24 اَمرداد 96

این روزها که گفت و گو  پیرامون وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش در رسانه ها و شبکه های اجتماعی معلمان داغ است بد نیست به چند کار ارزشمند دانش آشتیانی وزیر کنونی پرداخته شود. کارهایی که شوربختانه چندان به چشم نیامد و در هیاهوی مخالف های درون و برون سازمانی اش گم و حتی با کارشکنی هایی نیز روبرو شد. بی گمان برنامه ها و تلاش های دانش به عنوان وزیری بیرون از بدنه آموزش همچنان پتانسیل تاثیرگذاری و ادامه را دارد.

1-      یکی از کارهای خوب دانش آشتیانی برقراری پیوند بی واسطه با مدرسه و کلاس بود. گرچه او بیش از این که نیرویی آموزشی باشند دارای خاستگاهی دانشگاهی و سیاسی بود اما برای آشنایی نزدیک و برخوردی حسی با گرفتاری های سامانه آموزشی هفته ای یک روز به شکل سر زده به یکی از مدرسه های دولتی پایتخت می رفت و از نزدیک با دشواری های آموزش و آموزگار و آموزگاه آشنا می شد. این رفتار که در هیچ کدام از وزیران دست کم یکی- دو دهه گذشته سابقه نداشت؛ ابتکاری بود که می توانست بر رویکرد کوتاه، میان و بلند مدت سکاندار نهاد آموزش تاثیرگذار باشد. اما همین رفتار وزیر برای برخی از نیروهای ستادی زیردستش خوش نیامده و به روش های گوناگون در برابر این سرکشی ها بی گاه او موضع گیری و کارشکنی هایی شد. یکی از گلایه های همیشگی فرهنگیان این بوده و هست که سیاست گذاران ارشد آموزش و پرورش چندان اطلاعی از درون کلاس و مدرسه ندارند و از این روست که طرح ها و برنامه های آن ها بدون شناخت کافی از مدرسه بوده و بخشنامه هایی که قرار است چنین سیاست هایی را به درون مدرسه و کلاس بیاورد تنها تا تابلو اتاق دبیران دوام می آورد و پس از مدتی به بایگانی تاریخ می پیوست. دانش آشتیانی با این حضور هفتگی در مدرسه در میان مدت می توانست شکاف بیگانی آسیب زای نیروهای ستاد با کلاس و مدرسه را از میان بردارد و یا دست کم کاهشش دهد. البته مخالف ها و کارشکنی های حلقه ی با نفوذ ستاد در انصراف او از این کار ارزشمند کامیاب نبود؛ گرچه دست اندازهایی برایش پدید آورد.

2-      دانش آشتیانی با توجه به جایگاه و نفوذ سیاسی در دولت یازدهم با تلاش، رایزنی و فشار توانست مبلغی خارج از بودجه رسمی آموزش و پرورش از دولت بگیرد و با آن بخشی از کسری بودجه چندین ساله این نهاد گرفتار را تا اندازه ای جبران کند. این پول به آموزش و پرورش امکان داد تا بدهی چندین ساله پاداش بازنشستگان تا سال  94 و برای نخستین بار پاداش پایان خدمت بازنشستگان سال 95 را یک جا پرداخت کند. گرچه این مبلغ چندان نمی توانست گره ای از دشواری های آموزش و پرورش باز کند اما نشان از توانایی بالای وزیر در چانه زنی با فرادستان دولت داشت. بی گمان در دو دهه گذشته کمتر وزیری چنین جایگاهی را داشته است. البته در این زمینه نمی توان بر توانایی های معاون پشتیبانی او یعنی حسین فرزانه چشم پوشید.

3-      اما دیگر ویژگی دانش آشتیانی نگاه پرورشی او به نهاد آموزش بود. در آموزش و پرورش نوین، آموزش های شهروندی و مهارت افزایی آن ها برای نیازهای اجتماعی و فردی آینده شان از مهمترین هدف هاست. گرچه در یک دهه گذشته توجه به این گونه آموزش ها به شکل نظری وارد کشور شده است اما به شکل عملی و به دلیل های گوناگون از جمله فرهنگ آموزشی سنتی چیره بر کشور، نفوذ بنگاه های اقتصادی- آموزشی قدرتمند و بی انگیزگی فرادستان ستادی و سازمان پژوهش ها و ... اراده ای برای پیگیری آن وجود نداشت. توان بخشی به این رویکرد می توانست در میان و دراز مدت آموزش را از گرفتاری های ریشه دار نمره و معدل و کنکور رهانیده و پرورش را به جایگاه اصلی اش برگرداند. دانش آشتیانی با توجه و تمرکز بر این رویکرد نشان داد که انگیزه لازم برای این کار را دارد و توانست دست کم در سطح رسانه ای این موضوع را به خوبی مطرح کند.

بی گمان همه تلاش ها و البته ناکامی های دانش آشتیانی را نمی توان در این یادداشت کوتاه نوشت اما نگارنده به عنوان یک فرهنگی امیدوار است که مجلس همسو با بدنه خسته و ناراضی نهاد آموزش با ندادن رای اعتماد به گزینه پیشنهادی دولت، زمینه باقی ماند دانش آشتیانی در آموزش و پرورش را فراهم کند تا دست کم در 4 سال پیش رو شاهد زمینه سازی پیشرفت این نهاد مهم در توسعه باشیم. دانش آشتیانی همچنان پتانسیل دگرگونی ها مثبت در نهاد آموزش را دارد، او را نباید به آسانی از دست داد.   

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد