در گفت‌وگو با فعالان صنفی معلمان عملکرد مؤسسات خصوصی در نظام آموزشی کشور، بررسی شد؛

مؤسسه‌های آموزشی خصوصی، سازنده‌اند یا مخرب؟

 گزارش یک روزنامه وقایع اتفاقیه، 19 فروردین 96                                         

وقایع‌اتفاقیه: پیشی‌گرفتن نگاه نمره‌ای - کنکوری از رویکرد آموزشی - پرورشی در ساختار آموزشی کشور ریشه‌های چندین دهه‌ای دارد و در این میان، مؤسسه‌های آموزشی خصوصی همواره بر ژرفا‌بخشی به این نگاه مؤثر بوده‌اند. شاید وجود چنین مؤسسه‌هایی در دهه‌های نخست راه‌اندازی آموزش‌وپرورش در کشور و با توجه به هدف‌های آموزشی آن دوران می‌توانست سودمند باشد اما آموزش‌وپرورش نوین بیش از هر چیز به‌دنبال پرورش شهروندانی دانا و توانا‌ست و چنین هدفی بیش از آنکه نیاز به نگاه کمّی نمره -  معدلی داشته باشد، نیازمند کیفیت‌بخشی به آموزش‌های مدرسه‌ای است. با همه اینها، در یکی، دو دهه گذشته نگاه کمّی به آموزش و حضور مؤسسه‌های کنکوری- آموزشی در مدرسه‌ها افزایش یافته و این حضور زمینه‌ساز نگرانی برخی کارشناسان و فعالان صنفی معلمان شده است. کارشناسان ارشد معتقدند، مافیای این مؤسسات در دستان برخی از فرادستان آموزشی کشور است و به‌همین‌دلیل بر این باورند که باید هر چه زودتر فکری به حال اصلاح فرهنگ آموزشی کرد و برهم‌زدن پیوند آسیب‌زای این مؤسسه‌ها با فرادستان را در اولویت اصلاح نظام آموزش کشور قرار داد. 
مدارس ابتدایی را هم هدف گرفته‌اند!  
 عبدالجلیل کریم‌پور، کنشگر صنفی معلمان، درباره فعالیت مؤسسات خصوصی در نظام آموزش کشور به بهانه پلی برای عبور از سد کنکور می‌گوید: عبور از سد کنکور سال‌هاست تبدیل به دغدغه‌ای ماندگار در اذهان خانواده‌ها و دانش‌آموزان شده است و زمینه‌ای فراهم کرده تا مؤسسات زیادی به طرق مختلف جیب‌های بلندی برای آن بدوزند و خانواده‌های زیادی را درگیر خود کرده و به‌راحتی آنها را سرکیسه کنند و خود، از ناچاری و دلنگرانی آنها منفعت‌ها ببرند! 
او ادامه می‌دهد: متأسفانه، چند سالی است که آزمون‌های چهار‌گزینه‌ای آموزش‌وپرورش (آزمون‌های سنجش) وارد مقطع ابتدایی شده و دانش‌آموز را دچار استرسی بیش از اندازه کرده است. این آزمون‌ها خانواده‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار داده و آنها را نیز با این استرس درگیر کرده و به نوعی باعث شده که مؤسسات برای  به اصطلاح، توفیق دانش‌آموزان ابتدایی، دوباره منافع خویش را در نظر گیرند! صداوسیما هم به‌عنوان یک رسانه ملی که باید به بعد فرهنگی، اجتماعی و روانی موضوع بپردازد، هر روز به تبلیغات برای فلان یا بهمان مؤسسه می‌پردازد که آزمون‌هایی برای ابتدایی تا دبیرستان تدارک دیده‌اند و خانواده‌ها را با ترفندهای رنگارنگ تبلیغاتی به‌سمت مؤسسات پولی خود می‌کشانند و غافل از جنبه‌های روانی بروز چنین رفتارهایی بر دانش‌آموزان، فقط به منافع خویش دامن می‌زنند. حال در این بین آموزش‌وپرورش هم دچار سکوتی بی‌دلیل شده و راه را برای حضور و فعالیت آنها همچنان باز گذاشته است! 
این فعال صنفی معلمان بر این باور است که با ادامه چنین روندی یا باید منتظر ماند و همچنان شاهد این رویه نامیمون و دلهره‌های ناشی از آن بود، یا اینکه فرادستان باید برنامه‌ریزی منطقی‌ای برای عبور از این رویه داشته باشند: «زیرا خانواده‌ها به جای اینکه به سهم مؤثر خود در جامعه‌پذیری بپردازند باید وقت خویش را صرف دغدغه‌ای کنند که در اثر بی‌برنامگی به‌وجود آمده است.»
نقش مؤسسات آموزشی برای کسری بودجه! 
اما موضوع ورود مؤسسات کنکور به مدارس را باید از جهات گوناگونی مورد واکاوی قرار داد. شهرام جمالی، کنشگر صنفی، در این رابطه می‌گوید: متأسفانه، برخی مسئولان آموزش‌وپرورش به‌گونه‌ای درباره این پدیده شوم اظهارنظر می‌کنند که گویا نظام آموزش‌وپرورش هیچ نقشی در ایجاد و گسترش آن نداشته است. 
وی ادامه می‌دهد: زمانی که درصد قبولی دانش‌آموزان یک مدرسه در کنکور و مراکز آموزش عالی مبنای ارزش‌گذاری یک مدرسه و کادر آموزشی آن از سوی مسئولان و خانواده‌ها قرار می‌گیرد، خیلی عجیب نیست که مدیریت مدرسه هم یکی از مهم‌ترین وظایف خود را آماده‌کردن دانش‌آموزان برای قبولی در کنکور بداند. به‌این‌ترتیب، عرصه برای ورود آموزشگاه‌های کنکور به مدرسه مهیا می‌شود و درحالی‌که سمت مشاور تحصیلی از بسیاری از مدارس با توجیه صرفه‌جویی مالی حذف شده است، افرادی با سمت مشاور کنکور به مدارس راه یافته و در ازای واریز مبالغی به حساب مدارس برای مؤسسات خود تبلیغ کنند و به‌این‌ترتیب، مدارس به یکی از مهم‌ترین بازارهای صنعت کنکور تبدیل می‌شوند. او می‌گوید: افزایش نامتعارف شهریه بسیاری از مدارس در ارتباط با این مسئله است. 
جمالی در ادامه به کارشکنی‌های گروهی که او از آنها با عنوان «مافیای کنکور» نام می‌برد درباره افزایش سهم سوابق تحصیلی در کنکور اشاره می‌کند و می‌گوید: قانون مصوب مجلس سهم سوابق تحصیلی دانش‌آموزان در کنکور، ۸۵ درصد مشخص شده اما این سهم سال‌ها در همان ۲۵ درصد متوقف شده بود و ظاهرا قرار است در کنکور ۹۶ به ۳۰ درصد برسد. مانع اصلی هم ظاهرا شورای سنجش و پذیرش دانشجو در وزارت علوم است که معلوم نیست اگر واقعا پای منافع مافیای کنکور وسط نیست به چه دلیلی در برابر این افزایش سهم مقاومت می‌کند. آنچه مسلم است این پدیده اگر به‌عنوان سیاستی برای جبران کسری بودجه آموزش‌وپرورش پیگیری می‌شود، خیانت بزرگی در حق کودکان و فرزندان این کشور است و هزینه‌های تحمیلی آن بسیار بیشتر از درآمدی خواهد بود که نصیب آموزش‌وپرورش
خواهد کرد. 
مانعی بزرگ در راه تحول در آموزش و پرورش
حفیظ‌الله مشهور، کنشگر صنفی معلمان، نیز درباره دامنه‌دار‌شدن فعالیت مؤسسات آموزش خصوصی با اشاره به ترفندهای تبلیغاتی چنین مؤسساتی با هدف کسب رتبه‌های عالی در کنکور سراسری می‌گوید: چرا با وجود وعده و وعیدهای چندین‌ساله مسئولان در ارتباط با برداشته‌شدن کنکور و اعلام تاریخ‌های متفاوت، این مهم تا به امروز محقق نشده است؟ چرا اصلی‌ترین شعار تحول در آموزش‌وپرورش که کمرنگ‌کردن آموزش تست‌محور و تبدیل‌کردن مدرسه به محل کسب مهارت‌های زندگی و آموزش کاربردی دروس بود، با آن همه تبلیغ و شعار به سرانجام نرسید؟ به نظر می‌رسد در کنار مؤلفه‌های گوناگونی که می‌توان به‌عنوان علل این موضوع برشمرد، وجود مؤسسات آموزشی که حالا دیگر تبدیل به مافیایی قدرتمند در سیستم آموزشی ما شده‌اند، یکی از پاسخ‌های موجه و قابل تأمل برای این پرسش باشد. 
مشهور ادامه می‌دهد: کمرنگ‌نشدن نقش این مؤسسات پس از اجرایی‌شدن سند تحول بنیادین در آموزش‌وپرورش و حتی سرایت فعالیت آنها به مقاطع و پایه‌های تحصیلی پایین‌تر، همه و همه گویا و تصدیق‌کننده این واقعیت در آموزش‌وپرورش ماست که این قبیل مؤسسات به شاه‌مهره‌ای تعیین‌کننده در پازل نظام آموزشی ما بدل شده‌اند و باید واکنشی جدی از سوی مسئولان نظام آموزشی نسبت به آن نشان داده شود. 
ورود نگاه کنکوری، ضربه‌ای بر پیکر آموزش و پرورش
حسن ذاکری، دبیر آموزش‌وپرورش نیز بر این باور است که مقایسه تطبیقی آموزش‌وپرورش در ایران و کشورهای توسعه‌یافته، بدنه بیمار آموزش‌وپرورش ایران را نمایان می‌کند. 
ذاکری می‌گوید: مسئولان امر با کپی‌برداری از دیگر کشور‌ها شعار خلاق‌پروری در مدارس را سر می‌دهند ولی ناتوان از اجرایی‌کردن شعارها ناخواسته تن به حضور در سایه آموزشگاه‌ها و مؤسسات آموزشی موازی کار داده‌اند و این به‌دلیل شکل و محتوای آزمون سراسری است. 
به گفته این فعال صنفی معلمان، این آزمون عملا ارزش کتب و مدارس دولتی را کمرنگ کرده و باوجود ضربه‌های روانی و اقتصادی ناشی از موجودیت مؤسسات پر‌زرق و برق آموزشی، خانواده‌ها و دانش‌آموزان ناخواسته در مسیر کانال‌های پر از تبلیغ قرار می‌گیرند. تأثیر کنکور زمانی مشهود است که بگویم شاگردان بسیاری را سراغ دارم که معدل درسی‌شان عالی است ولی هنوز نمی‌توانند چکی را در بانک پاس کنند؛ شاگردانی که بدون کلاه ایمنی و گواهینامه سوار موتورسیکلت می‌شوند، درحالی‌که تراز علمی‌شان در مؤسسات آموزشی مختلف عالی است. گویا کنکور‌زدگی نوعی بیماری بوده که در جان ایران رسوخ کرده است. در این میان، آموزش‌وپرورش ما مبهوت آن بوده که چه کسی در این مشکلات دخیل است؛ مدرسه یا مؤسسات آموزشی؟ 
او ادامه می‌دهد: در این میان، کفایت و شایستگی مدیران آموزش‌وپرورش زیر سؤال است و انتظار این بوده که مسئولان متوجه بشوند آموزش‌و‌پرورش نهادی انسان‌ساز است، نه کارخانه تولید مدرک. 
سکان آموزش به دست آموزگار یا مؤسسه‌های آزمونی؟ 
مهدی بهلولی، عضو کانون صنفی معلمان استان تهران، با اشاره به موانع موجود بر سر راه آموزش فعالیت‌محور در مدارس ایران می‌گوید: من یک دبیر ریاضی هستم. 
خوشبختانه، در کتاب‌های ریاضی‌ای که به‌تازگی نوشته می‌شوند به جنبه فعال‌بودن دانش‌آموزان هنگام آموزش، توجه بیشتری می‌شود. یعنی کتاب‌های تازه به‌گونه‌ای نوشته می‌شوند که دانش‌آموز با انجام فعالیت در خود کتاب درسی، درونمایه درس را فرامی‌گیرد اما در برابر این آموزش فعالیت‌محور، مانع‌های زیادی وجود دارد. این آموزش، زمانبر است و تعطیلی‌های نابهنگام، انجام آن و به‌ویژه ادامه‌دادن آن تا پایان کتاب را دشوار و حتی ناشدنی می‌کند. پس از یکی، دو ماه که از آغاز آموزش می‌گذرد، آموزگار به این نتیجه می‌رسد که باید به شیوه جزوه‌گفتن برگردد و درس را
با سرعت بیشتری پیش ببرد. 
بهلولی به مانع مهم دیگری اشاره می‌کند و می‌گوید: مانع دیگر، دانش‌آموز و خانواده و کارگزاران اجرایی مدرسه‌ها و از آن میان مدیران مدرسه‌ها هستند. به‌ویژه دانش‌آموزان درسخوان و خانواده‌های آنها و مدیران مدرسه‌ها بر آموزگاران فشار می‌آورند که کتاب‌های کمک‌درسی معرفی کنید. از چند سال پیش و با وارد‌شدن آزمون‌های برخی مؤسسه‌های آموزشی- تجاری به مدرسه‌ها، این فرهنگ کتاب‌های کمک‌درسی و نکته و کنکور پررنگ‌تر شده است. 
این فعال صنفی این مسئله را زمینه دور‌کردن هر چه بیشتر آموزش از یک آموزش کیفی به یک آموزش کمی و نمره‌محور می‌داند و می‌گوید: متأسفانه، در سال‌های گذشته این مسئله به درون دبستان‌ها هم کشیده شده است و دانش‌آموزان دبستانی نیز - به‌ویژه در مدرسه‌هایی که ادعای «کیفیت» بالا دارند- با همین رویکرد، آموزش می‌بینند. 
نقش آسیب‌زای مؤسسه‌های آموزشی در آموزش
محمدرضا نیک‌نژاد، دیگر عضو کانون صنفی معلمان استان تهران، نیز از سودهای هنگفتی که به جیب ناشران کتب کمک‌درسی می‌رود، سخن می‌گوید: «من به‌عنوان یک معلم بارها دیده‌ام که حتی پیش از انتشار کتاب‌های درسی تازه و پخش آنها در مدرسه‌ها، کتاب‌های کمک‌درسی منتشر می‌شوند و از این راه سودهای بادآورده و هنگفتی به جیب ناشران می‌رود. از‌سوی‌دیگر، چندین سال است که پای مؤسسه‌های آموزشی خصوصی به شکل‌های گوناگون به آموزش‌وپرورش باز شده است. او به تجربیات خودش در‌این‌زمینه اشاره کرده و اضافه می‌کند: بارها شاهد بوده‌ام که چه به‌عنوان معلم و چه خانواده از مؤسسه‌های آموزشی خصوصی با تلفن همراه و حتی تلفن خانه‌ام تماس گرفته‌ و برای حضور دانش‌آموزان یا فرزندم زمینه‌سازی کرده‌اند! پیگیر هم که می‌شوی، می‌بینی که شماره تلفن را از اداره منطقه یا مدرسه گرفته‌اند! ورود مؤسسه‌های آموزشی خصوصی، کتاب‌ها و جزوه‌های آموزشی و پشتیبان و مشاوره کنکور تا برگزاری آزمون‌های استاندار‌دشده هفتگی و ماهانه نشانه‌ای آسیب‌زا از ورود نگاه کمی به آموزش و روابط بازاری در تاروپودهای نهاد پرورشی کشور است. 
او دلیل ادامه‌دارشدن چنین آسیب‌هایی را از دو زاویه بررسی می‌کند؛ نخست پولی‌شدن آموزش و گسترش نگاه تجارتی به یادگیری و دیگری آسیب‌های آموزشی و پرورشی در نهاد آموزش. 
نیک‌نژاد می‌گوید: پولی‌شدن آموزش یعنی بیشتر‌شدن شکاف میان دارا و ندار و فراهم‌کردن زمینه آموزش بیشتر و بهتر برای توانمندان و محرومیت بیشتر برای تهیدستان که بی‌گمان این به معنی آلودن بیشتر آموزش به بی‌عدالتی و بی‌اخلاقی بوده اما روی دیگر ورود مؤسسه‌های آموزشی به مدرسه‌ها پررنگ‌کردن بیش‌ازپیش آموزش در برابر پرورش است.
 انگاره‌های آموزشی نوین بر پیشی‌گرفتن پرورش بر آموزش پافشاری می‌کنند و حتی هدف ساختار آموزشی را پرورش شهروندان دانا، توانا، جامعه‌پذیر، دلسوز، شجاع، راستگو و... می‌دانند.
 گرچه فرهنگ آموزشی ما از دیرباز بر نمره، معدل، کنکور، تست و ... تأکید می‌کرده و می‌کند اما بی‌گمان با توجه به خاستگاه مؤسسه‌های آموزشی خصوصی و البته هدفشان که همانا تجارت آموزشی است، این فرهنگ گسترش و ژرفای بیشتری یافته و آشکارا با هدف‌های آموزشی نوین، سندهای بالا‌دستی جهانی و ملی و حتی دیدگاه‌های دست‌اندرکاران آموزشی- پژوهشی
کشور در ستیز است. 
این فعال صنفی بر این باور است که مؤسسه‌های انتشاراتی کتاب‌های کمک‌درسی و مؤسسه‌های آموزشی خصوصی، قلب آموزش نوین را هدف قرار داده‌اند و چاره‌ای جز کوتاه‌کردن دست آنان از دامن آموزش وجود ندارد. با این حال، به گفته او، بزرگ‌ترین مانع در این راه، فرهنگ آموزشی نمره‌محور و دست‌های نه‌چندان دلسوزانه مافیای این مؤسسه در دستان برخی از فرادستان آموزشی کشور است. نیک‌نژاد اضافه می‌کند: باید هر‌چه زودتر در اندیشه اصلاح فرهنگ آموزشی و البته بریدن پیوند آسیب‌زای این مؤسسه‌ها
با فرادستان باشیم. 

    نظرات 0 + ارسال نظر
    برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
    ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد