وضعیت سخت و نگرانکننده «بیمه» برای آنها که در پلاسکو کار میکردند
محمدرضا نیک نژاد، روزنامه همدلی
با خوشحالی تلفن زد و گفت کار گیر آوردهام. پرسیدم کجا؟ گفت فروشندگی یک
فروشگاه خوب و پر درآمد. برای ماههای نخست هم ماهی 500 تومان میدهد؛ اما
قول داده که اگر شرایط میانمان خوب پیش رود آن را نیز افزایش دهد. گفتم
که این پول برای تو خیلی کم است! چرا پذیرفتی؟ گفت چه کار کنم!؟ چند سال
دانشگاه رفتم و مدرک گرفتم، چند سال هم هست که بیکارم و سربارِ خانواده.
خسته شدهام و شرمنده. کار داشتن با این شرایط بهتر از بیکاری است! گفتم
بیمهات میکند؟ گفت قراردادی نوشته و در آن تعهد گرفته که دنبال بیمه
نباشم! برای محکمکاری شناسنامهام را نیز در گاوصندوقش گرو گرفته است.
گفتم چرا این اندازه کوتاه میآیی؟ گفت بیکار نبوده ای تا از سر ناچاری به
بدتر از اینها هم تن دهی!
سوی دیگر این رخداد، کارفرما است که او هم
گلایهها و نگرانیهای خودش را دارد. برای نمونه آشنایی میگفت: کارگری
میآید و چند ماهی کار میکند و با یک بهانه کوچک قهر میکند و به بیمه
شکایت میکند. بیمه نیز افزون بر جریمه باید چندین میلیون تومان نیز به او
بدهیم تا رضایت دهد. با این سختگیریهای بیمه جرئت و توان گرفتن کارگر را
ندارم. مگر چه قدر در میآید که بخواهم هر بار چندین میلیون تومان جریمه
بدهم!؟ یا کارگر نمیگیرم و یا کارگر زیر سن قانونی را به کار می گیرم تا
دچار این گرفتاریها نشوم!
بدترین وضعیت بیمه برای کارگران و فروشندگان پلاسکو
از روزی که ساختمان پلاسکو در آتش سوخت و فروریخت، دست اندرکاران بیمه در
رسانهها اعلام کردند که کمتر از 20 درصد واحدهای تجاری و تولیدی این
ساختمان بیمه بودهاند؛ آن هم تنها جنسهای آنها نه مغازهها و کارگران و
شاگردانشان! گفته میشود که بیش از 1500 میلیارد تومان جنس در این رویداد
تلخ نابود شده است و تنها زیر 100 واحد تجاری بیمه بودهاند! این یعنی
بحرانی اقتصادی و مالی برای واحدهای تجاری و تولیدی در این ساختمان تاریخی
تهران. اما بیگمان بدترین وضع را کارگران و فروشندگان دارند که نزدیک 3000
تن بودهاند. بیشتر این کارگران از سر ناچاری و بیکاری تن به بدترین شرایط
کار دادهاند و امید داشتهاند که شندرغاز دستمزد کارگری گرهای از
گرههای زندگی آنان بگشاید. اما امروز دست از پا درازتر و بیچارهتر از
همیشه و آن هم در این واپسین روزهای سال، باید در به در یافتن کار دیگری
باشند.
چند کارگر پلاسکو بیمه بیکاری داشتند؟
وزیر کار نیز البته آب پاکی را روی دست این کارگران ریخت و گفت بیمه
بیکاری و تلاش برای زمینه یافتن کار تازه، تنها بیمهشدگان را در برمیگیرد
و کلاه آنان که قراردادهای یکطرفه داشتند و تن به شرایط سختِ کار و
استخدام داده بودند، باز هم پس معرکه ست! راستی دستاندرکاران هیچ
میاندیشند که دستمزد زیر یک میلیون تومان آن هم بدون بیمه و خدمات، آن هم
در شهری مانند تهران یعنی چه؟ آیا حس و حال آن کارگر را درک می کنند که چشم
امیدش به همین دستمزد اندک بود که پیش پدر و مادر و یا زن و بچهاش شرمنده
نباشد؟ ولی اکنون باید نگران از آیندهای نامشخص و بدون کمترین پشتیبانی
در این جامعه پرخطر سر در گریبان فرو برد و اندیشناک به آینده مبهم خویش
بنگرد.
آنکه بیشترین آسیب را میبیند کارگر است
گمانی نیست که
ریشه چنین وضعیتی، اقتصاد بیمار و کم توان است. اقتصاد، وضعیتی را فراهم
کرده است که نه کارفرما و نه کارگر امنیت شغلی ندارند و از وضعیت آینده
بیمناک و نگرانند و البته در دو سوی کارگر و کارفرما، آنکه بیشتر آسیب
میبیند کسی است که پشتیبانی عرفی و مالی و قانونی کمتری دارد؛ یعنی کارگر.
وقتی به حق و حقوق خود ناآگاهیم
بی گمان دولت به عنوان مسئول باید برای برقراری شرایط کاری انسانی و
اخلاقی بکوشد و با پیگیریهای قانونی و همیشگی پشتیبان هر دو سوی کار باشد.
البته نکتهای را نباید فراموش کرد و آن این است که بیشتر دشواریهای ما
در زمینههای گوناگون آموزش نیافتگی و ندانستن حق و حقوق خویش است. گرچه
شرایط به گونهای شده است که کارگر چارهای جز تن دادن به قرار دادهای
یکطرفه ندارد.
لزوم ایجاد شرایط مناسب برای آنها که بیمه نبودهاند
به گفته کارشناسان، باید قانون کار، شرایط استخدام و از همه مهمتر
ریسکهای گوناگون زندگی و کار، از همان سالهای نخست نوجوانی در کتابهای
درسی گنجانده شود تا هیچکس نتواند بدون بیمه، کار و زندگی کند. امید است
که دستاندرکاران در رویداد تلخ پلاسکو نیز شرایطی را فراهم کنند تا
کارگرانی هم که بیمه نبودهاند بتوانند از بیمه بیکاری و مزیتهای دیگر آن
بهره بگیرند. بیگمان زندگی آنها پس از این رویداد سخت و نگرانکننده
خواهد بود.
http://www.hamdelidaily.ir/?newsid=25955