بودجه آموزشی و حقوق فرهنگیان

          

                   محمدرضا نیک نژاد، روزنامه وقایع اتفاقیه، 22 آذرماه 95

"علیرغم افزایش نسبی حقوق و مزایا، از آنجا که کارکنان وزارت آموزش و پرورش مانند کارکنان سایر وزارتخانه ها از مزایایی چون مأموریت، کارانه، اضافه کاری و ... بهره مند نیستند بی تردید میانگین حقوق و مزایای آنان از میانگین هزینه زندگی یک خانواده شهری کمتر است، در نتیجه کاهش جاذبه شغل معلمی و نارضایتی همکاران فرهنگی از اولین نتایج این اختلاف است. "

بندِ بالا بخشی از گزارشی ست که مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در سال 94 درباره میزان افزایش دستمزد فرهنگیان منتشر کرد. البته مزایا تنها مأموریت، کارانه، اضافه کاری و .... نیست! افزون بر این ها مزایا مجموعه ی دیگری از کمک های نقدی یا غیر نقدی است که بسیاری از سازمان ها، وزارتخانه ها و نهادهای کشوری و لشگری به کارکنان خویش ارائه می دهند. برای نمونه مزایا ممکن است مأموریت، کارانه، اضافه کاری باشد یا پاداش های نقدی دوره ای یا مناسبتی یا کوپن های استفاده از رستوران ها و مکان های تفریحی و سالن ها و استخرهای ورزشی و هتل ها و .... مزایای یک کارمند هیچگاه در فیش حقوقی ماهانه وارد نمی شود و ریشه اش به بودجه و درآمدها و کمک های گوناگون دولتی و حاکمیتی به آن نهادها بر می گردد و بی گمان بر معیشت کارمندان موثر است.

 اما همچنان که در گزارش دفتر پژوهش های مجلس به روشنی می بینیم، فرهنگیان از کم شمارترین کارمندان دولت هستند که دست شان به شکل سازمان یافته از دریافت مزایا کوتاه است. کارمندان بسیاری از نهادهای کشوری و لشگری هنگامی که از حقوق خویش سخن می گویند هدفشان حقوقِ ماهانه، افزون بر مزایاست. اما فرهنگیان چنین تصوری ندارند. از این رو هنگامی که دولتمردان نرخ افزایش حقوق سالیانه را 10 درصد اعلام می کنند برای بسیاری از حقوق بگیران دولت این ده درصد هم حقوق ماهیانه را در بر می گیرد و هم مزایای آنان را. آموزش و پرورش چون درآمدی ندارد و نباید هم داشته باشد، هزینه هایش متکی بر بودجه ی دولت و البته افزایش هر ساله سهم خانواده ها در آموزش فرزندان شان در مدرسه های رنگارنگ کشور مانند دولتی، غیر دولتی، هیات امنایی و ... است. از این روست که به جای این که هر سال بودجه آموزشی کشور به عنوان بنیان توسعه انسانی افزون تر شود، کاهش هم می یابد- در یک حساب سرانگشتی میزان افزایش بودجه امسال نهاد آموزش پنج و شش دهم درصد است و این در حالی است که کل بودجه نزدیک به نُه درصد افزایش یافته است! آموزش و پرورش پولی برای دادن مزایا ندارد و همیشه هشت اش گرو نُه اش است. میانگین دستمزد حقوق بگیرانش در بیش دو دهه گذشته همواره زیر خط فقر بوده است و شوربختانه با لایحه امسال نیز همین گونه خواهد بود.

 اما نکته ای دیگر که باید به آن پرداخت تفاوت حقوق فرهنگیان و حقوق و مزایای بسیاری از کارمندان دیگر و میزان افزایش سالانه است. برای روشن شدن موضوع می توان نمونه ای آورد. اگر فرض کنید که حقوق کارمندی 2 میلیون تومان ومزایایش یک میلیون تومان باشد افزایش ده درصدی حقوق ها، سبب افزایشی 300 هزار تومانی برای کارمند خواهد شد. در حالی که افزایش حقوق معلمِ همپایه آن کارمند 200 هزار تومان خواهد بود. البته اگر در یک دوره مثلا ده ساله این افزایش را در نظر بگیرید تفاوت دریافتی میان فرهنگیان و دیگر کارمندان دولت به افزایش می یابد و این ریشه تبعیضی است که همواره فرهنگیان به آن معترض بوده اند.

گمانی نیست که آموزش و پرورش و فرهنگیان برای یک دوره چند ساله نیاز به تبعیض مثبت در بودجه و حقوق ها دارند تا فاصله دریافتی میان دو گروه از کارمندان دولت از میان برداشته شود. اجرای گام نخست رتبه بندی می توانست آغازگاه خوبی برای این کار باشد اما شوربختانه بودجه سال 96 دورنمای اجرای گام دوم رتبه بندی و از میان برداشتن تبعیض و کاهش شکاف میان حقوق و خط فقر فرهنگیان را تا اندازه ای تیره و تار کرده است- گرچه از آغار امسال نیز رتبه بندی برای فرهنگیانی که شرایط دستیابی به رتبه بالاتر را داشته اند، اجرا نشده است. دولت و وزیر تازه بر خلاف سر و صداهای فراوان، فرهنگیان را ناامید کردند! امید است که دست کم مجلس بتواند در این راه گام های کارآمدی بردارد.    

http://www.vaghayedaily.ir/fa/newspaper/2295        

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد