وزیر تازه آموزش و پرورش و مساله بودجه

          
                 محمد رضا نیک نژاد، تارنمای فانوس، 14 آذرماه 95
نیمه دوم هر سال، بودجه و مقدار آن یکی از بزرگ ترین دلنگرانی های فرهنگیان و دست اندرکاران آموزشی کشور می شود. سال هاست در نیمه پایانی سال و هنگام تهیه و تحویل بودجه به مجلس برای بررسی و تصویب، رسانه ها و فعالین صنفی- آموزشی دست بکار می شوند تا بتوانند سهم آموزش و پرورش از بودجه را بالا ببرند و تلاش می کنند زیربنایی ترین نهاد توسعه ای کشور یعنی سامانه آموزشی با کسری بودجه کمتری پا به سال بعد بگذارد. اما با همه تلاش ها باز می بینیم که افزایش قطره چکانی بودجه! گره ای از بیشمار گرفتاری های آموزش و پرورش باز نمی کند و همچنان بزرگ ترین دشواری نهاد آموزش، بودجه هست و پیامدهای اقتصادی و آموزشی آن! برای نمونه سال هاست که وزیران آموزش و پرورش می گویند بیش از 98 درصد بودجه صرف پرداخت دستمزدِ حقوق بگیران این وزارتخانه می شود. این سخن به این معنی است که تنها کم تر از دو درصد از بودجه صرف آموزش دانش آموزان، سروسامان دادن به 35 درصد مدرسه های فرسوده، کیفی سازی آموزش، تغییر ساختار آموزش، گسترش و بهینه سازی آموزش عمومی در سراسر کشور و زدودن بی عدالتی آموزشی و  .... می شود. افزون بر این که سهم بیش از 98 درصدی بودجه نتوانسته است رضایت فرهنگیان را به دست آورد. شکاف دستمزدِ حقوق بگیران این وزارتخانه با خط فقر رسمی آن چنان فراخ است که همچنان امیدی به پر کردن آن نیست. با این افزایش های قطره چکانی نمی توان امیدی به کارکردهای اصلی آموزش نیز داشت و بی گمان در جستار کیفیت بخشی و بهینه سازی آموزش، در بر پاشنه پیشین خواهد چرخید! از این رو بهتر آن است که وزیر تازه آموزش و پرورش با همه سختی های موجود توان خویش را صرف فشار بر دولت و البته رایزنی با دیگر نهادهای حاکمیتی کند تا نه تنها در سطح گفتار که در عمل نشان دهد آموزش و پرورش به عنوان مهمترین زیربنای توسعه در جهان امروز، مسئول پرورش شهروندان و پایداری های اجتماعی و سیاسی کشور است. پس بهتر است ایشان بر خلاف پیشینیانشان نگاه خویش برای تامین بودجه وزارتخانه را از صرفه جویی، برون سپاری و گسترش آموزش پولی، کاهش نیروهای آموزشی، کاهش کلاس ها و افزایش شمار دانش آموزان در هر کلاس، چشم دوختن به کمک های خانواده ها و گسترش آموزش و پرورش خیریه ای، باز گذاشتن دست آموزشگاه های آزاد و بنگاه های نشر کتاب های آسیب زای کمک آموزشی و گرفتن پول از آنان! و .... بچرخاند و گام های خویش را به سوی دیگری بردارد. برای نمونه در راستای زنده کردن قانون هایی مانند دریافت مالیات بر ارزش افزوده ی بنگاه های اقتصادی- تجاری و صنعتی کشور، مالیات بر درآمدهای شهرداری ها و از آن مهمتر اجرای ماده 78 مالیاتی کشور. ماده 78 ، همان قانونی ست که قرار است مالیاتِ برخی از نهادهای اقتصادیِ زیر نظر رهبری مانند آستان قدس را برای هزینه در آموزشِ مناطق نابرخوردار دریافت کند. بی گمان وزیر آموزش و پرورش تازه می تواند با پیگیری این موارد و درآمدهای ناشی از آن و هزینه کردِ درست شان، کاری ماندگار در آموزش و پرورش انجام دهد.
 افزون بر موارد بالا نوع رفتار با بازنشستگان آموزش و پرورش و چگونگی رسیدگی به وضع آنان بی گمان از اولیت های وزیر تازه است. این عزیزان برخلاف کارمندان دیگر نهادها- که هم زمان با بازنشستگی، کلِ پاداشِ پایان خدمت خویش را یک جا دریافت می کنند- سال هاست که این مبلغ را در سه – چهار نوبت می گیرند و گاه نزدیک دو- سه سال دریافت قسط های پایانی شان به درازا می کشد! این در حالی است که بیمه طلایی با همه انتقادهایی که بر آن وارد است و توانسته بخشی از گره های درمانی فرهنگیان شاغل را باز کند، هیچگاه برای فرهنگیان بازنشسته به وضعیت پایداری نرسیده و پس از چندین سال از اجرای آن برای شاغلان، فرهنگیان بازنشسته همچنان چشم براه بیمه ای کارآمد و گره گشا هستند. چنین برخوردهایی با فرهنگیانی که سال های جوانی و پرباری خویش را صرف آموزش و پرورش نونهالان کشور نموده اند درست نیست و زمینه ی دلسردی شاغلان را نیز فراهم می کند.
به هر روی این روزها لایحه بودجه به مجلس می رسد و بی گمان این شاید نخستین و مهمترین آزمون وزیر آموزش و پرورش باشد. امید است که از این آزمون سربلند بیرون بیاید و زمینه کدورت و گلایه فرهنگیان از دولت را کاهش دهد.  
http://www.fanoosedu.ir/?p=2066

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد