تعدیل نیرو و ناکارآمدی آموزش!

محمدرضا نیک نژاد، روزنامه همدلی، 18 آبان ماه 95

"پنج – شش سال است آموزش و پرورش معلم ورزش نگرفته است. و این درزمانی ست که دانش آموختگانِ زیادی در رشته تربیت بدنی جویای ورود به آموزش و پرورش اند. در بیشتر مدرسه ها به شدت نیاز به حضور یک معلم ورزش متخصص داریم. به ویژه در دوران دبستان و سه سال نخست آموزش رسمی این کمبود بسیار فراگیر است و مدیریت بسیاری از دبستان ها به بهانه نداشتن نیرو از ورزش نوآموزان جلو گیری می کنند و به جایش درس های دیگری آموزش داده می شود...." این بخشی از سخنان یک دبیر ورزش در گپ و گفتی دوستانه و در پاسخ به گلایه ی نگارنده از برگزار نشدن زنگ ورزش در دبستانِ پسرِ کلاس دوم اش بود. پس از آن که هر دو از اهمیت ورزش در دوران دبستان گفتیم او پیشنهاد داد که اگر با مدیریت مدرسه رایزنی کنید و بتوانید آنان و خانواده ها را همراه کنید دانش آموختگان تربیت مدنی فراوانی هستند که به ازای دستمزد کمی می آیند و بچه ها را ورزش می دهند و البته دستمزد آنان را خانواده ها پرداخت خواهند کرد! و ادامه داد این روش در این منطقه انجام می شود و بچه ها نیز ورزش می کنند و دیگر رشد در سطح حسی – حرکتی شان دچار مشکل نخواهد شد! البته سال گذشته یعنی در کلاس اول نیز یکی از مادران خودخواسته و رایگان و به دلیل اهمیت ورزش در این دوران سنی، در زنک ورزش کلاس پسرم می آمد و بچه ها را با مسئولیت خویش، رایگان و رضایت خانواده ها ورزش می داد. این در حالی است که برای بهینه کردن رشد حسی- حرکتی بچه ها پا به پای رشد در دیگر حیطه های یادگیری، ورزش در دوران دبستان و پیش دبستانی یکی از ضروری ترین زنگ های آموزشی است. در همین راستا برخی از کشورهای پیشرو در آموزش نزدیک دو- سوم زمان مدرسه را بیرون از کلاس می گذرانند و برای هماهنگی فکر و اندام های نوآموزان فعالیت هایی مانند بازی و سرگرمی و ورزش و کارگاه و آزمایشگاه و آشپزی و باغبانی و ... انجام می دهند.

اما از ضرورت ورزش در دوران دبستان و پیش از آن که بگذریم. تعدیل نیرو، به معنی کاهش کارمندان رسمی آموزش و پرورش یکی از سیاست های وزیر پیشین آموزش و پرورش بود. از این رو در بیش از سه سال مدیریت ایشان بر نهاد آموزش چیزی نزدیک 110 هزار تن در آموزش و پرورش بازنشسته شدند و تنها و آن هم امسال – پس از سه سال- نزدیک سی هزار تن از دانشجو- معلمان دانشگاه فرهنگیان و پذیرفته شدگان آزمون استخدامی به آموزش و پرورش راه یافتند. وزیر پیشین آموزش و پرورش بر آن بود که نیروهای وزارتخانه اش را در 10 سال، از نزدیک یک میلیون تن به 750 هزار برساند و نام آن را مدیریت منابع انسانی آموزش و پرورش نهاده بود. اما شوربختانه این سیاست دور زدنِ کمبود بودجه آموزش و پرورش بود و بی گمان تاثیرگذار بر کیفیت آموزش و رشد همه جانبه دانش آموزان و البته چندین برابر شدن بار بر دوش آموزگاران در کلاس ها بود. مدیریت آموزشی کشور همواره دم از نیروهای مازاد می زد اما نیروهای ستادی مدرسه ها مانند مدیر و معاون ها و مشاوران و ... را وامی دارد که شش ساعت در هفته سر کلاس بروند، چندین هزار ساعت آموزشی را به نیروهای بازنشسته می دهد، طرح تازه تجمیع یعنی آمیختن کلاس ها در درس های عمومی مانند ادبیات و دینی و عربی و ... را به اجرا می گذارد و بارها از مدرسه های تک دانش آموزه و زیر 5 دانش آموزه سخن می گویند اما نمی گویند که 70 درصد جمعیت کشور در شهرها زندگی می کنند و کمبود نیرو و تراکم کلاسی در شهرها بر دانش آموزان و آموزگاران شان سنگینی می کند و سیاست های تعدیل نیرو سر راست کیفیت آموزشی را نابود می کند و ...

بگذریم! در شرایط پیش رو و با رای اعتماد مجلس به وزیر تازه و شنیده هایی درباره نفوذ او در دولت و ... امید می رود که ایشان با همیاری کسانی مانند دکتر نجفی به عنوان مشاور عالی رییس جمهور و از پشتیبانان سرشناسش، بتوانند بودجه درخوری را برای نهاد آموزش فراهم کند تا مجبور نباشند برای جبران کمبود بودجه، تعدیل نیرو را دنبال کنند و کیفیت آموزشی و کارآمدی ساختار آموزش را فدای مصلحت کنند. امروز بیش از هر زمان دیگری دولت نیازمند بهبود نگاه گلایه آمیز فرهنگیان و خانواده هاست – که گویا رییس جمهور نیز با تغییر وزیر چنین برنامه ای را دنبال کرده است! امید است که تغییرات تازه به فرافکی ها پایان دهد و دست کم گام های نخست بهسازی آموزش در وزارت تازه برداشته شود.

http://hamdelidaily.ir/?newsid=21743       

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد