آسیب شناسی تشکل های صنفی معلمان

کانون صنفی معلمان، مجمع عمومی و دشواری های پیش رو

روزنامه همدلی، 16 مردادماه 95

(برخی دیدگاه ها به خاطر کمبود جا در روزنامه کوتاه شده اند)

محمدرضا نیک نژاد: به تازگی و پس از نزدیک یک دهه مجوز برگزاری مجمع عمومی کانون های صنفی معلمان در 16 استان داده شده است. کانون ها و انجمن های صنفی معلمان در دوران پر افت و خیز خود کامیابی ها و ناکامی های فراوانی را تجربه کرده اند اما برآیند همه آنها رویکرد نسبتا مثبت فرهنگیان به کنش های صنفی این نهادهای مدنی است. در آستانه برگزاری مجمع عمومی این تشکل های صنفی – مدنی به سراغ چند فرهنگی و فعال رسانه ای – صنفی رفته و از آنان درباره عملکرد گذشته کانون ها پرسیده ایم. همچنین از این فرهنگیان پرسیدیم که برای برگزاری خوب و پر شور مجمع عمومی چه توصیه ها و راهکارهایی دارند تا نهاد مدنی – صنفی شان در ادمه راه خویش کامیاب تر باشد. در زیر بخشی از پاسخ ها را با هم می خوانیم. 

نرگس ملک زاده، معلم و کنشگر صنفی – رسانه ای

کانون صنفی معلمان با توجه به تعریف آن در اساسنامه، انجمنی است با رویکرد صنفی و تخصصی که در اهداف بیان شده آن می توان ایجاد وحدت و همبستگی، ارتقاء جایگاه معلم در دو بعد مادی و معنوی و کمک به ایفای نقش اساسی معلم در توسعه اجتماعی فرهنگی..... را نام برد. بالاترین و در عین حال توانمند ترین مرجع تصمیم گیری در کانونها مجمع عمومی است که به صورت عادی و فوق العاده برای پیشبرد تصمیمات کلان و شاید جزیی تر هیات مدیره تشکیل می شود.از آنجا که وظایف مجمع عمومی با تعیین خط مشی کانون رابطه مستقیم دارد و نظارت هیات مدیره و بازرسان نیز از وظایف محوله به این مجمع می باشد باید درتشویق بدنه و سوق دادن همکاران به سمت عضویت و حضور پرشور در انتخابات مجمع عمومی تلاشی مضاعف نمود. تا مدتی پیش یکی از مطالبات فراگیر فرهنگیان مجوز برگزاری مجمع عمومی از وزارت کشور بود حال که این مهم تحقق یافته است این نقش فعالین صنفی با تجربه و کاربلدی است که با گشودن راهی، توان و پتانسیل معلمان را در برگزاری مجمع به کار بگیرند. انتظار می رفت که پس از رفع یک سری مشکلات امنیتی، کانونها به صورتی حرفه ای تر وارد فاز مطالبات واقعی جامعه فرهنگی شوند. اما متاسفانه انفعال بزرگان و سرد شدن آتش خواسته ها دامن بدنه را هم گرفت و شور قبل را در همکاران به کمتر از نصف رساند و این درست نقطه ای است که بدنه را هر روز دورتر از کانون می کند و این تصور در ذهن ها شروع به بارور شدن می کند که بدنه فقط زمانی به کار می آید که خواسته ای حمایتی در میان باشد. این نکته خود می تواند بی اعتمادی و عدم حمایت بدنه اصلی از کانونها را در عضو گیری و تشکیل مجمع عمومی پر شور بی رمق سازد. اگر این روزها کانونها نتوانند برنامه ای منسجم به همراه دور نمایی از فعالیت های خود را به همکاران معرفی نمایند، این رخوت در بدنه و کانون ها گریبان فعالیت های صنفی را رها نمی کند. در این صورت راهی که در این سالها قدم قدم پبش رفته  و در یک سال و نیم گذشته (به لطف فضای مجازی) گامهای بلندی نیز برداشته در نیمه راه بدون رسیدن به خواسته های به حق متوقف خواهد شد.

علی بهشتی نیا، معلم و فعال رسانه ای

کانون صنفی معلمان راهی پر فراز و نشیب طی نموده و در این راه هزینه های بسیاری را متحمل شده تا به نقطه امروزی خود رسیده. بدون شک در این سال ها معلمان سراسر کشور با ساختار کانون صنفی معلمان بیشتر آشنا شده و ضمن تبعیت از تصمیم های کانون به بدنه ی کانون بیشتر نزدیک شده اند. نشانه ی این تغییر و نزدیک شدن، هم در شبکه های اجتماعی و هم در انگیزه معلمان برای تشکیل کانون در شهرهای بزرگ و کوچک کشور نمود پیدا کرده است.

اما اگر بخواهیم به نقاط ضعف و یا قابل نقد کانون صنفی معلمان بپردازیم به نکات زیر می توان پرداخت.

- عدم آشنایی معلمان با فعالیت های صنفی و تشکیلاتی و نتایج حاصل از این نوع فعالیت. هنوز برخی از معلمان فعالیت های کانون را برابر با افزایش نسبی حقوق می دانند در صورتی فعالیت کانون بسیار فراتر است.

- پس از گذشت سال ها نمودار سازمانی و تشکیلاتی کانون صنفی برای معلمان مشخص نیست و یا برای آنها ناشناخته است.

- نبود مرکز اطلاع رسانی رسمی از جمله سایت و عدم دسترسی معلمان به اعضای ارشد کانون، منابع اطلاعاتی و مرکز پاسخگویی و  در نهایت موازی کاری در انتشار بیانیه ها و اطلاعیه ها.

-  برجسسته نشدن عملکرد کانون صنفی معلمان به ویژه در سال های اخیر. بدون شک کانون در سال های اخیر دستاورد قابل توجه و درخوری داشته است.

-  امنیتی شدن و یا امنیتی کردن فعالیت های کانون از سوی برخی مخالفان تغییر و توسعه در نظام آموزش و پرورش.

- خلط فعالیت های کانون صنفی معلمان با حقوق و مسائل اتحادیه های کارگری.(البته این نفی حقوق کارگران محترم نیست و منظور ما مرزبندی با فعالیت های کارگری است.)

- از آنجایی که بخشی از اهداف کانون مربوط به حقوق ضایع شده دانش آموزان است جای خالی دانش آموزان و در اساسنامه محسوس است.

راهکارها

•  درایت اعضای ارشد کانون صنفی معلمان در تصمیم گیری های کلان و جلوگیری از به چالش کشیدن مطالبات صنفی.

•  ایجاد چارت و نمودار تشکیلاتی کانون صنفی معلمان.

•  ایجاد مرکز اطلاع رسانی و پاسخگویی به اعضا و معلمانی که خواهان همکاری با کانون هستند.

•  برجسته کردن دستاورد های کانون از ابتدا تاکنون در قالب متن و فایل و رسانه و انتشار آن میان معلمان.

•  آشنا کردن معلمان با فلسفه کانون صنفی معلمان با استفاده از معلمانی که در زمینه هایی چون تبلیغات و تولید محتوای چند رسانه ای تخصص دارند.

•  همراه کردن دانش آموزان و گنجاندن حضور دانش آموزان در فعالیت های کانون صنفی معلمان.

با این تفاسیر استقبال معلمان از کانون صنفی و عضویت آنان در سال های اخیر قابل قبول و با آگاهی بیشتری بوده است و باید این رشد آرام اما مدام را به فال نیک گرفت. در این میان نباید از تاثیر چشم گیر و ویژه مطبوعات بر روی حرکت های صنفی و مدنی معلمان  غافل بود.

ابوالفضل جلیلوند، دبیر زبان و کنشگر صنفی – رسانه ای

کانون نهادی مردمی است. به این مفهوم  که این نهاد، مستقل از هر  شخص یا  نهاد حقوقی، قدرت و مشروعیتش را از مجمع عمومی خود می گیرد. به لحاظ همین صفت مردمی، کانون محبوبیت خوبی در بین بدنه آموزش و پرورش دارد و نهادی شناخته می شود که شجاعانه و صادقانه به طرح مشکلات آموزش و پرورش می پردازد. در مقابل اما دیدگاه فرادستان به این نهاد دیدگاهی شبه اپوزیسیونی است. اما اینک و پس از یک دهه مسئولان در اثر سماجت کانون ها در طرح مطالبات به شکل های گوناگون و از جمله اعتراض های میدانی مجوز برگزاری صادر شده است. اما از سال گذشته با ورود معلم ها و کانون ها به شبکه های اجتماعی و قرار گرفتن این دو عنصر در کنار هم شرایط مناسبی برای گسترش کانون به وجود آمده است. پرهیز از به وجود آوردن شرایطی که مجددا سبب برخوردهایی با بدنه فعال شود و تلاش برای استفاده بیشتر از کنش هایی مانند  حضور در عرصه افکار عمومی از طریق نشریات و شبکه های اجتماعی، که نیاز به مجوز ندارند، ارتباط مستمر با نهادهای مختلف حکومت برای بیان خواسته ها، می تواند زمینه را برای پیوستن معلم ها به کانون مساعدتر کند.

برگزاری مرتب مجامع عمومی و رجوع به نظرات مجمع در انتخاب کنش ها، پرهیز از رفتارهای پدرسالارانه و  مالکانه نسبت به کانون و همچنین دوری کردن از تک روی ها در نزد هیات مدیره و اعضای شناخته شده، عدم ورود به عرصه های سیاسی و اقتصادی، ارتباط شفاف با بدنه و پاسخگویی در تمام زمینه ها، پرداخت حق عضویت توسط اعضاء و متقابلا برخوردار شدن از حقوق متقابل بین اعضاء و کانون، آموزش مستمر سندیکایی اعضاء، از جمله عواملی هستند که می توانند سبب تقویت این نهاد مردمی شوند.

مهدی فتحی، دبیر ریاضی و کنشگر صنفی – رسانه ای

کانون های صنفی در طول سال ها فعالیت خود نتوانسته اند آنطور که باید و شاید دستاورد قابل ملاحظه ای برای فرهنگیان کسب کرده و با این کار تا حدودی اعتماد فرهنگیان را که غالبا اهل هزینه فایده هستند جلب نمایند. لذا فرهنگیان در این خصوص تمایل کمتری به جذب در این کانون ها نشان داده و معمولا حضور در چنین تشکل هایی را بی فایده و اتلاف وقت می دانند. آنچه مسلم است برخی گردانندگان کانون های صنفی با اشتباهات خود و دخالت دادن مسائل غیر از مسائل صنفی در فعالیت ها تا حدودی دست اندرکاران را که کمترین تمایل برای فعالیت تشکل های مستقل دارد، حساس کرده و حتی گاها هم برای خود و هم برای تشکل هزینه تراشی کرده و باعث دردسرهایی برای خود و تشکل شده اند.

همچنین با حضور مداوم و مستمر خود در هسته مرکزی کانون ها و اصرار بر بودن و مخالفت با فعالین نوظهور و در پاره ای مواقع به کوچک شماری حرف ها و فعالیت ها و پیشنهادات و انتقادات آنها، سعی در نشان دادن چهره ای برتر و کاریزما از خود بوده و آگاهی بخشی به معلمان و حرکت به سمت مدار کاملا صنفی را بعنوان حلقه مفقوده فعالیت های صنفی در کارنامه خود داشته اند. مع الوصف ایجاد فضایی دوستانه و دادن آموزش های لازم و آگاهی بخشی در خصوص حق و حقوقات قانونی معلمان و دانش آموزان و همچنین باز کردن فضای فعالیت برای معلمان جوان و پر انرژی و آپدیت شده، و بها دادن به این دسته از فعالین صنفی باید در دستور کار کانون های صنفی قرار گرفته و از حاشیه رفتن پرهیز کنند.

 

شهرام جمالی، دبیر فنی و کنشگر صنفی – رسانه ای

در حال حاضر شاید بتوان دلایل زیادی را در بررسی عدم گرایش فرهنگیان به تشکل یابی ذکر کرد؛ بدون تردید این عدم استقبال تا حد زیادی متاثر از شرایط بیرونی و فزونی یافتن «عوامل بازدارنده» بر «عوامل ترغیب کننده» است.

شاید بتوان گفت یکی از مهمترین عوامل بازدارنده ، ابهام در مساله « عضویت » اعضاء است که تا حد زیادی ناشی از عدم نهاد یافتگی بدنه تشکل است. یعنی اگر از اعضای تشکل بپرسیم که چه مسئولیتهایی بر عهده دارند و در مقابل از چه حقوقی برخوردار، به احتمال زیاد پاسخ هایی دریافت خواهیم کرد که حاکی از ابهام بسیار در تعریف این دو عنصر است. بنابراین یکی از عوامل مهم در رفع این ابهام، تلاش برای تبیین موضوع عضویت از طریق آموزشهایی است که توسط کانون ها به بدنه معلمان ارائه می شود‌ و البته فضای مجازی- در صورت تحلیلی واقع بینانه از امکانات و آسیب های آن - می تواند بستر مناسبی برای انجام این کار باشد.

در مورد کانون صنفی معلمان باید دید که ساختار فعلی آن تا چه اندازه با اهداف میان مدت این تشکل منطبق است و آیا این ساختار در شرایط فعلی متناسب با نوع و نظامِ نقشِ اعضایش عمل می کند؟ اگر برآورد کلی کارشناسان و تحلیلگران صنفی اینست که ساختار فعلی، کارآیی لازم را ندارد، باید ساختار جدیدی اندیشیده و طراحی شود. البته شایسته است که این مهم از منظر اعضای تشکل هم نگریسته و توسطِ آنان اظهار نظر شود و سرانجام با در نظر گرفتنِ برآیند نظر عمومیِ اعضاء، تصمیم مناسب اتّخاذ گردد.

تحسین مصطفی، دبیر و کنشگر صنفی – رسانه ای

در قانون - ماده 131 قانون کار ایران - قانون گذار، ضرورت وجود تشکل صنفی را صراحتاً بیان نموده و ایین نامه خواسته شده در این ماده به تصویب هیئت وزیران رسیده است. ماده بیست و یکم این ایین نامه اختیارات و وظائف انجمن را در 11 بند آورده است. بند یک این ماده به شرح زیر است: "کوشش در جهت استیفای حقوق و خواست های مشروع و قانونی اعضای صنف".

با توجه به اینکه تلاش فعالان فرهنگی با همکاری دولت تدبیر و امید امروز به نقطه ای تاریخی رسیده است. لازم است این فرصت غنیمت شمرده شود و از آن به نحو احسن استفاده شود. متاسفانه امروز وضعیت فعالیت صنفی فرهنگیان در بخش محدودی تمرکز یافته و از آن بدتر در این بخش کوچک به پایین ترین حد خود تقلیل یافته است.

اولین پشتوانه فکری تشکل عزت آفرینی برای انسانهای شاغل دریک صنف است نه چیز دیگر. اما متاسفانه آن چیزی که امروز ما شاهدش هستیم چیزی غیر این است. هدف از تشکیل تشکل ساختارمند کردن صنف است برای جلوگیری از توده ای عمل کردن و پیشگیری از هرج و مرج لازم مراجعه و خواسته. لازم به ذکر است دادن امتیاز تشکل مستقل در پی حمایت از قانون کار و شاغلین یک صنف است تا بتوانند به صورت جمعی از نیروی جمع بهره گرفته و از موضع قدرت با کارفرما یا هرکس دیگر مذاکره کنند و دست آورد بیشتری داشته باشند.

زمانی بزرگی گفته بود: ایده را روشنفکران و رهبران خلق می کنند و توده با حمایت از آنها ایده را  به نتیجه می رسانند. اکنون به دلیل وضعیتی که برای انجمن های معلمی پیش آمده حمایت بدنه از انجمن ها کاهش یافته و لازم است فرهنگیان در مرحله اول به عنوان عضو در این کانون ها ثبت نام و از آنها حمایت نمایند. تا این تشکل صنفی ابتدا ساختار خود را بازسازی و با قدرت هر چه تمام تر جلو تغییر تعریف ها را بگیرند. زیرا هر نوع تبعیضی در حق هر صنفی از تغییر تعریف ها آغاز می شود. برای نمونه انچه که امروز به شدت مورد انتقاد انجمن های صنفی معلمان و قاطبه فرهنگیان است تجاری سازی آموزش، تبعیض در اجرای نظام هماهنگ پرداخت، بیمه طلایی فرهنگیان و صندوق ذخیره فرهنگیان، تاخیر در پرداخت حقوق و کسر کردن های غیر قانون همه از تغییر تعریف ها شروع شد.

با فعالیت در فضای مجازی و حرکت انفرادی خارج از برنامه سازمان یافته ی تشکلی نه تنها دستاورد مثبتی عاید فرهنگیان نخواهد شد بلکه بحث خواسته فرهنگیان تقلیل یافته و به تنزل عزت فرهنگیان و فروپاشی کامل تشکل های صنفی مستقل فرهنگیان خواهد انجامید .

فریبا ایازی دبیر و فعال رسانه ای

آغاز فعالیت تشکل های معلمی تاریخ  مشخصی ندارد؛ تا با استناد به آن تاریخ فراز و فرود فعالیت تشکل ها بررسی شود. گاهی و در برهه ای خاص تشکل هایی با اهدافی از پیش تعیین شده جهت رسیدگی به خواسته های معلمان شکل می گرفت اما هرگز   منتج به نتیجه  نمی شد. اغلب تشکل ها جنبه ی تشریفاتی دارند و فاقد توان اجرایی هستند. این عامل کافی است تا فرهنگیان از عضویت در تشکل ها صرف نظر کنند. بطور حتم علت اصلی تشکل گریزی فرهنگیان را باید در نوع کنشگری برخی تشکل ها جستجو کرد. هرچند بحث تشکل گریزی معلمان بحث تازه ای نیست اما تا حدودی باید این حق را به فرهنگیان داد که تمایلی به فعالیت های گروهی نداشته باشند. به همین منظور تلاش شد تا ضمن واکاوی این معضل، فعالیت تشکل ها نیز در دهه ی اخیر نقد شود.

 برخی از تشکل ها از ابتدای تشکیل، سمت و سوی سیاسی برای فعالیت های خود تعریف کردند. و با وجود آن که در مرامنامه های خود توجه به ارتقا و جایگاه معلمی و توجه به آموزش های نوین جهانی را گنجانده بودند اما در طول سالها فعالیت، اتفاق چشم گیری در این بخش ازفعالیت آنان مشاهده نشد و آنچه بیشتر به چشم می خورد فعالیت سیاسی تشکل در دوران انتخابات بود. اگر جناح همسو با تشکل پیروز می شد با تمام توان به دنبال سهم خواهی و تصاحب میزهای مدیریتی بود و در صورت شکست در انتخابات، کرکره فعالیت تشکل پایین می آمد و تا انتخابات آتی از دایره ی فعالیت صنفی خارج می شد.

فضای مجازی به سرعت در میان فرهنگیان حکم رسانه ای را یافت که آخرین اخبار مربوط به معلمان را در چند ثانیه به سرعت منتقل می کرد. این فرصت خوبی بود تا گروه های فرهنگیان که هرکدام مطالبات خاص خود را داشتند گردهم جمع شوند. این فرصت می توانست به بهترین شکل ممکن سازماندهی شود اما اقدامات شتاب زده برخی از اعضای اصلی تشکل ها زمینه ی اختلافات درونی را فراهم ساخت و به دنبال آن بدبینی فرهنگیانی که به تازگی با این قسم فعالیت آشنا می شدند؛ آنان را در لاک محافظه کاری فروبرد. قدم های آغازین این حرکت می توانست به فرصت تبدل شود اما این اتفاق نیفناد و فرصت به دست آمده به تهدید بدل شد.هزینه برخی اقدامات نسنجیده، تکروی های سلیقه ای منجر به عقب نشینی مجدد معلمان از پیوستن به تشکلی واحد شد که می توانست در راستای مطالبات به حق معلمان حرکت کند. شاید بزرگترین عامل بدبینی معلمان را بتوان بی توجهی مسئولان امر نسبت به فعالیت هایی از این دست دانست. بخصوص با علم بر این که فعالیت های آنان را هیچ مرجع ذی صلاحی تأیید نمی کرد. و ممکن بود بابت خواسته ای صرفا صنفی بهایی گزاف بپردازند. برهمگان واضح است ؛اعتماد سازی در لوای کار گروهی ممکن نیست مگر آن که تشکل با هر مرام و مسلکی، قبل از شکل گیری از مراجعه قانونی مهر تأیید بگیرد و مجوز فعالیت داشته باشد؛ تا بسیاری از بدبینی ها در سایه اعتماد سازی مرتفع گردد. بنابراین در قدم اول مهمترین مطالبه کار صنفی درخواست فعالیت قانونی از مراجع ذی صلاح است. در مراحل بعدی برگزاری انتخابات با حضور حداکثری فرهنگیان است که این مهم درصورتی امکان پذیر خواهد بود که تأسیس "سازمان معلمی " در دستور کار دولت و مجلس قرار گیرد و به دور از انتظارات جناحی و سهم خواهی ها فعالیت خود را آغاز کند. هرچند دور نمای فردای آموزش و پرورش همزمان با شیب تند سهم خواهی های جناحی دستیابی به  چنین سازمانی  را بعید می داند.

مرتضی قره باغی ، کنشگر صنفی – رسانه ای

 معلمان مانند تمام صنوف به دنبال کسب امتیازات عادلانه شغلی هستند. تجمع و اعتراض های صنفی فرهنگیان در طول چندین دهه متمادی گواه روشن این مدعاست. برمبنای همین خواسته های صنفی، تشکل های معلمان در استان های مختلف کشور تاسیس گردید. ولی تشکل صنفی به عنوان بخش مهمی از جامعه مدنی چه مشخصاتی دارد؟ به دلیل پاره ای نگرانی های معقول بیشتر کنشگران صنفی روی مشخصات خاصی تاکید می کنند مانند مستقل بودن، غیر سیاسی بودن و... ولی باید دقیق تر این مشخصات را برشمرد تا جنس تقلبی به جای اصل قرار نگیرد. برخی ازاین مشخصات عبارتند از :

  1. اصل جلب حمایت دولت وشهروندان:  تشکل صنفی را باید به عنوان سازمانی فعال در عرصه اجتماعی شناخت. بر این اساس به هیچ عنوان نباید میدان فعالیت خود را  به حوزه سیاست انتقال دهد و به دنبال قدرت سیاسی باشد. این رویکرد بر خلاف تصور نه تنها موجب محدودیت نمی گردد بلکه  جامعه مدنی را صاحب پشتوانه عظیم مردمی می کند زیرا منشا قدرت مردم هستند. در این سالها متاسفانه تشکل های صنفی کمتر از این امکانات بهره برده اند و به افکار عمومی چندان توجهی نکرده اند و بیشتر مخاطب شان دولت بوده است. یکی از خواسته های مهم معلمان برقراری آموزش رایگان، با کیفیت و عادلانه است. این خواسته دقیقا خواسته اکثریت شهروندان است. تبیین این خواسته در افکار عمومی آن را به یک مطالبه ملی تبدیل می کند. حرکت در این مسیر موجب می شود حاکمیت تحت تاثیر افکار عمومی از تشکل های صنفی حمایت بیشتری کند و آزادی سندیکایی آنان را به رسمیت بشناسد.

  2.  اصل انتخابات آزاد و عادلانه. هیئت مدیره از سوی مجمع عمومی انتخاب می گردد. مدیران انتخابی نمایندگان اعضا هستند و نه حاکمان ایشان. مدیران باید مستقیما در مجمع عمومی از سوی اعضا انتخاب شوند. آن هم برای یک زمان موقت مثلا 4 یا 5 سال. شرایط رای دادن و کاندیدا شدن باید برای همه برابر باشد. البته باید مجمع عمومی به صورت منظم حداقل سالی یک بار تشکیل گردد و تضعیف جایگاه مجمع عمومی به هر صورتی با اصل آزادی سندیکایی در تضاد است. مجمع عمومی با حضور اکثریت اعضا رسمیت می یابد و در واقع مقر فرماندهی است و باید تصمیم های مهم در آنجا اتخاذ شود. تضعیف مجمع عمومی به هر صورتی و به هر نیتی قابل پذیریش نیست. تشکل صنفی بدون مجمع عمومی منظم و فراگیر یعنی آغاز تبدیل دموکراسی صنفی به دیکتاتوری! 

  3.  اصل کمینه سازی هزینه ها. مدیریت یک سازمان صنفی نباید به نحوی تداوم یابد که تمام زحمات و هزینه های مادی و معنوی بر دوش اقلیتی بیفتد. یا اهداف تشکل به گونه ای غیرواقع بینانه تنظیم شود که هزینه بیش از فایده باشد. انسان امروزی چنین امری را بر نمی تابد. برای جلوگیری از این وضعیت باید سازوکاری اندیشید تا تمام فرهنگیان درسراسر کشور در یک فرایند شفاف حق عضویت معقولی پرداخت نمایند تا اصل کمینه سازی هزینه ها رعایت گردد تا وقتی سازوکاری برای حق عضویت پیش بینی نگردد، تشکلی سراسری و کارآمد جامه عمل نخواهد پوشید .

http://hamdelidaily.ir/?newsid=16035

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد