تمدید مجوز کانون های صنفی معلمان

محمدرضا نیک نژاد، ص 16 روزنامه شرق، 23 خردادماه 95

(این یاداشت با کمی حذف در روزنامه به چاپ رسید)

در ماه های گذشته پس از سال ها خبرهای خوبی از تمدید مجوز کانون های صنفی معلمان سراسر کشور به گوش رسید. ضمن قدردانی از دولت برای بازگشایی فضا کنونی، این رویداد را باید آغازی دانست برای کارآمدتر کردن کنش های فرهنگیان در گستره تلاش های صنفی – آموزشی. کانون صنفی معلمان به عنوان سازمانی مردم نهاد(NGO) قرار بود و البته هست تا نقشِ پل ارتباطی بدنه فرهنگیان و نهاد آموزش باشد. در نزدیک 15 سال گذشته این نهاد افتان و خیزان چنین نقشی را به عنوان مستقل ترین تشکل فرهنگیان بازی کرده و تجربه های گرانبهایی برای کنشگران، فرهنگیان پیگیر و تا اندازه ای مسئولان بر جای گذاشته است. اما در دور تازه و با توجه به گسترش فراوان رسانه های مجازی و شبکه های اجتماعی و ورود فرهنگیان کنشگری که آگاهی چندانی از گذشته ندارند، نگرانی هایی را نیز بر می انگیزد. این یاداشت گذرا به دنبال طرح برخی از این نگرانی هاست.

1-      کم تجربگی مان در کنش های تشکیلاتی سبب شده است که نخستین گرفتاریِ آسیب زای کارِ گروهی- نه تنها در کانون ها بلکه در همه تشکل ها- مهمتر شدن برخی اعضا نسبت به تشکل است. این مهمتر شدن، زمینه ای می شود که برخی از این افراد خود را پاسخگوی تشکل ندانند و در بسیاری موارد کنش هایی بیرون از چارچوب های سازمانی و تشکیلاتی انجام دهند و البته چشم براه حمایت های تشکیلاتی باشند! باید تلاش شود که تشکل جایی باشد برای هویت بخشی به افراد، نه افراد اعتبار تشکل شوند! شوربختانه تجربه بیش از یک و نیم دهه ای کانون ها نشان می دهد که برخی اعضای پر نفوذ در زمان هایی چشم بر تصمیم های تشکیلاتی بسته و رفتارهایی تک روانه را در پیش گرفته اند. گاهی این تک روی ها بحران های هزینه خیزی بر تشکل و بدنه وارد کرده است. گمانی نیست که تشکل باید همواره ابزارهایی برای مهار تک روی ها و کیش شخصیت داشته باشد.

2-      تشکل به ویژه صنفی آن باید پلی باشد میان خواسته های بدنه و فرادستان. تشکل و اعضای آن نمی توانند پا در بدنه داشته باشند و سودای رهبری جامعه در سر بپرورانند! سازمان مردم نهاد باید همواره با فاصه معناداری پرچمدار خواسته های بدنه خود بوده و بیش از آن که یک تنه برای به دست آوردن خواسته ها دست به کار شود در اندیشه آگاهی بخشی به بدنه و همراه نمودن آنان با خود برای خواسته های مشخص، خرد و ماندگار باشد. بی گمان کنش های احساسی و هزینه بر، افزون بر این که می تواند پیامدهایی ناخواسته ای برای تشکل و اعضا داشته باشد خطر بزرگتری را در پی خواهد داشت و آن جدا افتادگی از بدنه و دوری از خواسته های واقعی فرهنگیان است. تشکل باید خواسته های بدنه خویش را پیگیری و البته با نگاهی هوشمندانه لایه های نهفته این خواسته ها را در سطحی بالاتر– کمی بالاتر- مطرح و پیگیری نمایند. بی گمان بزرگترین سرمایه هر تشکل اعتماد عمومی و انگیزش بدنه برای همراهی با آن است. 

3-      شوربختانه در فضایی که کنش های حزبی- مدنی راه های چندان همواری برای بروز ندارند، گاهی تشکل های صنفی ناخواسته بار این کاستی را بر دوش می کشند. در این زمینه افرادی با هدف های بزرگتر سیاسی جذب تشکل های صنفی شده و هدف های خویش را که بیرون از هدف ها و توان این نهادهاست را بر دوش تشکل می گذارند. این گروه از افراد بازی صنفی – مدنی را به سوی بازی صنفی –سیاسی برده و به دنبال گرفتن ماهی خویش از آب گل آلود صنف و سیاست هستند. اما باید تاکید کرد تشکل صنفی به ویژه نوع فرهنگی آن به دنبال خواسته های شفاف و تعریف شده است و در دراز مدت بهره گیری ابزاری از آن برای بالا بردن دروغین سطح خواسته ها، هم به صنف آسیب می رساند و هم به فرایند تشکل یابی. 

به هر روی کم اثر نمودن کنش های صنفی و یا گسترش بیش از اندازه هدف ها برای سازمان مردم نهادی مانند کانون، سمی کشنده است که کانون ها و بدنه را با آسیب های جدی روبرو خواهد کرد. امید است کنشگران و دست اندرکاران از این فرصت بهره گرفته و کنش های صنفی- مدنی را یک گام به پیش ببرند.    

 http://www.sharghdaily.ir/News/95131/تمدید-مجوز-کانون‌های-صنفی-معلمان       

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد