پرونده روستای "قره محمد" و چند نکته

                 محمدرضا نیک نژاد، روزنامه همدلی، 23 اردیبهشت 95

در میانه های هفته ای که به نام آموزگار خوانده می شود "گزارش تکان‌ دهنده از تجاوز معلم به دختر ۹ساله در روستای "قره‌محمد" استان زنجان" منتشر شد. در گزارش آمده بود که آموزگار خطاکار با وثیقه آزاد شده است و حتی برای خانواده دختر شاخ و شانه می کشد و آنها را به رویارویی می خواند! هفته معلم و نام معلم و این جنایت و ... گیج کننده بود. یکی – دو روز گذشت تا خبرهای روشن تری منتشر شد. شکایت خانواده دختر در بهمن ماه 94 انجام شده بود و- بنا به گفته دست اندرکاران آموزش و پرورش زنجان- معلم خطاکار به خاطر نبود دلیل محکم با وثیقه آزاد! اما از کار برکنار شده است. این خبر می بایست خیلی زودتر از این ها منتشر می شد و درست در هفته معلم و با آن ادبیات احساسی با چون و چراهایی همراه بود! اما از این گونه داوری های احساسی که بگذریم چند نکته در این زمینه خودنمایی می کند.

گرچه در همه جای جهان چنین رویدادهای آزار دهنده ای رخ می دهد و چندان به شخصیت و حرفه افراد وابسته نیست، اما برخی حرفه ها حساسیت بیشتری دارند. بی گمان آموزگاری یکی از این حرفه هاست. از سویی این شغل بنیادش بر اعتماد خانواده ها استوار است و تا اندازه ای مقدس به شمار می آید. از دیگر سو سر و کار آموزگاران با کودکان به عنوان بی دفاع ترین لایه های اجتماعی در برابر ستم و تعرض، حساسیت این حرفه را دو چندان کرده است. کودکان چه از نظر ذهنی و چه از نظر فیزیکی توان رویارویی با ستم های این چنینی را ندارند و این می تواند زمینه سوء استفاده را در محیط های آموزشی به ویژه دبستان ها فراهم آورد. بنابراین باید بیش از دیگر حرفه ها مورد واکاوی قرار گیرد و پایش موشکافانه نیاز همیشگی این حرفه است.

 گرچه اطلاعات چندانی از این پرونده در دست نیست اما:

  1. بر خبرنگاران و روزنامه هاست- به عنوان رشته های عصبی اجتماع- که موضوع را پیگیری کنند و بی چشم پوشی نتایج آن را در برابر جامعه قرار دهند تا چنین خطاهایی باز تولید نشود.

    2- به باور نگارنده وظیفه ی تشکل های صنفی معلمان و کنشگران آن است که در این گونه پرونده ها وارد شوند و با برخوردی شفاف، پیگیری های دقیق و به دور از جانبداری در باره اش موضع بگیرند. پیگیری چنین رویداهایی از سوی کنشگران صنفی معلمان سبب می شود که حقی از دانش آموزان بی گناه پایمال نشود و البته می تواند اعتماد اجتماعی که بزرگترین سرمایه فرهنگیان است  را نیز از لکه دار شدن برکنار دارد. افزون بر این که باید پیگیر وضع همکار هم بود و اگر خطایی رخ داده آن را محکوم و اگر هم اشتباهی شده است از او حمایت کرد.

  2. باید دست اندرکاران را فراخواند تا یکی از هفت خوان گزینش معلمی را سنجش های روانی و شخصیتی قرار دهند. گرچه آدم ها در مسیر زندگی دچار دگرگونی های مدام می شوند و بررسی وضع روحی روانی در طول زمان نیاز به پایش همیشگی دارد. اما شاید زمینه ای شود برای کاهش چنین رویدادهای تلخی.

  3. بی گمان یکی از کنش های کارآمد در زمینه جلوگیری از سوء استفاده از کودکان در جامعه، آموزش خانواده هاست. در یکی دو سال گذشته در فضای مجازی چنین آموزش هایی با فیلم و انیمیشن و یاداشت و ... گسترش پیدا کرده و بسیار سودمند بوده است. شاید گاه آن باشد که آموزش و پرورش نیز وارد چنین کنش هایی شده و خانواده ها را در این زمینه آگاه نماید تا با واسطه، کودکان نیز در این زمینه آموزش های لازم را ببینند.        

http://hamdelidaily.ir/?newsid=10860

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد