محمدرضا نیک نژاد، روزنامه تعادل، 19 فروردین 94
(این یاداشت در اصل گفت و گو بوده است که خبرنگار محترم روزنامه آن را به شکل یاداشت کار کرده است.) در تحقق رسالت آموزش و پرورش در کشور علاوه بر دولت و وزارت آموزش و پرورش، عوامل و ارکان دیگری نیز نقشآفرینی دارند که در راس آنها باید از مجلس شورای اسلامی بهویژه کمیسیون آموزش و تحقیقات نام برد. با این حال، عملکرد چهارساله کمیسیون آموزش مجلس نهم نشان میدهد که این کمیسیون نهتنها به پیشبرد اهداف آموزش و پرورش کمک نکرده بلکه در برخی موارد خود به مانعی در برابر تغییرات و تحولات مثبت در این مجموعه بدل شده و به اصطلاح چوب لای چرخ نظام آموزش و پرورش گذاشته است. به عنوان مثال، در حالی که شاید برای اولین بار در حدود سه دهه گذشته، اکثریت قریب به اتفاق معلمان بر سر انتخاب آقای نجفی برای وزارت آموزش و پرورش اتفاق نظر داشتند، از قضا فعالترین کمیسیون در جلوگیری از رای آوردن آقای نجفی در مجلس، کمیسیون آموزش بود که کاملا جناحی رفتار کرد. این در حالی است که آموزش و پرورش همواره باید هویت خود بهعنوان یک نهاد غیرسیاسی را حفظ کرده و تصمیمگیری و سیاستگذاری در خصوص آن باید بهصورت فراجناحی صورت گیرد. با این حال، برای درک بهتر رفتار سیاسی و رویکرد جناحی حاکم به کمیسیون آموزش و پرورش باید اندکی به عقبتر بازگردیم. در همین رابطه میتوان به بحث تغییر ساختار نظام آموزشی کشور اشاره کرد که کمیسیون آموزش در آن کاملا نقشی انفعالی داشت. در واقع، در دوران تغییر ساختار که آقای حاجی بابایی وزیر وقت آموزش و پرورش در یک اقدام شتابزده که بدون مطالعه و ایجاد زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری صورت گرفت، به تغییر نظام آموزشی مبادرت ورزیدند، کمیسیون آموزش مجلس از آنجا که به لحاظ خط فکری و جناحی با وزیر وقت احساس نزدیکی میکردند، در مقابل این تغییرات که به لحاظ شکلی و فرمی بیاساس بود، سکوت پیشه کردند.
در واقع این سکوت نوعی مهر تائید بود بر اقدامات صورت گرفته و زمینهساز آن شد که آموزش و پرورش هم به لحاظ مادی و هم به لحاظ معنوی وارد چالشی شود که جز زیان و ضرر نتیجهیی دربرنداشت. این رفتارهای شتابزده و بیبنیاد زیانهایی را برای نظام آموزش کشور بهدنبال داشته است که جبران کردن اثرات سوء آن شاید به بازه زمانی زیادی نیاز داشته باشد و مسلما در کوتاهمدت قابلجبران نیست. علاوه بر این، در بحث تعطیلی مدارس در روز پنجشنبه نیز کمیسیون آموزش رویکردی انفعالی را در پیش گرفت؛ این در حالی بود که تصمیمگیری عجولانه و شتابزده برای اجرای این طرح انتقاد گسترده معلمان و کارشناسان آموزش را به دنبال داشت. این طرح در حالی برای مقطع دبستان بهاجرا درآمد که دانشآموزان در میانه سال تحصیلی 6روزه سال را به پایان برده و وارد تعطیلات عید شدند و سال جدید در روز 14 فروردین در حالی به مدارس خود قدم میگذاشتند که هفته تحصیلی 5روزه شده بود. متعاقبا این طرح در خرداد ماه برای مقطع راهنمایی و در شهریورماه برای مقطع دبیرستان تصویب شد و به اجرا درآمد. به عبارتی، نظام آموزش و پرورش کشور در عرض کمتر از 6ماه شاهد یک تغییر بنیادی و عظیم در نظام آموزشی بود بدون آنکه در خصوص پیامدها و نتایج آن تحقیق و مطالعهیی صورت گیرد و کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی نیز در قبال این تغییر نه تنها کاملا منفعل عمل کرد بلکه با سکوت و انفعال خود، تلویحا بر این تغییرات مهر تائید زد.
از طرف دیگر، نزدیک به یک دهه است که معلمان نسبت به شرایط معیشتی خود اعتراض داشته و به دنبال آن بودهاند تا به اشکال مختلف دغدغهها و مطالبات صنفی خود را به گوش مسوولان برسانند که مسائل مختلفی از جمله فرسودگی مدارس، فقدان امکانات آموزشی، خصوصیسازی را دربرمیگیرد. با این حال، کمیسیون آموزش در این زمینه نیز بسیار منفعل عمل کرده است. به عنوان مثال، در جریان اعتراضهایی که از سوی معلمان صورت گرفت، هیچگونه همدردی و واکنشی را از جانب کمیسیون آموزش شاهد نبودیم. این در حالی بود که آقایان مطهری و ابوترابی نسبت به این قضیه واکنش نشان داده و با معلمان ابراز همدردی کردند. در خصوص بحث نظارتی کمیسیون آموزش مجلس که جزو وظایف و کارکردهای کلیدی و بنیادین این کمیسیون محسوب میشود نیز بار دیگر شاهد این رویکرد و نگاه جناحی هستیم. در واقع برخورد کمیسیون آموزش مجلس با آقای فانی نیز رنگ و بویی سیاسی دارد. گذشته از تلاش موفقیتآمیز کمیسیون آموزش در رای نیاوردن آقای نجفی، کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی در چهار کارته شدن آقای فانی نیز نقش بسزایی ایفا کرده است که نتیجهیی جز برهم خوردن تمرکز تیم مدیریتی وزارتخانه به دنبال نداشته است. با این حال، اقدامات مثبتی نیز از سوی کمیسیون آموزش مجلس مانند تعیین تکلیف استخدام معلمان حقالتدریسی یا آموزشیاران نهضت سوادآموزی صورت گرفته است اما در عین حال، کمیسیون آموزش نسبت به نگرانیها و مطالبات معیشتی معلمان که شامل مواردی چون عدم پرداخت اضافهکاری یا پاداش بازنشستگان میشود، تا حد زیادی بیتوجه بوده است. در شرایطی که دولت و متعاقبا وزارت آموزش و پرورش در تامین بودجه با تنگناها و مشکلات بسیاری مواجه است، ارائه طرح برای جذب نیروی بیشتر یا گسترش نهضت سوادآموزی عملا راه به جایی نخواهد برد.
http://www.taadolnewspaper.ir/archive/5/1395/1/19#page=15