آموزش و پرورش خیریه ای!

 

                         

                         

                            محمدرضا نیک نژاد، روزنامه قانون، 19 بهمن ماه 94

وزیر آموزش و پرورش در جمع حامیان مدرسه های شبانه روزی"... آموزش و پرورش مصمم به انسداد مبادی بی سوادی و گسترش پوشش تحصیلی است و بسط مدارس شبانه روزی به همین منظور است. امروز بیش از ۴۰۰هزار نفر در بیش از ۳۳۰۰مدرسه شبانه روزی مشغول تحصیل هستند که پذیرای استعدادهای ناب و غنی دانش آموزان مناطق محروم هستند. وی افزود: همه علاقمندان، مردم نیک اندیش و خیرین را به یاری مدارس شبانه روزی دعوت می کنم. خیرین می توانند با حضور در مدارس شبانه روزی امنای این مدارس شوند. حدود ۴۰ میلیارد تومان اعتبار برای ۴۰۰ هزار دانش آموز شبانه روزی در نظر گرفته شده که کفایت نمی کند."(رسانه ها)

سال گذشته که "کاظم صفرزاده" دبیر مدرسه شبانه روزی در منطقه پلدخترِ لرستان و دو دانش آموزَش در سیل جان باختند، گزارشی از آن مدرسه تهیه شده بود. در گزارش علت حرکت صفرزاده از روستا به سوی شهر، بیماری یکی از دانش آموزان و بریدگی پای دیگری عنوان شده بود. علت بریدگی هم، برخورد پای دانش آموز به میله آهنی پاره شده ی تختخواب در هنگام پایین آمدن از آن بود. عکس های گزارش داستان های درد آوری را حکایت می کرد. کمدهای رنگ و رو رفته، درهای خراب و تخته خواب ها و پتوهای از رده خارج، امکانات آموزشی زیر صفر و ... با خواندن آن گزارش و دیدن آن عکس ها تنها می شد آه کشید.

 چرا باید مدرسه های شبانه روزی این اندازه نزار باشند!؟ مگر دانش آموزان آنها ایرانی نیستند!؟ مگر سهم آنها به عنوان ایرانی با سهم بچه من و دانش آموزانم در مدرسه های تهران و مشهد و شیراز و ... فرق دارد!؟ عدالت آموزشی در کجا باید آشکار شود!؟ در تهران یا در مناطق روستایی نابرخوردار!؟ گرچه امکانات آموزشی در تهران و شهرهای دیگر هم از جیب خانواده ها در می آید! و تنها نقشِ آموزش و پرورش سر و سامان دادن به کسر بودجه و سر و ته سال مالی را به هر شکلی به هم رساندن و تقسیم فقر بالسویه در میان دانش آموزان و فرهنگیان و...است! بگذریم...

 به گفته وزیر 400 هزار دانش آموز عشایری و روستایی در مدرسه های شبانه روزی درس می خوانند. 40 میلیارد تومان بودجه برای آنها کنار گذاشته شده است. سهم هر دانش آموز از این بودجه برای یک سال آموزشی یعنی 9 ماه، 100 هزار تومان، یعنی در هر ماه اندکی بیش از 11 هزار تومان می شود! این پول حتی برای خوراک آنها نیز کافی نیست، چه برسد به آموزش کیفی!! چرا باید آموزش و پرورشی که زیربنای توسعه ی همه جانبه کشور است به این روز بیفتد!؟ جناب وزیر! شما وزیر مایید یا وزیر دولت محترم، مدرسه های غیر دولتی، بخش خصوصی و تعاونی!؟ آیا آموزشی که ژاپن را ژاپن کرد، فنلاند را فنلاند و آلمان را آلمان و .... سزایش این است!؟ از این بدتر آن که هر جا که آموزش و پرورش و دست اندرکاران آن کم می آورند دست شان را به سوی خیرین دراز می کنند- خیرین مدرسه ساز و خیرین مدرسه دار و اکنون هم خیرین شبانه روزی دار! گویا آموزش و پرورش بنگاه خیریه شده است!

جناب وزیر؛ آموزش و پرورش را بیش از این سبک نکنید. خواهش می کنم آبروی فرهنگ و فرهنگی را نگهدارید. مدیران مدرسه و معاونان شده اند ماموران دریافت پول از خانواده ها، مدرسه های حاشیه شهرها و مناطق روستایی شده اند بنگاه های خرید خدمت و خیریه. فاصله میانگین دریافتی فرهنگیان با خط فقر رسمی از 700 تا یک میلیون تومان است! و این در حالی است که به گزارش مرکز پژوهش های مجلس، 88 درصد بودجه آموزش و پرورش صرف پرداخت دستمزدها می شود! نزدیک 75 درصد از پاداش پایان خدمت بازنشستگان فرهنگی پس از دو سال و حق التدریس معلمان پس از یک سال هنوز هم پرداخت نشده است! سرانه ورزشی دانش آموزان در یک سال 8000 تومان است، مدرسه های عشایری هم که این گونه! و .... آیا باز می شود گفت آموزش و پرورش رو به پیشرفت و محورِ توسعه است؟ به این می گویند آموزش و پرورش خیریه ای! نه آموزش و پرورش توسعه ای.

http://www.ghanoondaily.ir/News/71578/-آموزش-و-پرورش-خیریه-ای!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد