آموزش و پرورش و آزمودنِ آزموده ها!

                        

                        محمدرضا نیک نژاد، روزنامه شرق، 15 دی ماه 94

"مرضیه گرد رئیس سازمان مدارس غیردولتی وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه با وجود مدارس تاپ در بین مدارس غیردولتی، میانگین نمرات در برخی از این مدارس بسیار پایین است و براساس برنامه‌ریزی انجام‌شده، مدارسی که میانگین نمرات آنها قابل‌قبول نباشد، از سال آینده تعطیل می‌شوند و بر لزوم ارتقای کیفیت مدارس غیردولتی تأکید کرد و گفت: مشتریان مدارس غیردولتی به دنبال کیفیت هستند و اگر این کیفیت را ببینند قطعا این مدارس را رها نخواهند کرد". ( روزنامه شرق 26/9/94 )

در گفته های خانم گرد  نکته ای بیش از هر چیز به چشم می آید که دارای سویه های آموزشی آسیب زا است. ایشان خبر از تعطیلی مدرسه های غیر دولتی ای می دهد که دارای میانگین نمره ای پایین اند! سیاست کمّی نگر در مدرسه های دولتی نیز به شکل دیگری– مانند سفارش به نمره دادن برای بالا بردن شمار قبولی و معدل دانش آموزان و .... - انجام می شود اما طرح آن به شکل رسمی بی گمان تازگی دارد. گرچه اجرای این تصمیم در کشور تازگی دارد اما نمونه های تجربه شده ای در جهانی برای آن یافت می شود که خوشبختانه یا بدبختانه کامیابی های چشم گیری در آنها دیده نشده است – اگر نخواهیم واژه شکست را بکار بریم! "دایان راویچ" آموزش شناس و منتقد آموزشی آمریکا در یاداشتی به نام " چرا من ذهنم را درباره اصلاح مدرسه تغییر دادم" در وال استریت ژورنال به نقد سیاست آموزشی دولت آمریکا در همین زمینه- یعنی تعطیلی مدرسه ها به خاطر معدل پایین، می پردازد. این تصمیم بخشی از برنامه " NCLB " ( هیچ بچه ای از آموزش جا نماند) است که از دوران بوش پسر تصویب و اجرا شد و مهمترین بخش آن برگزاری آزمون های استاندار شده در ایالت ها و مقایسه آنها با یکدیگر بود.  

دایان راویچ می گوید" گرچه این هدف [ بالا بردن مهارت های خواندن و حساب کردن] در کل، به عنوان یک آرمان به رسمیت شناخته شد، اما اگر هر گروه از مدرسه ها پیشرفت درخوری در این زمینه ها نمی داشتند با مجازات های سختی روبرو می شدند – که سخت ترین آنها بسته شدن مدرسه بود. تا سال 2008، 35 درصد مدرسه های دولتی به عنوان " مدرسه های شکست خورده " اعلام شدند و هر سال به شماری از آنها که به نظر رو به رشد بودند، مهلت کوتاهی داده می شد. قانون NCLB به هر ایالت اجازه می داد بسیاری از ایالت ها [ با تعریف خود] دست آوردهای خویش را اعلام کنند. اما ادعای ایالت ها از بهبودهای جهشی شان [ در شاخص هایی] که به وسیله دولت مرکزی پیشنهاد شده بود، در تاقض بود. دانش آموزان پایه هشتم حتی با این که به وسیله ایالت هایشان از سال 2002 تا 2006 آزموده شده بودند اما به هیچ رو در آزمونِ سواد خواندن بهبود نیافته بودند. گزارش ایالت ها به NAEP به گونه ای بود که با پایین آوردن سطح استانداردهایشان،مدعی می شدند که در حال رشدند. برخی ایالت ها اعلام کردند که دانش آموزانشان بین 80 تا 90 درصد مهارت دارند، اما در آزمون های فدرال در یک سومِ پایین جا گرفته بودند! از آن جا که این قانون تنها در سواد خواندن و ریاضی خواستار پیشرفت بود، مدرسه ها برای نشان دادن دست آوردهایشان تنها بر این دو مهارت تاکید می کردند و هیچ انگیزه ای برای یادگیری هنر، علوم، تاریخ، ادبیات، جغرافیا، علوم اجتماعی، زبان های خارجی یا تربیت بدنی وجود نداشت ....."

شوربختانه آن چه که در شمار فراوانی از مدرسه های ما – چه دولتی و چه غیر دولتی - نیز دارد رخ می دهد از این جنس است. فشار فرادستان آموزشی بر مدرسه ها برای بالا بردن معدل و درصد قبولی- به عنوان تنها شاخص های ارزیابی یادگیری در کشور- سبب گردیده است که مدیران مدرسه ها با پایین آوردن استانداردهای آزمون و ساده سازی آن از یک سو و سفارش ها و فشارهای همیشگی به آموزگاران از دیگر سو، حتی در شاخص های سنتی آموزش نیز دست برده و آنها را دستمایه ای برای نشان دادن کامیابی های آموزشی توخالی خویش قرار داده اند. گرچه در کشور آماری شفاف، از افت آموزشی در دست نیست اما گمانی هم نیست که چنین رویه هایی - بویژه تصمیم تازه- مدرسه های غیر دولتی را بیش از گذشته و برای گریز از بسته شدن مدرسه یشان وامی دارد تا گزارش های نادرستی به فرادستان ارائه دهند و این می تواند بیش از گذشته به آموزش در کشور آسیب رساند. خانم گرد باید یادآور شد که آزموده را آزمودن خطاست.    

http://www.sharghdaily.ir/News/82584/آموزش‌وپرورش-و-آزمودنِ-آزموده‌ها!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد