شعار روز جهانی مبارزه با ایدز و آموزش های مدرسه ای

   

        

 

         محمدرضا نیک نژاد، روزنامه فرهیختگان، 10 آذر 94

"روز جهانی ایدز از سال 1988 به منظور افزایش بودجه‌ها، آگاهی، آموزش و مبارزه با تبعیض‌ها به روز اول دسامبر  برابر با  10 آذر هر سال اطلاق می‌گردد و هر ساله برای این روز، شعار خاصی نیز در نظر گرفته می‌شود. هدف عمده از این کار این است که به عموم مردم یادآوری شود که HIV از بین نرفته‌است و هنوز کارهای زیادی است که باید انجام شود.

شعار روز جهانی ایدز از ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ «Getting to zero» بوده‌است.

  • به صفر رساندن مرگ ناشی از ایدز
  • به صفر رساندن برچسب و تبعیض
  • به صفر رساندن مبتلایان جدید

در روز جهانی ایدز مردم لباس‌های شان را به روبان قرمز مزین می‌کنند تا توجه و مراقبت در برابر HIV و ایدز را متذکر شده و به دیگران یادآور شوند که تعهد و پایبندی و حمایت آنها مورد نیاز است." ( ویکی پدیا)

همچنان که در بالا آورده شد شعار سال 2015 به صفر رساندن  مبتلایان تازه است. آمارهای جهانی با چنین رویکردی همراه اند و البته نهادهای دست اندرکار به شدت امیدوار. به تازگی سازمان بهداشت جهانی از کاهش 33 درصدی مبتلایان به ایدز از سال 2001 تا 2013 خبر داده است. این نشان می دهد که انسان توانسته یکی از مرگ بار ترین بیماری های انسانی را به کنترل خود درآورد. اما شوربختانه آمارهای کشوری در این زمینه بسیار نگران کننده هستند. بر پایه آمار از سال 88  تا کنون هر سه ماه 500 تن به شمار آلودگان به ویروس HIV، افزوده شده است! اکنون 29 هزار و 414 تن در کشور با این بیماری درگیر هستند و با توجه به معیارهای جهانی درباره این بیماری - که آمارهای واقعی نزدیک چهار برابر آمار اعلام شده است – اکنون نزدیک 120 هزار تن از هم میهنان یا ایدز دارند و یا به ویروس HIV آلوده اند.

اما به راستی ریشه ی این که آمار بیماران و آلودگان در کشور ما در حال افزایش است، چیست!؟ چرا برنامه های وزارت بهداشت که در ریشه کنی برخی بیماری ها مانند فلج کوکان و یا بیماری های واگیر دار و عفونی دارای برند جهانی است، در زمینه کنترل و مهار ایدز ناکارآمد و ناتوان است؟

کارشناسان بر این باورند که در چند سال گذشته موج سوم ایدز در کشور آغاز شده است. این موج پیامد آمیزش های جنسی است و مهار آن نیازمند روش های نوآورانه و جدا از روش های کنترل دو موج نخست است. گرچه یگانه راه مبارزه با ایدز در جهان آموزش است اما آلودگی از راه آمیزش جنسی بیش از روش های دیگر به آموزش نیاز دارد. افزون بر این که دوره نهفته - از آلودگی به  HIV تا بیماری- نزدیک به ده سال است و بیشترین آمار بیماران در جهان دارای سن 25 تا 35 سال هستند. اگر ده سال از سن این بیماران بکاهیم به آسانی پی خواهیم برد که آموزش های رسمی در مدرسه چه جایگاهی خواهند یافت.

بنابراین اکنون شاید بتواند به پرسش های بالا پاسخ داد. بی گمان از نخستین گام هایی که دست اندکاران برای مهار و کنترل ایدز در کشور برداشتند تا به امروز بزرگترین مانع در برابر مبارزه با این بیماری، ناکارآمدی آموزش های رسمی بوده است. گرچه ریشه این ناکارآمدی را به تمامی نمی توان به گردن ساختار آموزشی انداخت اما این ساختار مانند فرهنگ اجتماعی در عدم کامیابی در برابر این بیماری کم گناه نیست. بر کسی پوشیده نیست که آوردن آموزش های جنسی به درونمایه های درسی در جامعه ما به رازی مگو می ماند و افزون بر این که این کار با اندیشه های بسیاری از کاربدستان آموزشی نمی سازد، خانواده ها نیز در این باره حساسیت دارند و آن را برنمی تابند. اما با توجه به آمار رو به افزایش آلودگان، سن آنها، تنها راه مبارزه با این بیماری یعنی پیشگیری و نیز نبود درمان قطعی برای آن، ما چاره ای جز ورود آموزش های رسمی در نهاد آموزشی نداریم. گرچه گمانی نیست که این آموزش ها باید با پژوهش و همخوان با فرهنگ اجتماعی و خانوادگی به کتاب ها ورود پیدا کند. امیدوارم همپای با شعار جهانی امسال یعنی " به صفر رساند" آلودگان تازه، کاربدستان آموزشی و بهداشتی در یک همکاری کارآمد ایران را به کشوری بدون ایدز تبدیل کنند.     

http://www.farheekhtegan.ir/newspaper/page/1823/13/59766/0                                                    

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد