فرافکنی در آموزش و پرورش

                        مهدی بهلولی،عضو انجمن کارشناسان آموزش و پرورش

                                     روزنامه شهروند، 4 مرداد 93

روزنامه شهروند در تاریخ  31 تیرماه،گفت وگویی با مهرزاد حمیدی،معاون سلامت و تربیت بدنی وزیر آموزش و پرورش منتشر نمود با عنوان " آموزش مستقیم راه های انتقال ایدز ممکن نیست" که البته بخش دوم آن هم دو روز بعد انتشار داد. این یادداشت کوتاه،در پیوند با همین گفت و گوی بلند است. اما پیش از هر چیز- به عنوان آموزگاری که از نزدیک با محیط آموزشی کنونی و کمابیش با آنچه که در این گفت و گو آمده درگیرم-  بر خود بایسته می بینم که مراتب سپاس خود را از کارگزاران روزنامه شهروند و به ویژه خبرنگار محترم بیان نمایم. بی گمان،یکی از نخستین گام های برخورد با بیماری ها و ناهنجاری هایی همچون ایدز و اعتیاد،آگاهی رسانی شفاف درباره ی آنهاست؛همان که شوربختانه،فرادستان آموزشی از گذشته تاکنون،چندان تمایلی به آن نشان نداده و نمی دهند.

 اما اگر بخواهم برداشت خودم از این گفت و گو و کاری که آموزش و پرورش می تواند در برابر گسترش ایدز و اعتیاد در جامعه و به ویژه در میان جوانان انجام دهد را در یک جمله بیان کنم متآسفانه باید بگویم که در شرایط کنونی- آنگونه که حمیدی توصیف نموده- تقریبا نمی توان کاری کرد. آموزش و پرورش به گفته ی حمیدی،از یک سو "بیش از 98 درصد بودجه اش،حقوق کارکنانش است" پس نمی تواند پولی صرف کاهش شمار دانش آموزان کلاس،افزایش محیط و امکانات آموزشی،گیرا نمودن فضاهای آموزشی،استخدام مشاوران کارآزموده و ... نماید و از سوی دیگر،به دلیل های گوناگون فرهنگی و اجتماعی،نمی تواند مستقیم و درست و حسابی وارد آموزش پیشگیری از این بیماری ها شود؛از این رو چندان نقشی هم برای خود در نظر نگرفته و نمی گیرد.   اگر در کنار اینها به این سخنان آشنای حمیدی- که از فرادستان آموزش و پرورش دولت دهم هم بسیار شنیده شد- توجه نماییم که : "من نمی گویم که در مدرسه معتاد نیست،می گویم دانش آموزی که معتاد است،معتاد بوده و آمده در مدرسه" آنگاه روشن می شود که آموزش و پرورش در پیدایش و گسترش چنین پدیده هایی،تا چه اندازه خود را مقصر و بنابراین پاسخگو می داند،و برای پیشگیری از آن، تا چه اندازه حاضر است و می تواند هزینه نماید. همین جا بگویم که این سخن که دانش آموز معتاد در بیرون معتاد شده و پس از آن به مدرسه آمده،گونه ای فرافکنی می نماید. دانش آموز معتاد،به یک باره معتاد نشده و نمی شود. اگر در مدرسه،به اندازه کافی مشاور توانمند و کارآزموده وجود داشته باشد،اگر فضای آموزشی به اندازه کافی شاد و گیرا باشد،اگر درس های مدرسه با زندگی دانش آموز پیوند سفت و سخت تری داشته باشد، و بسی اگرها و شرایط دیگر که در آموزش و پرورش پیشرو جهان دیده می شود،بسا که به موقع بتوان از اعتیاد دانش آموز پیشگیری نمود. دانش آموزی که معتاد می شود اغلب در فرآیندی با نشانه های آشنا گام برمی دارد،شوربختانه اما در مدرسه های ما،آن نشانه ها چندان شناسایی نمی شوند و یا اگر هم بشوند فرصت انجام کاری فراخور بدست نمی آید.

 این نگارنده چند روز پیش،رفتم نام پسرم را در سال نخست دبیرستان بنویسم. مدرسه دولتی نزدیک خانه مان،جا نداشت و پر شده بود. به ناگزیر در مدرسه هیآت امنایی نزدیک خانه مان نام نویسی کردم با 540 هزار تومان شهریه سالانه. پرسیدم شمار دانش آموزان کلاس اول تان چندتاست؟ گفتند تاکنون شده 37  اما به احتمال زیاد تا بیش از 40  هم خواهد رفت. اکنون پرسش این است که آیا چنین شمار بالای دانش آموزان هر کلاس،به آموزگاران،معاونان و مدیر مدرسه اجازه می دهد رفتار دانش آموزان را،آنگونه که باید و شاید، در نظر بگیرند؟ آیا در این کلاس،ارتباط صمیمی و جذب کننده ای می تواند میان دانش آموزان و آموزگاران برقرار شود؟

 باری،شوربختانه،فرادستان آموزش و پرورش،در برخورد با بسیاری از نابهنجاری های جوانان و دانش آموزان،دست به فرافکنی می زنند و با گریز از اعلام واقعیت ها و آمارها،می کوشند چند روزه ی مسئولیت خویش را با آرامش سپری نمایند. اما در این میان،این بیماری هایی همچون ایدز و اعتیاد است که بی توجه به "استدلال" های کاربه دستان آموزش،روز به روز در میان جوانان گسترش می یابند و قربانی می گیرند.  

http://shahrvand-newspaper.ir/Default.aspx?NPN_Id=10&pageno=17

دوستان برای دیدن گفت و گوی دوبخشی روزنامه شهروند که یادداشت بالا در پیوند با آن است می توانند به آدرس های زیر بروند :

http://www.shahrvand-newspaper.ir/Default.aspx?NPN_Id=7

http://www.shahrvand-newspaper.ir/Default.aspx?NPN_Id=9&pageno=16

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد