اسماعیل عبدی، دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران در گفت‌وگو با «اعتماد» از آخرین وضعیت معوقات فرهنگیان می‎گوید

فرهنگیان همچنان منتظر دریافت مطالبات 

روزنامه اعتماد،10 بهمن 92

 آنچه تحت عنوان «میراث بدهی دولت قبلی» این روزها زیاد تکرار می شود آموزش و پرورش را با حجم مطالبات و معوقات انباشت شده معلمانی روبه رو کرده است که بی صبرانه منتظر اجرای قول وزیر هستند. علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش و معاونان او قول پرداخت مطالبات فرهنگیان را تا پایان این هفته داده اند. بودجه آموزش و پرورش در این دوره 19 هزار میلیارد تومان بود. در قالب این بودجه کمیسیون تلفیق مجلس طرح آموزش و پرورش مبنی بر «خرید خدمت از مدارس غیردولتی» را تصویب کرد و طرح سرانه یی شدن بودجه مدارس و آنچه تحت عنوان «مدرسه محوری» مطرح است، از سوی آموزش و پرورش دنبال می شود. این طرح های جدید و سازوکار اجرایی آن با توجه به کسری بودجه چهار هزار میلیارد تومانی آموزش و پرورش برای فرهنگیان ابهاماتی دارد و آنها را بیش از پیش نگران معوقاتی همچون سهم آموزش و پرورش در پرداخت حق بیمه طلایی فرهنگیان، سرانه مدارس، پاداش بازنشستگان، حق الزحمه ها و... که از دولت قبلی تلنبار شده است، می کند.

اسماعیل عبدی، دبیر کل کانون صنفی معلمان  در گفت وگو با «اعتماد» از آخرین وضعیت مطالبات فرهنگیان می گوید.

مطالبات عقب مانده فرهنگیان که وزیر قول پرداخت بخشی از آن را تا پایان هفته داده است، شامل چه مطالباتی است؟

 پرداخت حق التدریس آموزگاران و دبیران مدارس که از اردیبهشت سال گذشته تاکنون پرداخت نشده است.   ادامه مطلب ...

آموزش و نقش آن در محیط زیست

امروز 20 سال بعد است

محمد رضا نیک نژاد،روزنامه آرمان،9 بهمن 92

هفتم بهمن ماه گزارشی از همایش "میثاق جامعه مدنی با مسئولان برای آسمان آبی" در روزنامه آرمان منتشر شد. در این همایش،گروهی از شخصیت های شناخته شده هنری،دانشگاهی،سیاسی،کنشگران زیست محیطی مانند زرین کلک،زیبا کلام،فاطمه راکعی،منیژه حکمت،رویا طلوعی و ... سخنرانی کردند و هر یک از پنجره نگاه خویش نگرانی از هوای آلوده تهران- کشور- را بیان نمودند. بنابر گزارش روزنامه آرمان،سه تن از وزیران دولت تدبیر و امید نیز به این همایش فراخوانده شده بودند که هیچکدام نیامدند! در کنار این گزارش گفتگوی خوب و سودمندی با معصومه ابتکار،رییس سازمان محیط زیست نیز انجام گرفته بود. گرچه گفتگو و گزارش پیرامون پاسداری و گرامیداشت محیط زیست به ویژه از میان بردن آلودگی هوا بود،اما یک چیز در هر دوی آنها نادیده گرفته شده بود. در همایش میثاق جامعه مدنی،وزیر آموزش و پرورش و یا حتی نماینده ای از تشکل های فرهنگیان دعوت نشده بود. در گفتگوی خانم ابتکار نیز جایگاهی برای آموزش و پرورش و تربیت زیست محیطی نسل آینده دیده نمی شد.  ادامه مطلب ...

لوراکس،محیط زیست وآموزش

محمدرضا نیک نژاد،صفحه آخر روزنامه ی شهروند، 8 بهمن 92

 موجودی کوچک، زرد رنگ و تپل با سبیل‌های پُرپشت در مسیری نورانی از آسمان فرود می‌آید و پند و اندرز را می‌آغازد. او خویش را نگهبان درختان می‌خواند و بی‌هیچ زور و فشار و دست‌افزاری، جوان جویای نام و نان را از نابودی درختان منع می‌کند و می‌ترساند. همان جوانی که کامیابی‌اش در گرو بریدن درختان زیبا با برگ‌های سرخِ پنبه‌ای است. اما جوان سرمست از کامیابی‌های پی‌درپی! شورش بر طبیعت را آن‌قدر ادامه می‌دهد که از سرزمین سبز و زیبای خیالی! چیزی جز دود و سیاهی و زشتی بر جای نمی‌ماند. فیلم کارتونی «لوراکس» یکی از ارزشمند‌ترین فیلم‌های آموزشی در پیوند با گرامیداشت و پاسداشتِ محیط‌زیست است. داستان بی‌آن‌که از گچ و تخته و مدرسه و امر و نهی و فرمول و نمره! بهره بگیرد، به ژرف‌ترین و گسترده‌ترین گرفتاری امروزِ جهان، یعنی نابودی زمین می‌پردازد و کودکان را در فرآیندِ نجات زمین با خود همراه و همدل می‌کند.  ابزار این شخصیت کارتونی دوست داشتنی، آینه‌ای از آینده است و بازنمایی سرنوشتی که سیاره نیلگون ما، گیاهان و جانورانِ روی آن را به پایانی دردناک نزدیک می‌کند. امروزه یکی از کارکردهای ارزنده آموزش‌وپرورش را شهروندپروری و آموزش‌های شهروندی می‌دانند و یکی از بخش‌های مهم این گونه آموزش‌ها هم، پاسداری از زیست‌بوم و گرامیداشت آن است.   ادامه مطلب ...

کمیسیون تلفیق طرح آموزش و پرورش را تصویب کرد؛خیز دولت برای خرید 500 هزار صندلی مدارس غیردولتی

مریم بابایی،روزنامه اعتماد،8 بهمن 92

آموزش و پرورش قصد دارد 500 هزار صندلی خالی مدارس غیردولتی را به مرور زمان بخرد. در همین راستا کمیسیون تلفیق طرح خرید خدمت آموزشی از مدارس غیرانتفاعی در لایحه بودجه 93 را تصویب کرده است. اگرچه آموزش و پرورش تاکنون توضیحی در مورد آیین‌نامه اجرایی این طرح و مکانیسم انتخاب مدارس غیر‌انتفاعی و دانش‌آموزانی که قرار است هزینه تحصیل آنها در این مدارس از سوی دولت پرداخته شود، نداده اما این طرح قرار است از مهر 93 به صورت پایلوت اجرا شود. موافقت‌ها و مخالفت از هم‌اکنون و قبل از رسیدن این طرح به صحن علنی مجلس شروع شده است. مدیران مدارس غیر‌انتفاعی و آموزش و پرورش از این طرح حمایت می‌کنند اما خواستار اداره مدرسه با ضوابط و قوانین خودشان هستند. در مجلس هم موافقان و مخالفان از کسری بودجه آموزش و پرورش و تبعیض در اجرای این طرح صحبت می‌کنند. کارشناسان هم نگران مکانیسم اجرایی این طرح و کیفیت آموزشی هستند.   ادامه مطلب ...

آموزش در هوای آلوده

مهدی بهلولی،روزنامه آرمان،7 بهمن 92

 سخن از آلودگی هوا و نسبت اش با آموزش و پرورش که می شود ناخودآگاه نخستین چیزی که به ذهن می رسد تعطیلی مدرسه هاست. این که در هوای آلوده،کودکان از هر قشر دیگری،بیشتر در خطر انواع گوناگون بیماری ها هستند و از این رو باید در خانه بمانند. و البته این در خانه ماندن،به آموزش چه آسیب ها که  نمی رساند- بگذریم از این که اگر مدرسه تعطیل هم نشود آموزش در هوای آلوده،آن کیفیت بایسته و شایسته را نخواهد داشت،و هم آموزگار و هم شاگرد،یکریز با احساس خستگی های فراوان و سوزش چشم و ... روبرو خواهند شد. اما اگر از تعطیلی و پیامدهای آموزشی اش بگذریم آنچه از نسبت آموزش و پرورش و مسآله ی آلودگی هوا به ذهن می رسد،آموزش است : این که در مدرسه باید به دانش آموزان بگوییم و بیاموزیم آلودگی هوا چه زیان ها و پیامدهایی برای زندگی بر روی کره زمین دارد و چگونه می توان و می بایست از آن جلوگیری نمود و یا دست کم،آن را کاهش داد. و در اینجا یکی از درخواست های بجا و همیشگی،ورود این درون مایه هاست به کتاب های درسی.

 اما شاید آموزش در هوای آلوده،ناخواسته،فرصتی باشد برای گونه ای آموزش مدنی- فرصتی که نباید از دست داد! روشن است در شهری همانند تهران،که در سراسر یک سال،تنها در چهل پنجاه روز آن از هوای پاک برخوردارست ،فرصت آموزش در هوای آلوده،بی گمان،فرصتی کمیاب نخواهد بود! به یمن گسترش چشمگیر رسانه ها،آلودگی هوا و زیان های گوناگون اش برای سلامتی انسان ها،چیزی نیست که بتواند از چشم و گوش دانش آموزان پنهان بماند.  ادامه مطلب ...

فرسودگی مدرسه ها و هشدارهای گاه و بی گاه!

محمدرضا نیک نژاد،5 بهمن 92

جمله " آوار وحشت در دبستان دخترانه" در صفحه حادثه یکی از روزنامه ها،نگاهم را به سوی خود کشاند. خواندن خبر،دل آشوبم کرد و نگران. در بخشی از خبر می خوانیم " خطر حادثه ی ریزش آوار از سقف کلاس‌های درس در یک دبستان دخترانه در زرند کرمان از بیخ گوش ۹۰ دانش‌آموز گذشت. بر اثر بارندگی ۲ روز گذشته بخش‌هایی از سقف کلاس‌های درس مدرسه ۴ کلاسه "شهید اکبر مومنی ریحان" ‌شهر زرند فرو‌ریخت. ریزش ناگهانی بخشی از سقف کلاس‌های درس این دبستان باعث رعب و وحشت دانش‌آموزان شد و بلافاصله دانش‌آموزان با کمک معلمان کلاس را ترک کردند. یکی از دانش‌آموزان درحالی‌که بسیار پریشان بود، گفت: درحالی‌که در کلاس درس بودیم، ناگهان سقف ریزش کرد و لباس‌هایمان پر از گل شد. یکی دیگر از دانش‌آموزان گفت: نمی‌توانم به درستی گوش به حرف‌های معلم بدهم. هر لحظه فکر می‌کنم سقف بر سرم ریزش می‌کند. یکی دیگر از دانش‌آموزان هم می‌گوید: از مسئولان می‌خواهم به فکر جان ما دانش‌آموزان باشند. او گفت: این مدرسه فرسوده است، سرویس بهداشتی درستی ندارد و کلاس‌ها سرد هستند. نایب‌رئیس انجمن اولیا و مربیان این دبستان دخترانه هم گفت: ۲۷‌سال از قدمت این مدرسه می‌گذرد. احمد بذی افزود: این واحد آموزشی باید در اعتبارات زلزله چهارم اسفندماه ‌سال ۸۳ بازسازی شود اما مسئولان کوتاهی کردند و حالا جان ۹۰ دانش‌آموز آن در خطر است"(1).

اگر در این رویداد دانش آموز یا آموزگاری زخمی یا خدای ناکرده کشته می شد،چه رخ می داد؟ فردای روز حادثه همه روزنامه ها در صفحه های نخست خود،خبر آن را منتشر می کردند و کارشناسان و کاربدستان آموزشی با رسانه های تصویری،مجازی و نوشتاری گفتگو می کردند و پس از تاسف خوردن و همدردی با آسیب دیدگان از اختصاص بودجه عمرانی ویژه برای بهسازی و بازسازی آن دبستان و دیگر مدارس کشور خبر می دادند و وزیر در رسانه ملی از پیگیری رویداد به گونه ای ویژه می گفت و نمایندگان نیز از فراخوانی وزیر به مجلس و حتی استیضاح او در روزهای آینده باخبرمان می کردند!  

ادامه مطلب ...

توسعه و آموزش

 

سید منصور موسوی،روزنامه اعتماد،5 بهمن 92

 شاید بی‌تکلف‌ترین تعریف از توسعه را بتوان ارتقای سطح کمی و کیفی زندگی انسان‌ها در تمام سطوح فردی و اجتماعی و در حوزه‌های مادی و معنوی اعم از اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دانست. لازمه تحقق این هدف، برخورداری جوامع از نیروی کار متخصص، شهروندانی مسوول در کنار نسبت مناسبی از سرمایه‌های طبیعی و فیزیکی و بهره‌برداری صحیح از آنها است. با توجه به این تعریف می‌توان انسان را موضوع اصلی توسعه و نیروی انسانی را اصلی‌ترین دارایی جوامع برای دستیابی به توسعه دانست چرا که نیروی انسانی پایه و اساس انباشت و بهره‌برداری موثر از شقوق مختلف سرمایه در مسیر نیل به توسعه است. به‌نظر می‌رسد نخستین‌بار آدام اسمیت بود که در کتاب ثروت ملل دو مفهوم «سرمایه» و «انسان» را با متغیر سوم یعنی آموزش به هم پیوند زد و نشان داد که انسان‌ها با برخورداری از آموزش موثر، قابلیت تبدیل شدن به سرمایه و ثروت ملی را دارا هستند. از این منظر سرمایه انسانی به مجموعه دانش، بینش و مهارت‌هایی اطلاق می‌شود که از طریق آموزش یا بازآموزی در انسان‌ها انباشته شده و ذیل عنوان سرمایه برتر نیز از آن یاد می‌شود؛ چرا که اگر مبانی توسعه یافتگی را افزایش ظرفیت‌های تولیدی یک کشور بدانیم، مهم‌ترین عامل در بین عوامل موثر بر تولید عامل انسانی یا به عبارتی سرمایه نهفته در انسان است. از این رهگذر منابع طبیعی و سرمایه‌های مادی و فیزیکی متغیرهای منفعل و سرمایه انسانی عامل فعال تولید است.   ادامه مطلب ...

نابینایان،آموزش و کتاب های صوتی

محمدرضا نیک نژاد

صفحه ی آخر روزنامه شهروند،5 بهمن 92

هنگامی که در سال 1821" لوییس بریل" پنجره ی خواندن و نوشتن را بر روی نابینایان گشود،چشمانِ بسیاری از آنها نور امید و دانش را تجربه کرد و این رخداد از آنها انسان هایی بیناتر،داناتر و تواناتر ساخت.این رویداد پیشرفتی باور نکردنی بود که زندگی بسیاری از نابینایان را دچار دگرگونی های شگرفی نمود. این روزها نیز کمتر جایی در زندگی می توان یافت که از تازه های فن آوری تاثیر نپذیرفته باشد. یکی از این فن آوری های کارا و ارزشمند،گسترش فایل های صوتی برای نابینایان است.  در سال های گذشته و با فراگیری رایانه و اینترنت،کتاب های صوتی نیز گسترش فراوانی یافته اند. اکنون به لطف پیشرفت ها در گستره رایانه، به آسانی و با سرعت،فایل های نوشتاری را به صدا بر می گردانند و برای شنیدن آماده می سازند. نرم افزارهایی مانند ماهور،پارس آوا و ... متن های نوشتاری را هم زمان می خوانند و درون مایه های آن را در اختیار کاربران می گذارد. این پیشرفت ها زمینه بسیار ارزنده ای را پیش پای هم میهنان نابینا قرار داده است تا بیش از گذشته در دستیابی به دانش ها و آگاهی های روز توانا باشند.   ادامه مطلب ...

سند تحول بنیادین آموزش وپرورش

 

                               گفت و گو با محمود مهرمحمدی

                  دو ماهنامه ی چشم انداز ایران، شماره ی82، آبان و آذر 92

دکتر محمود مهرمحمدی،در سال 1337 در تهران و در یک خانواده مذهبی که وضع اقتصادی متوسطی داشت متولد شد. بیشتر دوران تحصیلشان را در مدرسه علوی گذراند و در سال 1355 موفق به اخذ دیپلم ریاضی شد. سپس برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و تحصیلات دانشگاهی خود را در آمریکا گذراند. در آمریکا همزمان با انقلاب اسلامی ایران رشته کارشناسی ارشد علوم تربیتی را انتخاب کرد تا بهتر بتواند به نیازهای جامعه پاسخ دهد. بین دوران کارشناسی ارشد و دکترای خود، یعنی از سالهای 1360 تا 1364 را در ایران گذراند و در زمان وزارت آقای نجفی در وزارت علوم، به عنوان مدیر کل دفتر نظارت و سنجش آموزش وزارت علوم فعالیت می‌کردند. سپس برای تحصیل در مقطع دکتری عازم آمریکا شد و در سال 1367 به ایران بازگشت و در زمان وزارت آقای فرهادی مسئول مرکز برنامه‌ریزی آموزشی وزارت علوم شد. در سال 1368 با ورود دکتر نجفی به وزارت آموزش و پرورش، ایشان نیز به عنوان مشاور پژوهشی دکتر نجفی در وزارتخانه مشغول به کار شد. در زمان ایشان و در سال 1375، پژوهشکده‌ای در وزارت آموزش و پرورش به نام پژوهشکده تعلیم و تربیت تاسیس شد که در زمان وزارت آقای مظفر به پژوهشگاه تبدیل شد. از آن سالها به بعد ایشان درگیر کار اجرایی نشد و تمام وقت در دانشگاه تربیت مدرس مشغول به تدریس می باشد.تا این که از یک ماه پیش مسئولیت دانشگاه فرهنگیان را بر عهده گرفت.

سوال: با توجه به این که شما از ابتدا در جریان تدوین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بودید و سیر تکاملی آن را می‌دانید، بفرمایید در ابتدا این سند به چه صورت بود و در ادامه چه تحولاتی پیدا کرد؟

جواب: در دوره دوم دولت اصلاحات، آقای حاجی وزیر آموزش و پرورش بودند و به شکلی تیزبینانه وغیر منتظره (از این جهت غیر منتظره که ایشان تخصصی در آموزش و پرورش نداشتند)، به این اعتقاد داشتند که ما در آموزش و پرورش نیازمند یک برنامه راهبردی جامع هستیم. ایشان این بحث را مطرح کردند که ما باید سند ملی آموزش و پرورش داشته باشیم و شروع این کار، با عنایت و توجه ایشان بود. به یاد دارم که در سال 82 یا 83، ایشان به این نتیجه رسیدند که تدوین برنامه راهبردی آموزش و پرورش نیازمند این است که توجه کل حاکمیت را به آموزش و پرورش جلب کنیم و تدوین این برنامه نباید کاری درون دستگاهی تلقی شود. چون کاری ملی بود، اصرار داشتند نامش سند ملی باشد. البته قبل از اینکه بحث سند ملی به عنوان یک برنامه راهبردی مطرح شود، همایش ملی اصلاحات را سازماندهی کردند که بحثهای خرد در ارتباط با موضوعات مهم، برای بهبود کیفیت و اصلاح روشها در آموزش و پرورش در آن برگزار شد. ایشان بحثشان این بود که آموزش و پرورش نیاز به یک برنامه راهبردی دارد و همین توجه ایشان بود که کار را به هیئت دولت کشاند و نهایتاً هیئت دولت با فراز و نشیبهایی تصویب کرد که این اتفاق بیفتد و سند ملی آموزش و پرورش تدوین شود. به یاد دارم که در اولین مصاحبه‏شان هم تصویب کرده بودند که این کار توسط سازمان برنامه و بودجه و با مشارکت آموزش و پرورش انجام گیرد. با فرض اینکه نهاد برنامه و بودجه کشور، نهاد مناسبی است که می‏تواند از نظر ملی و فرابخشی به موضوع آموزش و پرورش بپردازد و در صورتی که آنها متولی این کار شوند، خروجی کار، اعتبار ویژه‏ای پیدا می‏کند و تعهدات و استلزاماتی را برای دستگاههای مختلف به وجود می‏آورد که این می‏توانست به هدفی که آقای حاجی دنبال می‏کرد، جامه عمل بپوشاند. به این معنا که کار تدوین سند ملی آموزش و پرورش، تنها در حوزه دستگاه نیست و فراتر از دستگاه است. بنابراین، هیئت وزیران، سازمان برنامه و بودجه را مکلف و به آنها ابلاغ کرد. ولی در سازمان برنامه و بودجه، به یاد دارم که آقای ستاری‏فر خیلی رغبت نشان ندادند و این بی‏رغبتی موجب بازبینی در مصوبه هیئت وزیران شد و این مصوبه زیر نظر شورای عالی آموزش و پرورش قرار گرفت که البته به نوعی می‏توان گفت که این شورا یک نهاد فرا دستگاهیست، چون نمایندگان بسیاری از دستگاههای دیگر در آن عضویت دارند. با وجود اینکه این شورا جایگاهی را که برای این کار لازم بود نداشت، ولی تحت همین شورای عالی آموزش و پرورش، افرادی به عنوان شورای راهبری تعیین شدند و مسئولیت اینکار هم بر عهده من گذاشته شد. اعضای شورای راهبری سند ملی، مرحوم دکتر حسن حبیی، مرحوم دکتر کاردان، مرحوم خانم دکتر دادستان، جناب دکتر نجفی، آقای حاجی، آقای مهندس باقریان، برخی شخصیتهای حقوقی مثل معاونت اجتماعی برنامه و بودجه و افرادی دیگر بودند که الان حضور ذهن ندارم. شورای راهبری دو یا سه جلسه تشکیل شد و سپس به تغییر دولت برخوردیم. در سال 84 و با تغییر دولت، این کار با وضعیتی تازه مواجه شد. آقای فرشیدی وزیر آموزش و پرورش شدند. ایشان و جریان فکری‏ای که پیروز انتخابات بودند،  ادامه مطلب ...

یکی می مرد ز درد بی نوایی، یکی میگفت: خانوم ....

مسعود زینال زاده/ تارنگار چوب الف

 چندی است در سطح شهر بیلبوردهایی با مضمون "فرزند بیشتر؛ زندگی شادتر!" نصب شده است که بلافاصله مرا یاد ضرب المثل مشهور " یکی می مرد ز درد بی نوایی، یکی می گفت خانوم زردک میخواهی؟" میاندازد.

در شرایطی که بیشتر خانواده های متوسط و مادون متوسط با مشکلات فراوان اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند ودر تامین هزینه های حتی یک بچه درمانده اند و آمار دختران و پسران درسن ازدواج و گذشته از آن که بدلیل مشکلات اقتصادی امکان فراهم کردن حداقل ها ی لازم برای شروع یک زندگی جدید راندارند  سر به فلک میزند، طرح چنین شعارهای پوپولیستی بیشتر به یک شوخی تلخ شبیه است.

 دوست مجردی دارم که مدرک فوق لیسانس مهندسی از یکی از دانشگاه های معتبر دولتی دارد و چند سالی است که نومیدانه به دنبال کار حتی نه چندان مرتبط با رشته و مدرک تحصیلی اش می گردد.   ادامه مطلب ...