منشور حقوق دانش آموزی در نگاهی بلند مدت

مهدی بهلولی،روزنامه آرمان،26 دی 92

 علی اصغر فانی،وزیر آموزش و پرورش،در یکی از واپسین سخنان خود،از تدوین منشور حقوق دانش آموزی سخن گفته است : "در راستای منشور حقوق شهروندی که رئیس جمهور نیز بر آن تاکید کرده‌اند اکنون پیش نویس این منشور در شورای عالی آموزش و پرورش در دست تدوین است و بنا داریم پیش نویس منشور حقوق معلم را که منبعث از حقوق شهروندی است نیز در آینده نزدیک تدوین و در مراجع مربوطه به تصویب برسانیم." این سخنان،و در کل،مسآله ی منشور حقوق دانش آموزی و منشور حقوق معلم را می توان از زاویه های گوناگون نگریست. در زیر تنها به چند نکته،آن هم در باره ی منشور حقوق دانش آموزی،می پردازم.

۱. منشور حقوق دانش آموزی،موضوع تازه ای نیست. در سال های واپسین دوران اصلاحات،سندی با عنوان "منشور ملی حقوق دانش آموز" در مجلس دانش آموزی تصویب و به شورای عالی آموزش و پرورش فرستاده شد که البته با دگرگونی دولت و روی کار آمدن احمدی نژاد،بایگانی و فراموش گردید و هیچگاه به مدرسه ها راه نیافت. آن منشور،سندی گرانبهاست و بندهایی اینچنین ارزنده دارد : " دانش آموز دارای حق آزادی عقیده و بیان و مصونیت پس از بیان می باشد... دانش آموزان غیرفارسی زبان حق دارند پیش از ورود به دبستان از امکانات ویژه فراگیری زبان فارسی بهره مند شوند... دانش آموزان حق دارند با فرهنگ بومی و ملّی و همچنین فرهنگ سایر ملل،آشنا شوند... دانش آموزان حق دارند از آموزش های مربوط به حقوق جنسی برخوردار شوند... دانش آموزان حق دارند در آموزش های رسمی نظام آموزش و پرورش از فراگیری اصول حقوق شهروندی و مهارتهای زندگی اجتماعی بهره مند شوند... دانش آموزان حق دارند در آموزش های رسمی نظام آموزش و پرورش از فراگیری اصول حقوق بشر و سایر اسناد و مقررات بین المللی در مورد حقوق کودک و دانش آموز بهره مند شوند ." 

 

۲. بند بالا را از این رو نیاوردم که کار و تصمیم تازه ی وزیر آموزش و پرورش را کم ارزش نشان دهم. روشن است که پیگیری کارهای ارزشمند و نو گذشته،خود کاری ارزشمند به شمار می رود. اما بایستی دقت نمود که اگر این بار منشور حقوق دانش آموزی توانست از بایگانی شورای عالی آموزش و پرورش بیرون آید در بایگانی مدرسه ها به دست فراموشی سپرده نشود! حقوق شهروندی و حقوق بشر و یادگیری آنها بیش از این که ابلاغی و بخشنامه ای باشد،"ورزیدنی" است : " بر پایه ی نگرش تقریبا همه ی  دانشوران و دست اندرکاران آموزشی،نمی توان هیچ موضوعی را،بدون توجه به "فرآیند فراخور" جا گرفته در آن موضوع،آموخت. اگر ما می خواهیم که کودکان مان ریاضیات بیاموزند،باید ریاضیات "ورزیدن" را هم بیاموزند : فراگیری ریاضیات،همراه است با ریاضیات ورزی...این "ورزیدن" برای یاددهی و یادگیری ضروری است،آنچه که تفاوتی راستین پدید می آورد میان دیگر رشته ها و حقوق بشر این است که حقوق بشر "ورزیدن"،کاری توان فرسا و بسیار پیچیده است،به یک اندازه هم برای آموزگاران و هم برای شاگردان."(فلیکس گارسیا موریون) باری فرادستان آموزش و پرورش نباید تنها به ابلاغ این منشور بسنده کنند،بایستی در اندیشه راهکار عملی ساختن آن و آماده ساختن زمینه های آن هم برآیند.

۳. پرسشی که به میان می آید این است که این منشور حقوق دانش آموزی،تا چه اندازه با آن منشور ملی حقوق دانش آموز در پیوند است؟ و تا چه اندازه خود دانش آموزان در نوشتن آن نقش داشته و دارند؟ آیا یکی از حقوق دانش آموزان،شرکت در نوشتن منشور حقوق خودشان نیست؟ آیا در نوشتن منشور،از آموزگاران و مدیران مدرسه ها و دیدگاه های آنها - که به هر رو کسانی هستند که با این منشور سخت درگیر خواهند بود- بهره ای گرفته شده است؟

۴. تجربه ی سند ملی آموزش و پرورش،تجربه ای است نزدیک،پیش روی ما وسخت درخور درنگ. این که بر روی سندی،پیرامون 500 نفر و آن هم در طول 5 سال کار کنند،و آنگاه به گفته محمود مهر محمدی- رییس دانشگاه فرهنگیان کنونی و یکی از برجسته ترین کسانی که در تدوین سند ملی آموزش و پرورش نقش داشتند- در دولت دهم بیش از 70 درصد جنبه های نوگرایانه ی سند،به آسانی به کنار گذاشته می شود. بی گمان یکی از مهم ترین دلیل هایی که  با دگرگونی دولت و روی کار آمدن دولتی "محافظه کار"،سندهای نو و هماهنگ با زندگی نوین، اینچنین به آسانی دستخوش دگرگونی می شود و یا سراسر به کنار می رود،پیوند سست این سندهاست با بدنه ی جامعه،و در اینجا فرهنگیان و دانش آموزان. سندهای حقوقی هر اندازه هم پیشرفته باشند هنگامی که زمینه های عملی شدنشان در نظر گرفته نشوند و بی پیوند با جامعه نگاشته شوند،نمی توانند خاستگاه دگرگونی ژرف و چشمگیری گردند.  

http://www.armandaily.ir/?NPN_Id=508&pageno=5

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد