گزارش، فرهیختگان
معصومه پیرجلی
لباس فرم طوسی که به تنش است تناقض عجیبی با سیگار بین انگشتانش دارد. ظاهرا زنگ تفریح است چراکه بسیاری از دوستانش هم دورش هستند و او بدون هیچ ترس یا شاید کمی خجالت به کشیدن سیگارش ادامه میدهد. دوستانش با صدای بلند با هم شوخی میکنند و میخندند، انگار نه انگار که یک اتفاق غیرمعمول بیخ گوششان در حال وقوع است. هیچکس احساس معذب بودن و ناراحتی نمیکند نه او که سیگار میکشد نه آنها که نمیکشند.
دو هفته پیش
بود که مهرزاد حمیدی، معاون تربیت بدنی و سلامت آموزش و پرورش در گفتوگو با مهر
گفته بود دانشآموز معتاد نداریم و خیلی قبلتر از او حاجی بابایی، وزیر سابق
آموزش و پرورش.
به گفته دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران، متاسفانه سن اعتیاد در کشور بین 11 تا 24
سال است و این نشاندهنده آن است که سن ورودی به اعتیاد سن دانشآموزان راهنمایی و
دبیرستان است. به جرات میتوان گفت حدود 80 درصد دانشآموزان معمولا در دوران
مدرسه تجربه یک بار استفاده از مصادیق اعتیاد را دارند.
در بعضی از مناطق جغرافیایی اعتیاد بسیار شایعتر است نهتنها در بین دانشآموزان بلکه تمام خانواده. اگر 12 میلیون معتاد در جامعه در تمام مقاطع سنی داشته باشیم تعداد دانشآموزان معتاد حدود چهار میلیون است و این یعنی نباید آن را انکار کرد، بلکه باید پذیرفت.
علیاکبر باغانی در گفتوگو با فرهیختگان با بیان اینکه دانشآموزان به دلیل اعتیاد
برای ثبتنام به مدارس مراجعه نمیکنند، گفت: در حال حاضر 140 هزار دانشآموز
داریم که به دلیل اعتیاد امسال در کلاس اول ثبتنام نشدهاند. خانوادههای معتاد و
مشکل معیشتی از مهمترین عواملی است که باعث میشود این دانشآموزان نتوانند در
مدارس ثبتنام کنند. آموزش و پرورش طبق قانون موظف است به دنبال این دانشآموزان
برود و والدین این افراد مجرم هستند چون فرزندشان را ثبتنام نکردهاند.
باغانی اضافه کرد: حالا تصور کنید این دانشآموزان که از زمان کودکی معتاد بودهاند
وارد مدارس بشوند. آموزش و پرورش چه میتواند بکند؟ مهمترین راهحل این است که
نباید این آمار را انکار کرد. پنهان کردن آمار بدترین روش برای تعلیم و تربیت است.
اگر ما بخواهیم به پیشگیری و درمان بپردازیم اولین مولفهای که نیاز داریم آمار
رسمی دقیق و مشخص است. در بحث اعتیاد دانشآموزان یکی از آفتها نداشتن آمار صحیح
است چراکه دانستن آمار باعث میشود دانشآموزان شناسایی و درمان شوند و در عین حال
آموزشهای لازم را نیز ببینند برای اینکه دوباره به اعتیاد روی نیاورند.
ادامه مطلب ...
تارنگار در سپهر آموزش( مهدی بهلولی)
نشریه ی "چشم انداز ایران" یادنامه ی هشتادمین سالگرد تولد دکتر علی شریعتی را منتشر کرد. در این یادنامه ی خواندنی،افزون بر گفت و گوهایی با زنده یاد عزت اله سحابی و استاد مصطفی ملکیان درباره ی شریعتی و اندیشه های او،نوشته هایی از فرزندان شریعتی(احسان،سوسن و سارا) و نویسندگان دیگری همچون حسینعلی نوذری،علی معظمی،هاشم آغاجری،حبیب اله پیمان و ...به چاپ رسیده است. همچنین نوشته ی ارزشمندی از همکار فرهیخته مان عزت اله مهدوی با عنوان : "تآملی دوباره بر اندیشه های دکتر شریعتی" در این یادنامه منتشر شده است.
محمد روزبهانی،روزنامه آرمان،7 آذر 92
آسایش دوگیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
خیلی مواقع به این بیت حافظ میاندیشم که شاعر آن در چند صد سال پیش در زمانهای که تمام فرهنگها همدیگر را ناحق و خود را بر حق مطلق قلمداد میکردند،این شعر چه هماهنگیای با تفکر غالب آن روزگار داشته؟ فلسفه این بیت تمرکز بر مدارا دارد و مهم بودن این کنش انسانی در روابط اجتماعی! مدارا مغز زندگی مدرن امروزی است. به این معناست که باید سایر انسانها را با هر نوع تفکری که دارند به عنوان یک انسان که حق زندگی دارد، بپذیریم، نه این که موافقشان باشیم، یا آن عقیده را درست بپنداریم! بلکه به این معناست که اگر میخواهیم با دیگران در کنار هم زندگی کنیم، راهی جز مدارا و پذیرش همدیگر با تمام ویژگیهای متفاوت نداریم.چیزی که جای آن دارد تا بیش از پیش در نظام تعلیم و تربیت مورد توجه و مداقه قرار گیرد. آموزش و پرورش نوین یکی از اهدافش، پرورش انسانهایی اهل مداراست. ادامه مطلب ...
محمد رضا نیک نژاد
روزنامه ی اعتماد،5 آذرماه 92
چندتا از بچه ها جلو کلاس،مرا گیر انداخته بودند و می خواستند که نمره ی نخستین آزمون را به معاون گزارش نکنم! یکی از آنها گفت"چرا هر سال،نخستین آزمون سفت و سخت گرفته می شود و پیگیرانه کارنامه ای آماده می شود و از خانواده ها می خواهند برای گرفتن آن به مدرسه بیایند،اما در طول سال چنین چیزی نیست؟" ناخودآگاه به یاد نخستین گردهمایی پدر و مادرها در مدرسه می افتم. ورودی مدرسه میزی می گذارند و معاونی کارنامه ها را بدست خانواده ها می دهد و خدمتگذر،آنها را به سوی نمازخانه و سالن همایش! راهنمایی می کند. بیشتر پدر و مادرها از دیدن نمره های بچه هایشان غافلگیر و برافروخته می شوند – چون این آزمون ها در نخستین هفته های آغاز مدرسه ها برگزار می شوند و هنوز بچه ها حال و هوای تابستان را دارند و به روش های آموزگاران تازه عادت نکرده اند،نمره ها بسیار پایین تر از انتظار خانواده هاست. آنها بهت زده،پای سخنان مسئولان می نشینند و از حساسیت سال پیش رو و تاثیر این پایه در سرنوشت فرزندانشان می شنوند و به آنها گوشزد می شود که اگر امسال بچه ها را درنیابید کار تمام شده است! پس از داغ شدن تنور احساسات،هنگام چسباندن و مطرح شدن مسائل مالی،کمک های مردمی و دلبخواهی! و پیشنهاد برگزار کلاس های فوق برنامه می رسد و البته با این زمینه %D���ازی های ماهرانه،آیا این پیشنهادها،مخالفان تاثیر گذاری خواهند داشت؟ و از اینجا به بعد نوبت انجمن اولیاست- که چون از جنس خانواده هایند،بنابراین گفته هایشان کاراتر از مسئولین- تا تیر خلاص را بزنند و خواهان یاری رسانی به مدرسه باشند. این روش به ویژه برای سال نخست هر دوره- یعنی سال اولی های آن دوره - بسیار کارساز است! ادامه مطلب ...
روزنامه ی اعتماد،5 آذر 92
مورتیمر جروم آدلر
برگردان: منصور پرندی
مقدمه مترجم
مورتیمر جروم آدلر، مربی، فیلسوف و نویسنده شهیر
امریکایی خود را پیرو اندیشمندانی همچون ارسطو، جان لاک و جان استوارت میل میداند.
در 28 دسامبر 1902 در نیویورک بهدنیا آمد و در 28 ژوئن 2001 درگذشت. او
بنیانگذار چندین موسسه علمی – تحقیقاتی مهم و ویراستار نشریاتی ارزشمند و شناخته
شده از جمله دایرهالمعارف بریتانیکا بود.
بخشی از فعالیتهای تربیتی او معطوف به اصلاحات آموزشی
بود. او به پروژه «Paideia proposal» که در
یونان قدیم به معنی پرورش شهروند مناسب برای
دولت شهرها بود، علاقهمند بود. به عبارت امروزی یعنی تربیت
انسانهای دموکرات برای استقرار دموکراسیهای پیشرفته که به اعتقاد نامبرده جز از
راه آموزش و پرورش میسر نیست. ایشان با تا�%Kb��9� از جان دیوئی به دو حق جهانشمول و
انکارناپذیر انسانها یعنی حق رای به معنای واقعی در تمام زمینهها و حق آموزش با
تمام ساز و کارهایش اشاره میکند و معتقد است که این دو حق دو قلوهایی جدانشدنی
بوده و اولی بدون دومی به جای دموکراسی به اوباشسالاری منتهی میشود و در واقع
سقط یکی به امید نمو دیگری خیالی باطل و محال است. در همین راستا مقاله زیر تحت
عنوان دموکراسی و تعلیم و تربیت از آثار او است.
ادامه مطلب ...
آیا ما باید نو را جایگزین کهنه سازیم؟ پاسخی به سوگاتا میترا
برنت سیلبای،تارنمای نوشته های فلسفی
برگردان : مهدی بهلولی،تارنمای فرهنگیان نیوز
سوگاتا میترا،در نوشته ی تازه اش در روزنامه گاردین( 15 ژوئن 2013): "ظهور گوگل،یعنی این که ما باید بر رهیافت مان به آموزش بازاندیشی کنیم" استدلال می کند که سامانه ی آموزش و پرورش ما نیازمند دگرگونی است. او می گوید که وجود فنآوری نوین،همچون گوگل،مهارت های گذشته را کهنه ساخته است. به باور میترا،تنها دلیلی که ما به آموزش مهارت هایی همچون ضرب کردن دستی ادامه می دهیم برخی دلبستگی های رومانتکی است که به گذشته داریم.
من از این که میترا دارد مهارت هایی که ما در مدرسه آموزش می دهیم را کم ارزش نشان می دهد،دل نگرانم. همچنین از این که نگرش های او،دانش را کوچک می شمارد،دلواپسم. میترا در جایی دیگر ادعا می کند : "طبیعت به 100 میلیون سال نیاز داشت تا میمون را روی دوپایش بایستاند و انسان هوشمندش سازد. ما تنها 10000سال نیاز داشتیم تا هوشمندی را کهنه سازیم". ادامه مطلب ...
ورما پیپول
برگردان: محمد رضا نیک نژاد
شهروندی شایسته چیست؟ چه کسی را شهروند شایسته می نامند؟
شهروند شایسته کسی است که به بهترین شکل به خانواده،جامعه و کشورش- که پاره ای جدا ناپذیر از آنان است- یاری می رساند و نسبت به آنان مسئولیت دارد. شهروند شایسته تنها دل نگران سعادت خویش نیست،بلکه دلواپس کامیابی جامعه و میهن اش نیز می باشد.
اینجا پرسشی پیش می آید،که آیا سامانه آموزشی کنونی،شهروند شایسته پرورش می دهد؟ پاسخ می تواند "بله" یا "خیر"باشد. آموزش و پرورش واقعی می تواند با کاوش در زندگی مردان بزرگ و گام نهادن بر جای پای آنها،به بهترین شکل بنا نهاده شود. برای نمونه گاندی را در نظر بگیرید که بچه ای استثنایی نبود و بعنوان کودکی خجالتی بزرگ شد. او چندان به بازی ها و شوخی های دوران کودکی پسربچه های دیگر نمی پیوست اما به جایش،در کتاب خواندن شگفت آور بود. با این همه،پسر معمولی خجالتی در زندگی به اوج رسید.
ادامه مطلب ...دایان راویچ
برگردان : مهدی بهلولی،تارنمای فرهنگیان نیوز
من به تازگی از سفری به اروپا برگشتم. در برلین،در همایش پژوهش جهانی آموزش و پرورش،سخن گفتم. پژوهشگران اروپایی،آسیایی،و آمریکای لاتین،از جنبش "اصلاحات آموزشی" در ایالات متحده،بسیار هراسان شده بودند؛هراسان از این که همان روندها- همان اصرارهای بیش از اندازه برای استاندارد کردن آزمون ها،فشار برای خصوصی سازی و کار و بار بازار،و فشار برای پایین آوردن استانداردها برای ورود به پیشه ی آموزشگری- چه بسا به کشورهای خودشان هم پابگذارد.
بهترین بخش سفرم،بازدید از مدرسه های فنلاند بود. البته این روزها،نام فنلاند بسیار در خبرها شنیده می شود- به خاطر کامیابی هایش در آزمون های پیزا(pisa،برنامه ارزشیابی جهانی دانش آموز). در چند دهه ی گذشته،و در میان کشورهای آزمون گرفته شده،دانش آموزان 15 ساله ی فنلاندی،پیوسته،در خواندن،ریاضیات،و علوم،در اوج و یا نزدیک به اوج بوده اند. همچنین واریانس[شاخصی آماری برای اندازه گیری پراکندگی داده ها] کیفیت،در میان مدرسه های فنلاندی،در میان کشورهای آزمون گرفته شده،کمترین است،یعنی این که دانش آموزان فنلاندی می توانند در هر مدرسه در کشور و از هر نظر،آموزشی ارزشمند دریافت کنند. به این،برابری فرصت آموزشی می گویند،یک مدرسه دولتی خوب در هر محله ای. ادامه مطلب ...