ایدز از طریق هوا منتقل نمی‌شود

آشنایی ناقص دانش آموزان با ایدز در کتاب درسی زیست شناسی؛

ایدز از طریق هوا منتقل نمی‌شود


ازآنجایی که مبحثی درمورد پیشگیری ازایدز درفصل مربوط به ایدز در کتاب درسی زیست شناسی اول متوسطه نیامده است به نظرمی رسد صحبت از ایدز در این کتاب درسی تنها یک رفع مسولیت و راهی برای کاهش فشار‌ها به آموزش وپرورش دراین زمینه بوده است.

ایلنا: درحالی که وزیر بهداشت ادامه پنهان کاری‌ها درمواجه بابیماری ایدز را موجب افزایش ابتلا به این بیماری می‌داند و بر لزوم آموزش و اطلاع رسانی صحیح در مورد آن تاکید دارد؛ در کتاب درسی زیست‌شناسی اول متوسطه به عنوان تنها کتابی که به بیماری ایدز پرداخته است هیچ اشاره‌ای به پیشگیری از این بیماری نشده است.

یک آموزگار و فعال صنفی معلمان در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا با تاکید بر ناکارمدبودن موضوعات مربوط به بیماری ایدز درکتاب درسی گفت:‌ در صفحات مربوط به بیماری ایدز هیچ اشاره‌ای به روش‌های پیشگیری از این بیماری نشده است و تنها به راه‌های انتقال ایدز و علائم این بیماری پرداخته شده است.

محمدرضا نیک‌نژاد تصریح کرد:‌ دو سال است که این مباحث به کتاب زیست‌شناسی سال اول متوسطه وارد شده است؛ اما چیزی جز بحث‌های ناکارآمد نیست.

وی  ادامه داد: در فصل آخر کتاب زیست‌شناسی سال اول متوسطه فصلی به نام سلامتی و بیماری در۲۰ صفحه وجود دارد که اعتیاد ۴ صفحه و ایدز ۶ صفحه از آن را به خود اختصاص داده است.

نیک‌نژاد با اشاره به اینکه ابتدای صفحات مربوط به ایدز عنوان شده است که طرح سوال از این بخش در آزمونهای پایانی مجاز نیست، افزود: با توجه به درج این جمله در ابتدای صفحات مربوط به ایدز، کلاسهای شلوغ و صحبت در رابطه با این بیماری که به مسائل جنسی نیز ربط پیدا می‌کند معلم ترجیح می‌دهد که اصلاً وارد چنین بحثی نشود.

این آموزگار و فعال صنفی معلمان گفت: اعتیاد در کتاب سال اول متوسطه وارد شده است اما به نظر می‌رسد که دانش آموزان باید بیشتر از آن از دوره‌های راهنمایی با این مقوله آشنا شوند زیرا برخی از این دانش آموزان در این مقطع تحصیلی درگیر هستند.

نیک‌نژاد با تاکید بر ناکارآمدبودن موضوعات مربوط به ایدز درکتاب درسی زیست‌شناسی گفت: در بخشی از صفحات مربوط به ایدز در این کتاب آمده است؛ «پژوهش‌ها نشان می‌دهد که ایدز از راه هوا، غذا، گزش حشرات، صحبت کردن، روبوسی، بزاق و ادرار منتقل نمی‌شود.»

وی با بیان به اینکه همچنین در فصل سلامتی و بیماری به روش‌های انتقال بیماری ایدز نیز اشاره شده است، افزود: این درحالی است که در صفحات مربوط به بیماری ایدز دراین فصل هیچ اشاره‌ای به روش‌های پیشگیری از این بیماری نشده است و تنها به راههای انتقال ایدز و علائم این بیماری پرداخته شده است.

نیک‌نژاد با تاکید براینکه دانش آموزان باید راه‌های پیشگیری از ایدز را آموزش ببنید، افزود: اگرقصد از ورود مباحث مربوط به بیماری ایدز درکتاب درسی این است که دانش آموزان نسبت به این بیماری آگاهی یابند تا روزی به آن دچارنشوند، باید گفت از آنجایی که مبحثی درمورد پیشگیری از ایدز در فصل مربوط به ایدز در کتاب درسی زیست شناسی اول متوسطه نیامده است به نظر می رسد صحبت از ایدز در این کتاب درسی تنها یک رفع مسولیت و راهی برای کاهش فشار‌ها به آموزش و پرورش دراین زمینه بوده است.

http://ilna.ir/news/news.cfm?id=128399

فیش حقوقی وزارت خانه ی آموزش و پرورش/ بدون شرح

 

از تارنگار: در سپهر آموزش (مهدی بهلولی)

 

 تصویر بزرگ تر آن را در آدرس زیر ببینید : 

 

http://city-upload.com/hs75k51c6bxk/3.JPG.html

 

19 آذر،سال مرگ پدر آموزش های دبستانی

محمد رضا نیک نژاد،روزنامه ی اعتماد،20 آذر 92        

"با کمی حذف در روزنامه چاپ گردید "     

در روز پنجم رمضان 1276 ه– ق در خانه ی یک روحانی بنام ملا مهدی تبریزی در شهر تبریز،کودکی زاده شد. این کودک بعدها با نو آوری  و پشتکار خویش اثرات شگرفی بر آموزش و روند رو به گسترش مدرنیته و در ایران بر جای گذاشت. نام او را  میرزا حسن نهادند،که بعدها رشدیه خوانده شد.

       وضع آموزش در این دوره از الگو های جهانی بسیار دور بود. تنها  نهادی که در کار آموزش کودکان بود،مکتب خانه ها بودند. بیشتر این مکتب خانه ها درجاهای ناجور مانند گذرگاه ها و اتاقک های ویژه ی طلبه ها در مسجدها برگزار می شدند. در آنها رویه ی یکسانی برای آموزش وجود نداشت .  کودکان از خرد سالی در اثر  فشار خانواده ومعلم ناچار به خواندن کتاب های ادبیات کلاسیک مانند دیوان حافظ،گلستان و بوستان سعدی،جامع عباسی ......... و  روخوانی قرآن  بودند. معلم ها در بیشتر موارد آنچنان کم مایه بودند که برای درکِ گفته های خود نیز با دشواری روبرو  می شدند. ابزار آنها افزون بر کتاب های گفته شده، چوب و فلک بود که با سنگدلی از آنها بهره می گرفتند. بنیاد آموزش بر آزار روحی وجسمی کودکان و دانسته های سطحی آنها استوار بود. مکتب خانه  از نظر مالی مستقل از دولت  بود و برای ادامه ی کار چشم به پیشکشهای خانواده ها داشت.چندگانگی در پرداخت،خود مایه ی نگاه چندگانه معلم به نوآموزان می گردید. بیشتر مکتبداران  دارای اندیشه های واپسگرا بودند. افزون بر این،بیشترشان روابط خوبی با کارگزاران حکومت و علما داشتند که از آنها گروهی پر نفوذ در پهنه اجتماع ساخته بود و کمتر کسی توان رویارویی با آنها را داشت.

         بالیدن میرزا حسن،همزمان بود با ورود اندیشه های نوین به ایران. نخست پدرش او را به مکتب خانه فرستاد.در آنجا توانست توانایی وهوش خود را به معلم و شاگردان دیگر نشان دهد.فرزندش شمس الدین رشدیه می گوید "...رشدیه خلیفه ی(مبصر) کلاس شده بر همه ی شاگردان برتری یافت شیخ مکتب خانه تا چه پایه سواد داشت خدا می داند،اما بسیار بی رحم بود وطفلان را می آزرد وبی محابا می زد.  ادامه مطلب ...

ناسازه های فرهنگی و آموزش های شهروندی

محمدرضا نیک نژاد،روزنامه ی آرمان 19 آذر 92

رییس جمهور روحانی روز نخست سال آموزشی: " باید زنگ انشا را احیا کنیم و بگذاریم دانش‌آموز در انشایش از معلم و کلاسش در مدرسه نقد کند و در باره بهتر شدن مدرسه‌اش نقد کند. باید اجازه داد دانش‌آموز در انشایش به رئیس‌جمهور انتقاد کند. فرهنگیان زنگ گفت‌وگو تشکیل دهند و اجازه دهند دانش‌آموزان با یکدیگر گفت‌وگو کنند. نقد کردن از دوران دانش‌آموزی باید آموزش داده شود. به وزارت آموزش و پرورش پیشنهاد می‌کنم که ساعت گفت‌وگو را در ساعتی از هفته یا ماه بگنجانند، ما باید بگذاریم دانش آموزان ما به بحث، گفت‌وگو و تضارب آرا آشنا باشند."

 رییس جمهور در این سخنان از گفتگو و نقد سخن می گوید و آموزش و پرورش را فراهم کننده ی زیست اجتماعی- سیاسی آینده ی شهروندان می داند و به برگزاری زنگ گفتگو و کارا کردن زنگ انشا سفارش می دهد. در جهان کنونی اندیشمندان یکی از کارکردهای نوین و ارزشمند آموزش و پرورش را آفرینش شهروند شایسته می دانند. شهروندی که افزون بر خواندن و نوشتن و حساب کردن،سنجشگرانه می اندیشد،پرسشگر است،دارای هوش فردی(IQ) و هوش اجتماعی(EQ) پرورش یافته است، صلح جو،قانون مدار و اخلاق گراست،نقد پذیر و دارای انگیزه های بالای همکاری و همیاری گروهی است،حقوق و وظایف خویش را می شناسد و به آنها عمل می کند  و ....اما نکته ی کلیدی در آموختن توانایی های بالا،آموزش های کاربردی و شرکت در گروه های هم سن و سال است. افزایش هوش فردی را به گسترش تجربه های شخصی نوآموز و قرار دادن او در موقعیت های تازه وابسته می دانند. باروری هوش اجتماعی را نیز در شرکت و حضور کارا در میان گروه های هم سن و سال،برهم کنش های عاطفی و اجتماعی میان آنها و همیاری برای رسیدن به هدف های مشترک می دانند . در این میان بر گزاری کلاس های حلقه ای و طرح داستان یا برپایی نمایش و سپس قرار دادن دانش آموزان در برابر پرسش هایی خطیر و اخلاقی،و گفتگو درباره ی آنها را بهترین ابزار برای پدید آوری احساس راستگویی،همدردی،همیاری، پاسخگویی و احترام در نظر می گیرند. یکی از بهترین نمونه های این داستان ها یا نمایشنامه های برگرفته از آن، کتاب ارزشمند" لیزا "کودکی در مدرسه،نوشته ی متیو لیپمن است که دانش آموزان را با پرسش هایی فلسفی- اخلاقی به چالش می کشد و وادار به پاسخگویی و سپس گفتگو می کند.  ادامه مطلب ...

یک فعال صنفی معلمان مطرح کرد: انتقاد از تبعیض میان حقوق معلمان و کارمندان آموزش و پرورش

چکیده:‌ وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده بود در ماه رمضان سال جاری نزدیک به ۱۵۰ هزار تومان کالا در اختیار معلمان مدارس قرار می‌دهد اما نه تنها به وعده‌اش عمل نکرد بلکه ۴۰۰ هزار تومان وجه نقد به حساب نیروهای ستادی‌اش واریز کرد.

یک فعال صنفی معلمان از تبعیض میان معلمان مدارس و نیروهای ستادی آموزش و پرورش انتقاد کرد.

«مهدی بهلولی» در این باره به ایلنا گفت: از گذشته میان حقوق و مزایای معلمان مدارس و نیروهای ستادی (پرسنل وزارت آموزش و پرورش و ادارت و سازمان های وابسته به آن)، اختلاف فراوانی وجود داشته است.

وی با بیان اینکه نیروهای ستادی بین ۵/۲ الی ۳ برابر بیشتر از معلمان مدرسه حقوق دریافت می‌کنند، تاکید کرد که این تبعیض فقط به حقوق محدود نمی‌شود.

این فعال صنفی معلمان افزود: وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده بود در ماه رمضان سال جاری نزدیک به ۱۵۰ هزار تومان کالا در اختیار معلمان مدارس قرار می‌دهد اما نه تنها به وعده‌اش عمل نکرد بلکه ۴۰۰ هزار تومان وجه نقد به حساب نیروهای ستادی‌اش واریز کرد.  ادامه مطلب ...

دانش آموزان ازدواج کرده و حق آموزش!

محمد رضا نیک نژاد

توضیح :مدتی پیش خانم محمدی از روزنامه بهار از من خواست که افزون بر چند شماره تلفن از خانم های همکار،یاداشتی نیز درباره خانم های متاهل بازمانده از آموزش بنویسم. من این کارها را انجام دادم . این رخداد به تعطیلی روزنامه ی بهار برخورد کرد و یاداشت و گفتگو ها کار نشد. اما دیروز گزارش کار شد و یاداشت من به صورت گفتگویی کوتاه در گزارش آمده بود. این یاداشت همان نوشته ی مورد نظر است که آن را در این جا می آورم.

از دوران دانش آموزی و سپس آموزگاری،همواره پرسش هایی از چراییِ برخی سخت گیری های اجرایی و انظباطی در مدارس ذهنم را به خود مشغول می کرد و می کند. پرسش هایی مانند این که چرا باید دانش آموزان موهای خود را از ته بتراشند؟ چرا دانش آموزان و آموزگاران نباید شلوار جین بپوشند؟ چرا دیوار مدارس- برخلاف رویه های جهانی و حتی پیش از انقلاب- هر روز بلندتر،محکم تر و نفوذ ناپذیرتر ساخته می شوند؟ و ده ها پرسش دیگر که البته تاکنون پاسخ درخوری برای بسیاری از آنها یافت نشده است. یکی از مهمترین این پرسش ها،چرایی اخراج دانش آموزان دخترِ متاهل از مدارس روزانه است. در جستجو برای یافتن ریشه های این برخورد به واکاوی بخشنامه ها و آیین نامه های آموزش و پرورش پرداختم. در آیین نامه ها و در هیچ بخشِ مستقلی به دانش آموزان متاهل دختر پرداخته نشده بود. اما در ماده ی 53 آیین نامه اجرایی مدارس می خوانیم: " دانش آموزان ازدواج کرده می توانند به یکی از روش های زیر ادامه تحصیل دهند.1- طبق مقررات در امتحانات متفرقه شرکت نمایند.2- طبق مقررات در مدارس بزرگسالان تحصیل نمایند. 3- در صورت داشتن شرایط سنی در مدارس روزانه ثبت نام و بدون حضور در کلاس مانند سایرین در امتحانات شرکت نمایند.4- با رعایت سادگی کامل و خود داری از ابراز مسائل ازدواج با دیگر دانش آموزان مانند سایرین در مدارس روزانه به تحصیل ادامه دهند"*  

ادامه مطلب ...

فانی و خصوصی سازی آموزش و پرورش

مهدی بهلولی،روزنامه آرمان،16 آذر 92

 یکی از موضوع های مهم آموزش و پرورش،مسآله ی خصوصی سازی آموزش و پرورش است که البته در سراسر دنیا- هم در میان اندیشه وران آموزشی،اجتماعی،سیاسی و اقتصادی،و هم در میان دولت ها- مخالفان و موافقان خود را دارد. در ایران پس از انقلاب هم،از سال های پایانی دهه ی هفتاد و با راه اندازی مدرسه های غیرانتفاعی،بحث خصوصی سازی به آموزش و پرورش راه یافت. اما از آن زمان تاکنون،ارزیابی همه جانبه و فراگیری از مدرسه های غیرانتفاعی و عملکرد آنها انجام نگرفته و به درستی روشن نیست که آیا راه اندازی این مدرسه ها،توانسته بر بهبود آموزش ایران بیفزاید یا نه؟ پایه گذاران این مدرسه ها،وجود و پیدایی آنها را نیاز سال های پایانی دهه ی هفتاد می دانند که شمار دانش آموزان ایران به 18 میلیون نفر رسیده بود و با توجه به هشت سال جنگ،امکانات دولتی پاسخگوی نیازهای آموزشی این شمار از دانش آموزان نبود- که البته این سخن،هم اکنون که دانش آموزان به دو سوم آن زمان کاهش یافته اند،نمی تواند سخن درستی به شمار آید.   ادامه مطلب ...

تأملی دوباره بر اندیشه های دکترشریعتی

عزت اله مهدوی 

                                        دو ماهنامه "چشم انداز ایران" 

                  یادنامه هشتادمین سالگرد تولد دکتر علی شریعتی،پاییز 92

مقدمه

دکتر علی شریعتی(1356-1312)رفت واز خود مجموعه ای بزرگ از نوشته ها وسخنرانی ها بجاگذاشت. تنوع موضوعات ونوع پرداخت مطالب ،به فعالیت فکری وی پیچید گی خاصی بخشیده است. طوری که وقتی گمان می کنیم به گوهر اندیشه های وی رسیده ایم ،ناگهان سپهر دیگری رخ می نماید که اطمینان ما را از یافته هایمان دچارتزلزل می کند.دوباره حسی در ما قوت می گیرد که حتماً چیزی از نظر ما پنهان مانده است و در لحظه ای که تصور کرده ایم اندیشه های اورا در ذیل کلیتی، در تور تحقیق خود به چنگ آورده ایم ، گریخته است .بنابر این در هر تحقیق وبررسی مجدد در آثار وی ،گوشه هایی  از دغدغه های فکری قابل رویت می شود که زمینه هایی برای بحث از تاریخ اندیشه معاصر را نیز فراهم می نماید.

 زندگی شریعتی ،نمونه منحصر به فرد از حیات فکری و دلمشغولی هایی است که بخش اعظمی از روشنفکران معاصر را به خود مشغول کرد.ورود به محافل فرهنگی %�9��8عضویت در کانون ها وانجمن هاوتشکّل های فعال ، شرکت همدلانه در کنار دیگران برای ابرازاعتراضات مدنی ،موضع گیری در قبال تحولات جهانی،همکاری با جرایدی که صداهای متفاوت را به گوش می رساندند وانتشار مقاله و کتاب (1)خطوط اصلی دفتر زندگی او را تشکیل می دهد.او نه تنها خود از چهره های فعال دراین عرصه بود ،بلکه مخاطبان خود را نیز بامنظومه ای ازعناصرفکری اندیشمندان تاریخ معاصر ایران وجهان آشنا ساخت و از کسانی سخن به میان آورد که در راس هرم تحولات فکری جهان قرار داشتند. دیگر مهم نیست که در چه رشته ودر چه پایه ای به تحصیلات عالی پرداخته ، آنچه به وی اهمیت زایدالوصف داد ،سطح تفکر ومیزان نبوغی است که در آثار و زندگیش نمودار گردید.در دوره ای کوتاه(2) از باقیمانده ی عمرش ،تحرکی در جامعه ایجاد کرد که اگر بی سابقه نبود کم سابقه می نمود.زندگی کوتاه شریعتی یاد آور تلاش ها وفعالیت ها،بیم هاوامیدها،رنج ها،سختی ها ،اسارت هاو شکنجه های نسل روشنفکری است که بعد از شکست های پرهزینه وتلخ کامی ها وناکامی های غم بار ،ققنوس وار از خاکستر های گرم سر بر آوردند،بالیدندوخواستار عبور ازمرز انسداد های موجود شدند.اما باید توجه داشته باشیم که روح حساس اندیشه های شریعتی ،تمجید وقهرمان پروری را بر نمی تابد،درک مولفه ها ی فکری وی برای تاباندن نوری در جهت اندیشه های انتقادی را مطالبه می کند.

1-پرسش از علل عقب ماندگی جوامع مسلمان

 تشکیک به وضعیت موجود و آنگاه پرسش از چگونگی نسبت انسان متعلق به "اینجا" و "اکنون "با این وضعیت ،مقدمه ای است برای گشودن افق های ممکن دیگر.در چند سده ی اخیر خصوصاً درمواجهه با دنیای مغرب زمین وشکل گرفتن نوعی حساسیت به عقب ماندگی در تمشیت امور دنیایی ،چه در زمانی که جنگهای ایران وروس به نخبگان فهماند که اداره کنندگان سنتی جامعه،دیگر حتی قادر به دفاع مطمئن ازمردم(رعیت سلطان)و مرزو بوم خود نیستند وچه درفرصتی که آنها در قالب بازرگان ، سیاح ومحصّل و کار آموز و حتی سفارت ،به این ممالک رفتند وبا سینه ای پر از حکایات برگشتند و در گفتار خود بیانی از تفاوت های فاحش در نوع تدبیر زندگی اروپائیان با مردم  ایران وسایر کشورهای مسلمان ،ارائه کردند و آنگاه که جراید به کار افتادند و تنویر افکارعمومی را شعار خود قرار دادند.  ادامه مطلب ...

تشدید بیماری های مهندس هاشم خواستار در زندان وکیل آباد


حقوق معلم-اسماعیل عبدی:
قلب معلمان مشهد و ایران برای سلامت و آزادی مهندس هاشم خواستار عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان مشهد می تپد.ایشان که سه دهه به آموزش و پرورش خدمت صادقانه کرده و بسیاری از مهندسان کشاورزی مشهد از شاگردانش بوده اند و همواره از او به نیکی یاد می کنند، به دلیل عضویت در کانون صنفی معلمان مشهد پیگیر مسائل صنفی معلمان مشهد و ایران هم بوده است و به همین دلیل  با بی مهری مسئولان قضایی دادگاه انقلاب مشهد مواجه شده و بارها و بارها با احکام ناعادلانه ی مختلف رو به رو شده است و حالا برای گذراندن دوران محکومیت بدل از جزای نقدی به زندان وکیل آباد رفته است.
امروز سه شنبه 12 / 9 / 92 خانواده ی مهندس هاشم خواستار به شکل کابینی با ایشان ملاقات کردند.طبق گفته های خانواده ی آقای خواستار،ایشان به تازگی از آنفولانزای شدید رهایی یافته اند ولی متاسفانه به دلیل افزایش شدید فشار خون شرایط جسمانی خوبی ندارند.
در این دیدار آقای خواستار گفته اند:
«زندگی یعنی مبارزه برای آزادی ، دموکراسی و حقوق بشر و دیگر هیچ...»
ایشان افزوده اند زندگی من همان ماجرای  فیلم پاپیون است.

گزارش از یک جشنواره سرخ

روز یکشنبه 10 آذر 92،همزمان با روز جهانی ایدز مراسم پایانی "نخستین جشنواره ی مطبوعات و رسانه ها در حوزه ی ایدز اچ آی وی ایدز" در فرهنگسرای رسانه برگزار گردید. در این مراسم که با همکاری دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد و ستاد مبارزه با مواد مخدر دفتر ریاست جمهوری برگزار گردیده پس از گزارش "سعید ارکان زاده" دبیر جشنواره،گری لوییز، هماهنگ کننده مقیم سازمان ملل متحد دیدگاه های خویش را درباره بیماری ایدز و راه های مبارزه با آن بیان داشت. پس از ایشان،لیک بون وات،نماینده دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد نیز به شرح دیدگاه های خویش و دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد پرداخت. در پایان و پس از نمایش چند نماهنگ و فیلم کوتاه در باره انگ به بیماران آلوده به ایدز و دشواری های آن و نقش رسانه ها و روزنامه ها در کاهش فشارهای اجتماعی،روحی و جسمی ناشی از آن،نوبت به ا...علام نام برگزیدگان جشنواره رسید. رقابت در چهار بخشِِ گزارش،خبر،یاداشت و گفتگو برگزار شده بود. گروه داوری شامل دو گروه استادان روزنامه نگاری و دو متخصص امور پزشکی و مسایل اجتماعی و مشاوره ای ایدز به بررسی هزار و دویست اثر در این زمینه پرداخته و در هر بخش سه تن را سزاوار نکو داشت دانسته بودند. در این میان یاداشتی از من در روزنامه شرق با عنوان" نقش آموزش و پرورش در مبارزه با ایدز" در بخش یاداشت ها به مقام دوم رسیده بود. این کامیابی برایم از دو سو بسیار دلچسب و افتخار آمیز بود . نخست آن که یاداشتم یکی از دشواری های ژرف و فراگیر جهان امروز و بیماران ستم دیده ی آن را هدف گرفته بود و از سویی راهیابی یک فرهنگی به میان گروه توانمند و ارزشمندی از روزنامه نگاران- که برخی هایشان از نام آورترین ها هستند- را برای خود و همکارانم موجب سرافرازی می دانم. در هنگام دریافت پاداش هر یک از برگزیدگان باید پشت تریبون سخنی می گفتند. هر کدام به زبان و هنر خویش آرزوی نابودی این بیماری اجتماعی-جسمی- فرهنگی را می کردند . من هم گفتم"من بر خلاف بسیاری از دوستان که اینجا هستند روزنامه نگار نیستم،من یک معلمم و بسیار مفتخرم به بودن در این جمع. اما به باور بسیاری از کارشناسان و متخصصان مبارزه با اچ آی وی،بهترین راه مبارزه با این بیماریِ خانمان سوز ،پیشگیری است و کاراترین روش برای پیشگیری،آموزش است. پس از همه ی دوستان و دست اندکاران، خواهش می کنم آموزش و پرورش را فراموش نکنند و بر کودکان امروز و چه بسا بیماران فردا تمرکز بیشتری کنند و بیش از گذشته به نهاد فراگیر و کارای آموزشی بپردازند." در پایان بخش فراوانِ افتخار این کامیابی و البته پاداش آن را به همسرم - که در همه زندگیم بهترین یاری دهنده و همراه و همدلم بوده- پیشکش می کنم و لوح زیبای آن را با سرافرازی برای خود نگه می دارم.