هدف های نوین آموزشی و زیرساخت های آن

محمدرضا نیک نژاد،روزنامه ی آرمان،25 آبان 92  

" (باید) در محیط مدرسه دانش‌آموزان بهتر و راحت‌تر با زندگی اجتماعی خود آشنا شوند. باید دانش‌آموزان با قانون، تکلیف،وظیفه و حق و حقوق خود آشنایی بیشتری پیدا کنند. محیط خانواده یک محیط عاطفی است و لذا کودک در این محیط با واقعیت‌های جامعه‌اش کمتر آشنا می‌شود. بنابراین اولین محیطی که فرزندانمان با جامعه واقعی نزدیک و آشنا می‌شوند محیط مدرسه است. در این محیط است که دانش‌آموز هم سن و سالان خود و نیازها و عواطف گوناگون را مشاهده می‌کند و برای اولین بار تنوع انسان‌ها و نیازهای آنها را می‌بیند. ‌آشنایی با قانون و قانونمداری از مدرسه آغاز می‌شود و در این محیط است که همه دانش‌آموزان با حقوق و تکالیف خود در جامعه آشنا می‌شوند. باید زنگ انشا را احیا کنیم و بگذاریم دانش‌آموز در انشایش از معلم و کلاسش در مدرسه نقد کند و درباره بهتر شدن مدرسه‌اش نقد کند. باید اجازه داد دانش‌آموز در انشایش به رئیس‌جمهور انتقاد کند و برای بهتر شدن کشور پیشنهاد دهد و مدرسه نیز این انتقادات و پیشنهادها را به رئیس‌جمهور ارائه دهد".

این ها سخنان رییس جمهور روحانی در آغاز سال آموزشی در دبیرستانی در منطقه هجده تهران است. سخنان رییس جمهور نشان از آشنایی ایشان با برخی از هدف های آموزشی نوین دارد و این،جای بسی خشنودی و امید است و باید از حضور ایشان در جایگاه بالاترین مقام اجرایی بهره گرفت و در راستای چنین هدف هایی پیشرفت. همسو با دیدگاه رییس جمهور،آموزش جهانی- که یکی از زیر مجموعه های یونسکو است- به همراه پانزده سازمان و نهاد جامعه ی مدنی،در سفارش به سران کشورها در شصت و هشتمین گردهمایی سازمان ملل،به سویه هایی از کیفیت آموزشی اشاره دارند.   در این سفارش نامه می خوانیم " یک رویکرد کوته بینانه ی یادگیری،آن را سنجشِ نتایج آن در حساب و سوادآموزی می داند. این رویکرد می تواند به کنارگذاشتن ابعاد اصلی کیفیت و دست کم گرفتنِ مهارت های ضروری وارزش ها و روابطی مانند خلاقیت،کنجکاوی،تفکر انتقادی،جامعه اندیشی، همبستگی،همکاری،خود- چیرگی،اعتماد به نفس،مسئولیت گروهی،گفتگو،محبت،همدلی و دلسوزی،شجاعت،خودآگاهی،نرمش پذیری،خود رهبری،فروتنی،صلح وهماهنگی با طبیعت بینجامد و بنابراین از دستیابی به هدف های کلی آموزش و پرورش خواهد کاست". اما آیا زمینه ی اجرای چنین پیشنهادهایی در سامانه های آموزشی کشور فراهم است؟  

یکی از مانع ها در برابر پیگیری هدف های نوین آموزشی پیش گفته،نبود زیرساخت های ضروری برای عملی کردن آنهاست. برای نمونه گفتمان حاکم بر آموزش و پرورش سویه ای القایی و هرمی دارد. به این معنا که فرادستان آموزشی دغدغه های اندیشگی خویش را در چارچوب برنامه های درسی به زیردستان،آنها نیز به آموزگاران و آموزگاران نیز به دانش آموزان انتقال می دهند. فراگیران نیز آن را باید به خاطر بسپارند و با آن مورد ارزیابی قرار گیرند. در این روند جایی برای گفتگو،خلافیت،اعتماد بنفس و ... باقی نمی ماند و دانش آموز لوح سفید،آموزگاران دانای مطلق و آموختنی ها هم گزاره هایی بی چون و چرا فرض می شوند. در این ساختار نه فرادستان و آموزگاران خود را در برابر "چون و چرا" قرار می دهند و نه دانش آموزان چنین "چون و چرا"یی را آموخته اند و بنابراین این چرخه همچنان می چرخد و در این دُورِ همیشگی،هدف های برجسته و نوین آموزشی نادیده گرفته می شوند. از سوی دیگر ساختار نتیجه گرا و نمره- محور،جایی را برای فاصله گرفتن از درونمایه های پر حجم و بی پیوند با زندگی روزمره ی دانش آموزان باقی نمی گذارد و دانش آموز و آموزگار را وادار به حرکت در چارچوب های تعیین شده می نماید و آنچه که در این درونمایه ها و روش ها به چشم نمی خورد هدف های ارزشمند آموزشی است. فراوانی عنوان های درسی،حجم بالای درونمایه های آنها و شمار بالای دانش آموزان هر کلاس،گفتگو در گستره ی درس های تخصصی را نیز ناممکن می کند،چه برسد به گفتگو،حتی اندیشیدن درباره دشواری های اجتماعی- سیاسی که مورد درخواست رییس جمهور است. شوربختانه اکنون ویروس کنکور دارد به قلب دبستان های ما نیز وارد می شود و جایی که باید نخستین مکان برای آموزش های شهروندی باشد را می آلاید. این را می تواند از حجم بالای کتاب های کمک آموزشی این دوره و تبلیغ گسترده ی این کتاب ها در رسانه ی ملی دید!

 اما چه باید کرد؟ به باور نگارنده نخستین گام شاید گنجاندن هدف های پیش گفته در سند های بالا دستی آموزش و پرورش مانند سند تحول بنیادین و پایش دقیق اجرای آنها به وسیله ی نهادهای نظارتی است. سپس کاهش عنوان ها و درونمایه های بی پیوند با زیست امروزین دانش آموزان. فراوانی درونمایه های آموزشی،افزون بر آموزش بی کیفیت آنها،سبب دوری از هدف های آموزشی نوین می شود و برنامه های آموزشی را فلج کرده و دانش آموزان را به سوی از بر کردن و نمره گرفتن آنها می راند. گام بعدی می تواند بارآوردنِ آموزگاران برای پرورش دانش آموزانی خلاق، اجتماعی، پرسشگر و .... باشد. نا گفته پیداست که آموزگاری که خود چنین صفت هایی را ندارد از بارآوردن چنین دانش آموزانی ناتوان خواهد بود. با روی کار آمدن رییس جمهور روحانی،امروز بیش از هر زمانی زمینه برای ایجاد چنین رویکردی فراهم است. باید دید فرادستان آموزش و پرورش از آن چه بهرهایی می برند.         
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد