آموزش و پرورش زیان بار ژاپن

می نامی فوناکوشی،وال استریت ژونال(بخش آسیا)

۲۶ آگوست 2013

برگردان : مهدی بهلولی 

روزنامه آرمان،28 شهریور 92

 در آموزش و پرورش کشور،همه به یک اندازه خاص – و خاموش – اند.

 شینزو آبه،نخست وزیر ژاپن،در نظر دارد که سامانه ی سنگ شده ی ژاپن را جهانی سازد. او متعهد شده که تا سال 2020،و به عنوان بخشی از راهبرد رشد بلند مدت اش،شمار دانشجویان ژاپنی ای که در خارج از کشور درس می خوانند را دو برابر سازد و از 60000 به 120000 تن برساند. این کار،اعتماد به گشایشی سریع را برمی انگیزد و وسوسه مان می کند که باور کنیم در معرض دید جهانیان قرار دادن دانش آموزان ژاپنی،چه بسا که به راستی سودهایی در پی داشته باشد. اما در این سامانه ی آموزشی،هیچ گونه دگرگونی پایداری رخ نخواهد داد مگر آبه به موضوع های فرهنگی اصلی بپردازد : پافشاری ژاپن بر همسانی،و با فردیت مشکل داشتن.

 در سامانه ی آموزشی کنونی،دانش آموزان ژاپنی،بیشتر کوشش خود را صرف به خاطر سپردن دانستنی هایی می کنند که در گذراندن آزمون ها به آنها نیازمندند. گهگاه حتی دانش آموزان کودکستانی،برای آماده شدن در آزمون های ورودی دبستان ها،به مدرسه های تقویتی پیش از دبستان می روند. آنها برای سنجشگرانه اندیشیدن یا پرورش ایده های خودشان،فرصت ناچیزی دارند. دانش آموزان،اغلب،در اثر فشار و یکنواختی خردکننده،رو به نقش بازی کردن می گذارند. در حالی که مشاهده گران بیرونی،گرایش دارند که چنین بیندیشند مدرسه های ژاپنی از نظر آموزشی کامیاب اند،خود ژاپنی ها دیری است که به کاستی های سامانه  ی آموزشی شان،پی برده اند و می کوشند- گرچه بدون کامیابی- آن را بهبود بخشند.

 در آغاز دهه ی 70،اتحادیه ی آموزگاران ژاپن،نگرانی خود را از افزایش خشونت کلاسی،گردن کلفتی،مدرسه گریزی و خودکشی ها اعلام نمود. این کار آغازگر فشاری شد برای سامانه ی آموزشی نوینی به نام "پوتوری" یا "تنفس". این سامانه در پی آن بود که با آزادی دادن به دانش آموزان،تا آزادانه قوه ی خیال شان را به کار گیرند،پرس و جو گری اندیشگی را پرورش دهند و رفته رفته توانمندی های ارزشمندی به دست آورند،فشار مدرسه را کاهش دهد. این کار هدف بزرگی بود،اما ره آوردش،یکسره چیز دیگری شد. بسیاری از آموزگاران،رقابت را اهریمنی شمردند،فردیت را سرکوب کردند،جدیت اندیشگی را تنبیه کردند،و زیر نام برابری خواهی به میان مایگی میدان دادند. در رخدادهای ورزشی مدرسه،دانش آموزانی که می توانستند تندتر بدوند بایستی می ایستادند و منتظر می ماندند تا همه بتوانند دست در دست همدیگر،از خط پایان بگذرند. سطح کتاب های درسی،پایین آمد- ثابت ریاضی پی،به عدد "3" کاهش یافت- و کلاس های درس،برای هماهنگی با فراگیران کند،با گام های لاک پشتی به پیش رفت.

 برای کامیابی بهسازی های پوتوری،آموزگاران بایستی محیطی را بنیاد می گذاشتند که دانش آموزان بتوانند آزادانه پرسش ها را بپرسند،باورهایشان را بر زبان آورند و ایده های تازه را بکاوند. بسیاری از آموزگاران اما،در این کار شکست خوردند چرا که نمی دانستند که چگونه در حالی که از عزیزپروری دوری می گزینند،به فردیت میدان دهند. راه حل شان،وادارسازی همه،به رفتار همسان بود.

آموزگار کلاس اول من در مدرسه ی دولتی ژاپنی،یک بار بر سرم فریاد زد : "دستتو پایین بیار،تو تلاش می کنی که خیلی زیاد فخر بفروشی. این کار تو،نظم رو به هم می زنه و برای محیط کلاس خوب نیست." او مرا واداشت تا تمرین های کاربرگ ریاضی را – که به درستی به همه ی آنها پاسخ داده بودم- سه بار انجام بدهم،چرا که من آنها را پیش از دیگر دانش آموزان به پایان رسانده بودم.

 ساختار بنیادی کلاس درس،وضع را بدتر می کرد. بسیاری از مدرسه های دولتی شلوغ بودند و نیروی انسانی کافی نبود- در مدرسه ی من،41 دانش آموز،در اتاقی جا داده شده بودند که به به سختی می شد آن را تا آن اندازه بزرگ برای میزهای ما دانست. با چنین شمار بالای دانش آموز در کلاس درس،ناشدنی بود که به هر کسی فرصت سخن گفتن داده شود. از این رو،هیچ کس- بجز آموزگار- هرگز سخن نمی گفت. همه از نادیده گرفته شدن،سهمی برابر داشتند.

 پس کمابیش هیچ کنش- واکنش انسانی نبود،آموزگاران اغلب با دانش آموزان همچون افراد،برخورد نمی کردند. نبود پیوند راستین میان دو گروه[آموزگاران و دانش آموزان]،به فرآیند خشک حل مساله می انجامید که کلاس درس را یا به انضباطی بیش از اندازه می راند و یا به هرج و مرج. دانش آموزان در سامانه ی سرکوبگر- که به مدرسه ها با مشت آهنین پاسخ می گفت- یاغی می شدند. گاهی هم با آموزگاران درگیر می شدند،آنها را به بیمارستان می فرستادند یا باعث می شدند از کار،کناره گیری کنند.

 حتی هنگامی هم که آموزگاران از پس برقراری پیوند مثبت با دانش آموزان برمی آمدند،باز به خاطر جیوکن،آزمون ورودی دانشگاه ژاپن،"تنفس"ی در کار نبود. آفرینندگی(خلاقیت)،شما را به دانشگاه های برتر نمی رساند؛به یاد سپردن دانستنی ها و طوطی وار تکرار کردن پاسخ های "درست" چنین می کرد. کتاب های درسی مدرسه های دولتی،تنک مایه شدند و شاگردان،کمتر در مدرسه وقت می گذراندند،به جایش،دانش آموزان تا دیری از شب،در مدرسه های تقویتی خصوصی بودند. مدرسه های دولتی،وقت هدر کردن شدند.

 برخی می گویند ژاپن،گالاپاگوس نوین است : جزیره ای پیشرفته اما دور افتاده.[ مترجم : جزیره یا جزایر گالاپاگوس،در غرب کشور اکوادور،در آمریکای جنوبی،نزدیک به 1000 کیلومتر در اقیانوس آرام،و یکی از شگفتی های طبیعی جهان است.] اما در زمانه ی جهانی شدن،این دورافتادگی،می تواند شوم باشد. یوتوری،نسلی از ژاپنی ها،با مهارت های کم برای زیستن در بازارهای جهانی پرورش داد. از آنجایی که جمعیت ژاپن کاهش می یابد و اقتصادش راکد می شود،نیازمند این است که دانشجویان را برای پرورش رهبرانی نوآور به خارج بفرستد،ژاپن بایستی تغییر جهت بدهد- این است ریشه ی برنامه ی آبه،برای دو برابر کردن شمار دانشجویانی که در دانشگاه های خارجی تحصیل می کنند.

 اما تنها،فرستادن دانشجویان ژاپنی به خارج،بسنده نیست. دور از ذهن است که بسیاری از این دانشجویان برگردند. من خودم چنین برنامه ای ندارم که پس از پایان تحصیلات ام در ییل- دست کم بی درنگ- به ژاپن برگردم.[مترجم : نویسنده،پیش از این، در روزنامه ی وال استریت ژورنال،بخش آسیا،دستیار صفحه ی سرمقاله بوده است.] بیشتر دوستانم نیز که در خارج تحصیل می کنند،همین احساس را دارند.

حتی اگر دانشجویان آموزش دیده در خارج،به ژاپن برگردند،نمی توانند سامانه ی آموزشی را،از بنیاد،بهبود بخشند،چرا که آنها تنها،اقلیتی ممتازند. برای این که بهبودی راستین رخ دهد،مدرسه های ژاپنی نیاز به دگرگونی دارند.

 مدرسه ها بایستی آموزگاران بیشتری را به کار گیرند و اندازه ی کلاس ها را کوچکتر نمایند- کارهایی که می توانند کنش- واکنش های فردی را برانگیزند و فرصت های بیشتری برای بیان باورها فراهم سازند. دولت باید به سامانه ی آزمون ورودی دانشگاه،پایان دهد،یا دست کم آن را بهبود بخشد،آن چنان که سنجشگرانه اندیشی دانش آموزان را آزمون کند و به آنها اجازه دهد تا به پرسش ها خلاقانه پاسخ دهند.

 آفرینندگی،سنجشگرانه اندیشی و آزادی بیان،تنها درباره ی پرورش ایده های خودمان نیست،گشوده بودن به دیدگاه های ناهمساز و تازه هم هست. مدرسه - و ژاپن به عنوان یک جامعه- بایستی از برابر دانستن مخالفت ها با بی نظمی دست بردارد و بیاموزد که با اختلاف ها کنار بیاید.    

آدرس متن انگلیسی :

http://online.wsj.com/article/SB10001424127887323906804579036560001960816.html

  http://www.armandaily.ir/?NPN_Id=414&pageno=7

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد