آموزش و پرورش دو زبانه

برگردان : مهدی بهلولی،تارنمای فرهنگیان نیوز

آموزش دو زبانه،از نخستین سال های پایه گذاری ایالات متحده تاکنون،بخشی از آموزش و پرورش بوده است. گروه های قومی و فرهنگی گوناگون،که در موزائیک فرهنگی آمریکا دست داشته اند همواره می دانسته اند که سواد و آموزش،پاره ی بنیادین کامیابی در ایالات متحده است. در حقیقت،گام نخست قانونی شدن آموزش و پرورش دوزبانه به 1839 برمی گردد،هنگامی که دولت اوهایو،اجازه داد که آموزش آلمانی- انگلیسی،به خواست پدر- مادر،در مدرسه های دولتی و خصوصی انجام پذیرد. در سال 1968،رییس جمهور لیندن جانسن،قانون آموزش و پرورش دو زبانه را امضاء نمود و هزینه ی آن را از بودجه ی فدرال تآمین کرد تا حوزه های محلی آموزش مدرسه ای،آموزش زبان مادری را در دستور کار خود بگذارند. درسال1974، آموزش دو زبانه،به عنوان سیاست آموزشی سراسر کشور برگزیده شد. در این سال،در تلاش برای تضمین این که کودکانی که زبان نخست شان انگلیسی نیست دسترسی برابر به آموزش و پرورش داشته باشند،و برای یاری به آنها تا زبان چیره ی کار،حکومت،و سامانه ی آموزش دولتی را به روانی سخن گویند،قانون برابری فرصت های آموزشی تصویب گردید. در سرشماری سال 1990،روشن شد که شش میلیون و سیصد هزار نفر - درسن 5 تا 17 سال- در خانه به زبانی بجز زبان انگلیسی سخن می گویند.

اصل بنیادین آموزش و پرورش دو زبانه،به کارگیری زبان مادری دانش آموز در آموزش درون مایه ی آکادمیک است ضمن این که در همان زمان،آموزش اضافی زبان انگلیسی نیز انجام می پذیرد. در این شیوه- مهارت محدود در زبان انگلیسی(LEP )- دانش آموزان می توانند انگلیسی را یاد بگیرند و همچنان پا به پای دانش آموزان انگلیسی زبان همان سطح آموزشی،پیش روند. هدف این است که همه ی دانش آموزان در آموختن،دسترسی و امتیاز برابر داشته باشند.

مدل های آموزش و پرورش دو زبانه

هم اکنون در آمریکا،سه مدل اصلی آموزش و پرورش دو زبانه رایج است. نخست،مدل خروج سریع یا موقت،که بر پیشرفت زبان انگلیسی و همزمان،یادگیری درون مایه ی آموزشی درس ها پای می فشارد. در این مدل،با به کاربستن آموزش به زبان مادری،دانش آموز اجازه می یابد تا از نظر آموزشی،همپای هم سن و سالانش پیش برود،در همزمان که انگلیسی را هم فرا می گیرد. این کار اغلب تا سه سال ادامه می یابد. پژوهش نشان می دهد که امروزهاین روش،همه پسندترین مدل است.

مدل دوم،مدل خروج باتآخیر یا پرورشی است. این مدل،بر پرورش دو زبانگی کامل،تشویق به روان گویی و سوادآموزی،هم در انگلیسی و هم در زبان مادری دانش آموز،و همچنین فراگیری درس های آموزشی،تمرکز می نماید. این برنامه،نیاز به مدت تحصیل بیشتری دارد،اغلب 5 سال یا حتی بیشتر.

مدل سوم،مدل دوسویه یاغوطه ورسازی دو سویه است. در این مدل،دانش آموزان و دانش آموزانی که انگلیسی،زبان مادری آنهاست در یک محیط آموزش دو زبانه ی بالنده قرار می گیرند که در فراگیری زبان،کارهای گروهی تشویق می شود. هدف هر دو گروه،رسیدن به استاندارد های آموزشی بالا و پیشرفت در روان گویی و سواد در هر دو زبان است. همانند مدل دوم،این گونه از برنامه های آموزش و پرورش دوزبانه،پنج سال یا بیشتر،ادامه می یابد.

جانشین آموزش و پرورش دو زبانه،مدل های "غوطه وری در انگلیسی" است- مدل های آموزشی که زبان مادری دانش آموز را به عنوان بنیانی برای یادگیری زبان انگلیسی به کار نمی گیرد. از مدل های "تنها و تنها انگلیسی" چندین گونه وجود دارد.

آموزش انگلیسی به عنوان زبان دوم(ESL)به دانش آموزان اجازه می دهد تا در زبان انگلیسی "درس های پیوست" تکمیلی را بگذرانند. دو جور کلاس ESL وجود دارد : کلاس گرامر محور،که بر ساختار زبان تمرکز می کند،و کلاس معنا محور،که بر گفت و گوتآکید دارد.

کلاس های غوطه ورسازی سازمان یافته یا حفاظت شده،شکل ساده شده ای از انگلیسی را به کار می گیرند؛گونه ای که با سطح چیرگی دانش آموزان بر زبان انگلیسی،به عنوان زبان آموزش در همه ی کلاس ها،هماهنگ باشد. زبان مادری،یا در کمترین میزان خودش به کار گرفته می شود و یا سراسر به کنار گذاشته می شود.

در سال 1974،مدل های غوطه ورسازی یا "غرق شدن یا شنا کردن"،با حکم دیوان عالی آمریکا،غیر قانونی و ممنوع دانسته شد. این مدل،بدون درنگریستن به سطح درک یا سواد انگلیسی بچه ها،همه را در کلاس های انگلیسی زبان عادی می نشاند. برای دانش آموزان نا- انگلیسی زبان،هیچ آموزش زبان انگلیسی اضافه ای هم در نظر گرفته نمی شود.

سودهای آموزش و پرورش دو زبانه

هر آموزش درستی،از ابزاری که دانش آموزان از پیش در دست دارند به عنوان بنیانی برای پی ریزی مهارت های تازه و فراگیری دانش نوین،یاری می گیرد. بیشتر کودکان،با مهارت های پایه ای زبانی وارد مدرسه می شوند- مهارت هایی در انگلیسی یا زبان های دیگر- این بستگی به آموزگار کاردان دارد که این مهارت ها را به کار گیرد تا به دانش آموز در پیشرفت توانایی آکادمیک،کمک نماید؛توانایی هایی که در کامیابی در زندگی شان به آنها نیازمندند. کودکان،اگر انگلیسی را از رهگذر به کارگیری زبان مادری شان بیاموزند،کارآمد تر است. زبان مادری،بنیانی بافتارمند[contextual basis] برای یادگیری فراهم می آورد و به آنها اجازه می دهد تا همپای گروه هم سن و سال شان پیش روند ضمن این که زبانی را یاد می گیرند که برای کنش و واکنش کارآمد در جامعه ی امروزین،به آن نیاز خواهند داشت.

اما در به کار گیری آموزش و پرورش دو زبانه،گذشته از کارایی و کارآمدی اصلی اش،چندین سود مهم دیگر نیز نهفته است. نخست این که آموزش دو زبانه،از احساس غرور کودکان به زبان پدر- مادرشان محافظت می کند و به آنها اجازه می دهد تا در جامعه ای با زبان چیره ی انگلیسی،ضمن نگه داشت پیوندی مهم با میراث فرهنگی و زبانی شان،به آسانی و بدون دردسر زبانی،رفت و آمد نمایند. آموزش و پرورش دو زبانه،به حفظ احساس هویت کودکان،یاری می رساند؛احساسی که سخت با زبان و فرهنگ خانواده و میراث شان،همبسته است.

اما امروزه،در روان گویی و سواد دوزبانه،سودهای اقتصادی نیز هست. بسیاری از پیشه ها،به کارکنان دوزبانه شان،حقوق بالاتری می دهند. در جامعه ی رشد یابنده ی جهانی،توانایی سخن گفتن و نوشتن به چندین زبان،برای رقابتی کارآمد در بازار کار،روز به روز دارد از بایستگی بیشتری برخوردار می گردد.

http://farhangiannews.ir/view-10366.html

آدرس متن انگلیسی :

http://www.nlci.org/press/Past%20articles/bilinged.htm

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد