پاسخی کوتاه به سخنان سحر خیز

مهدی بهلولی،روزنامه آرمان،22 تیر 92

(این نوشته بااندازه ای حذف،و با عنوان "پاسخی کوتاه به معاون آموزش متوسطه" در روزنامه به چاپ رسید.)

واپسین گفت و گوی ابراهیم سحر خیز،معاون آموزش متوسطه ی وزیر آموزش و پرورش،که در نوزدهم تیرماه با خبرگزاری ایلنا انجام داد را می توان نشانه ای دانست از آنچه در ذهن کاربه دستان این چند ساله ی آموزش و پرورش می گذشته و هم اکنون در واپسین روزهای دولت دهم،بر زبان شان جاری شده است. این سخنان می تواند درون مایه ی راستین "تغییر نگاه به آموزگار" - همان سخن همیشگی حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش- را نمایان تر سازد. پیش از هر چیز بهتر است گوشه هایی از این گفت و گوی روشنگر را با همدیگر بخوانیم : " واقعیت این است که دستمزد معلمان از کارمندان تمامی وزارتخانه‌ها بیشتر است 

یعنی براساس قانون خدمات مدیریت کشوری معلمان از حقوق بیشتری برخوردار هستند... ‌سایر   

کارمندان دولت از شنبه تا پنجشنبه و در حدود ۴۴ ساعت کار می‌کنند و بعد از ظهر‌ها

نیز ممکن است تا ۱۵۰ ساعت اضافه کاری داشته باشند و زمانی که پول این اضافه‌کاری

روی حقوق آن‌ها می‌آید از معلمان دریافتی بیشتری دارند این درحالی است

که معلمان حدودا ۳ بار در هفته در مدرسه حضور دارند و تابستان‌ها نیز تعطیل هستند و مهم‌تر از همه اینکه

در قانون برای آن‌ها اضافه کار پیش بینی نشده است از همین رو آن‌ها اضافه‌کاری ندارند... با این شرایط اقتصادی

کشور و تورم ۴۰ درصدی که البته دقیقا نمی‌دانم همین باشد و نخود و لوبیای این قیمتی وضع کارمندان دیگر دولت

هم بهتر از معلمان نیست...حقوق معلمان از حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان در ۳ سال گذشته به حدود یک میلیون

و ۲۰۰ هزار تومان درحال حاضر رسیده است. به نظر شما این معجزه نیست...

اگر من ِمعلم انتظار دارم به اندازه استاد دانشگاه حقوق بگیرم باید توانایی‌ها،علم و سواد

من برابر با استاد دانشگاه نیز باشد... اگر استاد

دانشگاه ۲ تا ۳ میلیون تومان حقوق می‌گیرد کار خود را از مربی‌گری آغاز کرده و

کلی پژوهش و مقاله داشته است...من ِمعلم اگر می‌خواهم تا سه میلیون تومان حقوق

بگیرم باید در سال یک کتاب تالیف کنم... براساس

طرح رتبه بندی معلمان،سنجش صلاحیت حرفه‌ای معلمان به صورت برگزاری آزمون

سالانه یا چند سال

یکبار انجام می‌شود تا توانایی‌های معلمان سنجیده شود."

پر پیداست که پاسخ به این سخنان،نوشتاری بلند می طلبد. اما من در زیر می کوشم تنها به چند نکته اشاره نمایم :

1.پیش از هر چیز می بایست بگویم که ای کاش،چنین سخنانی در روزهای آغازین وزارت حاجی بابایی گفته می شد و زودتر دلخواست و پس ِ ذهن کارگزاران آموزشی دولت دهم،نمایان می گردید تا در نقد آن فرصت بیشتری بدست می داد. گرچه چنین سخنان بی پرده ای،هر زمان که به زبان آید،مغتنم و روشنگر است و سنجی است در ارزیابی تعریف و تمجیدهای پیاپی زبانی مسئولان آموزش و پرورش از نقش و جایگاه آموزگار در آموزش و پرورش. البته اگر این سخنان،دیدگاه های شخصی گوینده باشد بهتر است که وزارت خانه ی آموزش و پرورش موضع رسمی خود را اعلام نماید تا به پای همه ی کار به دستان کنونی آموزش و پرورش و به ویژه وزیر،نوشته نشود.

2.با نگاهی کلی به این سخنان،شاید بهترین ارزیابی این باشد که آنها را سخنانی عامه پسند و ناکارشناسانه بدانیم. شاید کمتر آموزگاری را بتوان پیدا کرد که تاکنون به جد و یا به شوخی،چنین سخنانی را نشنیده باشد. اما هنگامی که از زبان یکی از بالاترین مقام های آموزشی شنیده می شود هم دردآورتر است و هم شگفت انگیزتر. گرچه آدمی بر خود گوینده و میزان شناخت اش از آموزش هم،تآسف بیشتری می خورد! پاسخ کوتاه بخش بلندی از این سخنان عامه پسند،این است که در سنجش کارها،بایستی افزون بر زمان،به کیفیت و اهمیت کار نیز درنگریست. این که یک آموزگار،24 ساعت در هفته درس می دهد پس باید اندک و ناچیز حقوق بگیرد،سخن عامه پسندی است که پنداری هنوز به گوش فیلسوفان و اندیشه وران آموزشی بزرگ جهانی نرسیده و به مغز آنها خطور نکرده است! وگرنه بایستی در کشورهای دیگر جهان هم،آموزگاران بایستی هر شش روز هفته،هشت ساعته درس بدهند و سر کلاس باشند تا حقوقی دریافت کنند به اندازه ی خرج و مخارج زندگی خود و خانواده شان!

3.اگر کیفیت آموزش در ایران پایین است- که بی گمان چنین می باشد- مدرسه و دانشگاه ندارد؛بگذریم از این که در این چند سال،کیفیت آموزشی در دانشگاه ها،بیش از پیش،افت داشته است. به راستی با کدام پژوهش نمایان شده که

"اگر استاد دانشگاه ۲ تا ۳ میلیون تومان حقوق می‌گیرد کار خود را از مربی‌گری آغاز کرده و کلی پژوهش

و مقاله داشته است."

مگر جز این است که یکی از پیاوردهای گسترش دانشگاه های در ایران،کاهش کیفیت کاری استادان است. به راستی در ایران کنونی،ما تا چه اندازه رشد اندیشگی و تولید فکر داریم و به فرض وجود،تا چه اندازه به استادان دانشگاه ها برمی گردد،که بتوان اینچنین سنگ استادان دانشگاه را به سینه زد و از سواد داشته و نداشته ی آنها،پتکی ساخت برای زدن بر سر فرهنگیان؟ بگذارید چند نمونه بیاورم. در بحث ترجمه،چه میزان از مترجمان حرفه ای و کاربلد ایرانی،استاد دانشگاه بوده و یا هستند؟ آیا جز این است که بهترین و سرآمدترین آنها،اغلب،استاد دانشگاه نبودهو نمی باشند؟ چند تا از استادان علوم انسانی ایران،در نشریهو روزنامه ها می نویسند و دستاوردهای اندیشگی خویش را،به سنج همگان می گذارند؟ و چه شماری از آنها،تنها آموزشگر جزوه های خویش در کلاس درس اند و مشغول جزوه گفتن به دانشجویانشان؟ چند تا از اندیشه وران برجسته ایرانی،در دانشگاه های ایران تحصیل کرده اند؟ اگر در ایران فیلسوفانی سیاسی،اجتماعی،هنری و ... وجود داشته باشد- که در بهترین حالت چه بسا بتوان از چند نفری سخن گفت- چند نفر از آنها،استاد دانشگاه های ایران اند؟ اما اگر به راستی کیفیت کار در دانشگاه،اینچنین مثال زدنی و نمونه است آنگاه چگونه می توان گفت :

" اینکه فردی از دانشگاه آزاد نزدیک خانه‌شان مدرک لیسانسی گرفته و اکنون

در آموزش و پرورش تدریس می‌کند بنابراین باید با برگزاری آزمون ببینیم که چه میزان بر روی مباحث تسلط و اشراف دارد."

4.به نظر می رسد معاون آموزشی وزیر،لایحه ی رتبه بندی معلمان را به درستی نخوانده است و از آن دفاع می کند : " براساس طرح رتبه بندی معلمان،سنجش صلاحیت حرفه‌ای معلمان به صورت برگزاری آزمون سالانه یا چند سال یکبار انجام می‌شود تا توانایی‌های معلمان سنجیده شود." در این لایحه چنین آمده که آزمون هایی ادواری( دو یا سه بار درسال) برگزار می شود. گرچه اندکی ابهام وجود دارد که این دو سه بار درسال،از همه ی آموزگاران گرفته خواهد شد- که در این صورت سخت توهین آمیز می نماید- یا تنها از کسانی که می خواهند از یک رتبه به رتبه ی بالاتر روند؛گرچه در اینصورت هم محل بحث است.

5.اما سخن پایانی این که بهتر است کاربه دستان وزارت آموزش و پرورش،بیش و پیش از این که به نقد سواد آموزگاران بپردازند توضیحی درست و کارشناسانه به دست دهند از شتاب زدگی فراوان این سال ها. کاری که نشان هر چه باشد بی گمان نمی تواند نشان سواد و آگاهی و دانایی کارگزاران فرادست آموزشی باشد.

http://www.armandaily.ir/?NPN_Id=357&pageno=7

نظرات 1 + ارسال نظر
وب مانی شنبه 22 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 02:04 ب.ظ

سلامسلام
وبلاگ خوبی دارین.
خواستی تبادل لینک کنی خبرم کنم.

عنوان:وب مانی
لینک:http://www.PersianXchange.ir/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد