آموزش و پرورش در سالی که گذشت

مهدی بهلولی،روزنامه آرمان،28/12/91

اگر بخواهیم آنچه که در سال 91 بر آموزش و پرورش گذشت را در یک عبارت کوتاه بر زبان آوریم شاید "دورتر گشتن بود و نمود" عبارتی درخور و روشنگر باشد؛گرچه میان آنچه بر آموزش و پرورش می گذرد و آنچه که بر زبان فرادستان آموزشی رانده می شود،در سال های پیش نیز شکاف چشمگیری بوده است. دگرگونی های پیاپی آموزشی و بدون دستآورد ماندن و بودن آنها،گواه درستی این سخن است. برای نمونه،روزگاری آغاز و برپایی دوره ی پیش دانشگاهی،درمان بزرگ دردهای آموزش و پرورش دانسته می شد و بسیاری از کاربدستان و کارشناسان آموزشی وزارتی،بر درستی این درمان،بسی سخن ها می گفتند. اما هم اکنون دوره ی پیش دانشگاهی،"وصله ی ناجور"آموزش و پرورش گردیده است که بایستی هر چه زودتر از شرش رها شد تا پیشرفت در آموزش،آغاز گردد. اما بودن یا نبودن پیش دانشگاهی،پنداری بر آنچه که بر واقعیت آموزش و پرورش چیره است،چندان هم اثرگذار نیست و تنها در دوره ی برپایی و در زمانه حذف،چند گاهی،دگرگون کننده ی نمود رسانه ای آموزش و پرورش می گردد. با این رو،می توان گفت شکاف میان واقعیت آموزش و پرورش و نمایش رسانه ای آن،در سال گذشته،بیش از سال های گذشته انجام پذیرفت. به دیگر سخن،آنچه که درباره ی دگرگونی بنیادین و سیستم 6-3-3 و دستاوردهای احتمالی آینده آنها،گفته شده و می شود،کم و یا بی مانند،می نماید،به ویژه اگر بحث هوشمندسازی مدرسه ها و دانشگاه فرهنگیان را نیز در نظر آوریم،آشکار می شود که با چه حجمی از سخنان رسانه ای روبرو هستیم که همگی خبر از دگرگونی های بنیادین و انقلاب شگرف آموزشی می دهند،اما واقعیت آموزش و پرورش از این همه دگرگونی،به یک معنا،بی خبر است.

مهدی بهلولی،روزنامه آرمان،28/12/91

اگر بخواهیم آنچه که در سال 91 بر آموزش و پرورش گذشت را در یک عبارت کوتاه بر زبان آوریم شاید "دورتر گشتن بود و نمود" عبارتی درخور و روشنگر باشد؛گرچه میان آنچه بر آموزش و پرورش می گذرد و آنچه که بر زبان فرادستان آموزشی رانده می شود،در سال های پیش نیز شکاف چشمگیری بوده است. دگرگونی های پیاپی آموزشی و بدون دستآورد ماندن و بودن آنها،گواه درستی این سخن است. برای نمونه،روزگاری آغاز و برپایی دوره ی پیش دانشگاهی،درمان بزرگ دردهای آموزش و پرورش دانسته می شد و بسیاری از کاربدستان و کارشناسان آموزشی وزارتی،بر درستی این درمان،بسی سخن ها می گفتند. اما هم اکنون دوره ی پیش دانشگاهی،"وصله ی ناجور"آموزش و پرورش گردیده است که بایستی هر چه زودتر از شرش رها شد تا پیشرفت در آموزش،آغاز گردد. اما بودن یا نبودن پیش دانشگاهی،پنداری بر آنچه که بر واقعیت آموزش و پرورش چیره است،چندان هم اثرگذار نیست و تنها در دوره ی برپایی و در زمانه حذف،چند گاهی،دگرگون کننده ی نمود رسانه ای آموزش و پرورش می گردد. با این رو،می توان گفت شکاف میان واقعیت آموزش و پرورش و نمایش رسانه ای آن،در سال گذشته،بیش از سال های گذشته انجام پذیرفت. به دیگر سخن،آنچه که درباره ی دگرگونی بنیادین و سیستم 6-3-3 و دستاوردهای احتمالی آینده آنها،گفته شده و می شود،کم و یا بی مانند،می نماید،به ویژه اگر بحث هوشمندسازی مدرسه ها و دانشگاه فرهنگیان را نیز در نظر آوریم،آشکار می شود که با چه حجمی از سخنان رسانه ای روبرو هستیم که همگی خبر از دگرگونی های بنیادین و انقلاب شگرف آموزشی می دهند،اما واقعیت آموزش و پرورش از این همه دگرگونی،به یک معنا،بی خبر است.

سال 91 که به زبان فرادستان آموزشی،از پرکارترین سال های آموزش و پرورش بوده،با افزایش سه درصدی حقوق فرهنگیان شهرستان ها آغاز گردید،آن هم در سالی که تورم رسمی آن پیرامون سی درصد اعلام شد. داستان هم این گونه بود که دو،سه ماه مانده به نوروز 91 و پیش از برگزاری انتخابات مجلس،با شتابی شگفت انگیز و در نزدیک به بیست روز،برای فرهنگیان شهرستان ها،سه بار حکم تازه زده شد،و آن گونه که پس از آن اعلام گردید گویا با میانگین 120 هزار تومان افزایش حقوق در بند بدی آب و هوا،پرونده ی این افزایش های پیاپی بسته شد. پس از آن نیز گفته شد که این افزایش حقوق ها- یعنی سرجمع سالانه نزدیک به 3300 میلیارد تومان در سال- در بودجه ی سال آینده دیده خواهد شد،و منطقی نیز همین بود چراکه بسیار دور از ذهن می نمود که در عرض چند ماه،به یک باره آب و هوای شهرستان ها بهبود یابد و حق بدی آنها پس گرفته شود. اما با صدور حکم های تازه،بند بدی آب و هوا به حالت پیشین برگشت،و این کاهش،افزایش حقوق سالانه ی فرهنگیان را پوشش داد. یعنی در واقع،همزمان،هم افزایش بدی آب و هوا حذف شد و هم افزایش 15 درصدی حقوق سالانه انجام گرفت و در نتیجه،حکم های تازه ی امسال،نسبت به حکم های دی ماه سال پیش،تنها سه درصد افزایش یافت.

اما یکی از بحث برانگیزترین کارهای آموزش و پرورش در سال 91،همان اجرای سیستم 6-3-3 بود و افزودن کلاس ششم به دوره ی دبستان. برپایی کلاس ششم،به ویژه ی اجرای شتابان آن،به چالش های زیادی دامن زد. برای نمونه این که آموزگاران پایه ی ششم،آشنایی بایسته را با کتاب های درسی نداشتند،کلاس های ضمن خدمت آنها،از کیفیت بالایی برخوردار نبود،دبستان ها با کمبود کلاس روبرو شدند و بسیاری دشواری و نابسامانی های دیگر. اما به هر گونه ای که بود در سال 91،کلاس ششم به دبستان ها افزوده گشت. اما به دلیل های زیادی- که بررسی همه ی آنها در یاداشتی کوتاه،انجام پذیر نیست- چنین می نماید که افزودن پایه ی ششم،به بهبود آموزش و کیفیت آن نخواهد انجامید،اگر نگوییم اوضاع را بدتر خواهد کرد. بگذارید در این باره به یک نکته اشاره نمایم. آموزگار پایه ی ششم بایستی یک تنه درس های ریاضی،فارسی،علوم تجربی،مطالعات اجتماعی،دینی،قرآن،کار و فناوری،تفکر و پژوهش،و....را آموزش دهد. برخی از این کتاب ها،از جنبه هایی تخصصی برخوردارند که در سال های گذشته،آموزگاران دوره ی راهنمایی آنها را درس می دادند. برای نمونه،ریاضی ششم دبستان،کتابی است با درون مایه ای میان پنجم دبستان و اول راهنمایی سال های پیش،اما از نظر کیفیت،به ویژه در فصل های 1،2،4،6 که به آموزش کسرها،عددهای اعشاری،درصد و نسبت و تناسب می پردازند- یعنی همان حل مسآله و الگویابی- به کتاب سال اول راهنمایی نزدیک تر است. از دید این نگارنده،به عنوان یک آموزگار ریاضی،کتاب ریاضی سال ششم،کتابی است که باید از سوی یک آموزگار ریاضی تدریس شود و من با شناختی که از برخی آموزگاران دبستان دارم و از سر گفت و گوهایی که با شماری از آنها داشته ام- به ویژه در چند ماه گذشته،و با آنانی که در تابستان گذشته، دوره ی یک ماهه ی آمادگی را برای تدریس کلاس ششم گذرانده اند- بر این باورم که به هیچ رو درست نیست که آموزش این درس را از آموزگار ریاضی اول راهنمایی بگیریم و به آموزگاران دبستان بسپاریم؛گرچه بی گمان برخی از آموزگاران با انگیزه و کارکشته ی دبستان،توانمندی این کار را دارند.

اما یکی دیگر از کارهایی که در سال 91 در آموزش و پرورش انجام پذیرفت- که در واقع از سه،چهار سال پیش آغاز شده – "هوشمندسازی" مدرسه هاست. "هوشمندسازی" و اندازه و چگونگی آن نیز سخت پرسش برانگیز می باشد. این که در یک مدرسه ی ده تا بیست کلاسه،اتاقی تر و تمیز شود و رایانه ای در آن گذارده شود را نمی توان و نباید آن را هوشمندسازی گفت. درباره ی این کار هم،البته بحث فراوان است اما شاید یادآوری این نکته بد نباشد که همین رایانه و بورد الکترونیکی یکی- دو کلاس بسیاری از مدرسه ها نیز،بدون بودجه دولتی و با کمک های مردمی انجام پذیرفته که به روش های گوناگون از خانواده ها دریافت می گردد : "برای بحث هوشمندسازی مدارس یک ردیف اعتباری در بودجه سال91 منظور شده که دولت باید آن را پرداخت کند ... متأسفانه اعتبار هوشمندسازی مدارس محقق نشد و دولت آن را به آموزش و پرورش پرداخت نکرد ."(جبار کوچکی نژاد،عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس)

به هر رو،آموزش و پرورش در سال 91،پربازتاب و پرنمود بود و از دگرگونی های بنیادین اش سخن ها گفته شد اما بود و واقعیت آن،اختلاف ژرفی داشته و دارد با آنچه بر زبان فرادستانش جاری است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد