آتش و اندوهی دیگر

مهدی بهلولی،روزنامه اعتماد،18/9/1391

خبر ناگوار آتش گرفتن کلاس درس،"بار دیگر"،آتش درد و اندوه را در جان همگی مان برافروخت. "بار دیگر" می گویم،چرا که شوربختانه،نخستین بار نیست و کمابیش هر سال،و به ویژه در فصل زمستان،رخدادهای دلخراش ریز و درشتی اینچنین روی می دهد و قربانی می گیرد. با جست و جویی کوتاه و مختصر در فضای مجازی،می توان عکس کودکانی را دید که در سال های گذشته،و در همین آتش سوزی های کلاس درس،جان باخته اند و یا زیبایی چهره های خویش را برای همیشه از دست داده اند. و شگفت انگیز این که سخن از بهبود آموزش و دگرگونی های بنیادین و گام های بلند پیشرفت و توسعه،پربسامدترین سخن دست اندر کاران فرادست آموزشی این روزهاست. به هر رو،در هفتاد و پنج روزی که از آغاز سال تحصیلی می گذرد شمار چشمگیری از دانش آموزان جان باخته اند و یا سخت آسیب ها دیده اند.

مهدی بهلولی،روزنامه اعتماد،18/9/1391

خبر ناگوار آتش گرفتن کلاس درس،"بار دیگر"،آتش درد و اندوه را در جان همگی مان برافروخت. "بار دیگر" می گویم،چرا که شوربختانه،نخستین بار نیست و کمابیش هر سال،و به ویژه در فصل زمستان،رخدادهای دلخراش ریز و درشتی اینچنین روی می دهد و قربانی می گیرد. با جست و جویی کوتاه و مختصر در فضای مجازی،می توان عکس کودکانی را دید که در سال های گذشته،و در همین آتش سوزی های کلاس درس،جان باخته اند و یا زیبایی چهره های خویش را برای همیشه از دست داده اند. و شگفت انگیز این که سخن از بهبود آموزش و دگرگونی های بنیادین و گام های بلند پیشرفت و توسعه،پربسامدترین سخن دست اندر کاران فرادست آموزشی این روزهاست. به هر رو،در هفتاد و پنج روزی که از آغاز سال تحصیلی می گذرد شمار چشمگیری از دانش آموزان جان باخته اند و یا سخت آسیب ها دیده اند. نمونه ی واپسین این رویدادهای دردآور،روز چهارشنبه پانزدهم آذرماه رخ داد که 37 دانش آموز دختر چهارم دبستان در روستای "شین آباد" شهرستان پیرانشهر آذربایجان غربی،بر اثر آتش گرفتن بخاری نفتی کلاس، تا 50 درصد سوختگی برداشتند و تا پایان عمر،زخمی ژرف بر صورت زیبا و روح لطیف شان نشست- ناگفته نماند که در این رخداد،آموزگار و سرایدار مدرسه نیز آسیب دیده اند. و این نیز داستانی تکراری است که پس از هر کدام از این رخدادهای تلخ و اندوه بار،شماری از نمایندگان مجلس،خواستار پیگیری دست اندرکاران و کارگزاران گردند،و البته پس از چندی همه چیز به فراموشی سپرده شود و به خیر و خوشی،پایان پذیرد.

 آنگونه که در خبرها آمده بود دبستان دخترانه ی "شین آباد"،دبستانی است که 5- 6 سال پیش ساخته شده و لوله کشی گاز،تا درِ مدرسه انجام پذیرفته است اما متآسفانه مدرسه،گازکشی نشده و کلاس های درس،با بخاری های نفتی گرم می شوند. به راستی چگونه می توان پذیرفت که وسیله ی گرمایش مدرسه،در روستایی که گازکشی شده،بخاری نفتی باشد؟ پس بودجه ی سازمان نوسازی مدرسه های کشور،صرف چه هزینه هایی می شود؟ و چگونه می توان پیاپی از دگرگونی های بنیادین سخن گفت اما به چنین مسائل پیش پا افتاده و نخستینی توجه ننمود؟ بدبختانه،تا واقعیت- البته به همراه فاجعه هایی اینچنین- خود را نمایان نسازد،کارگزاران دوست دارند از آن،چهره ی زیبایی بسازند و پیاپی در وصف اش سخن برانند. 

 اکنون پیشنهاد این است- آنگونه که نماینده ی شهرستان پیرانشهر در مجلس شورای اسلامی هم گفته- که وزیر آموزش و پرورش،با پذیرش مسئولیت رخدادی اینچنین دردناک،که به فاصله ی کمتر از دو ماه از کشته شدن 26 دانش آموز و آموزگار اردوهای راهیان نور رخ می دهد،استعفا نماید. گرچه این استعفا دردی از دردهای آسیب دیدگان،درمان نخواهد کرد اما دست کم می تواند آغازی باشد برای دگرگونی بنیادین در فرهنگ فرمان رانی : این که هر مسئولیتی بایستی همراه با پاسخ گویی باشد. اما شاید مهم ترین درسی که می توان از این رویدادهای تلخ آموخت این باشد که آغازگاه دگرگونی بنیادین در آموزش و پرورش- البته اگر شدنی باشد- را،باید ارزش و ارجمندی جان دانش آموز و آموزگار نهاد و پذیرفت که جان انسان ها،بر هر گونه آموزشی برتری دارد.  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد