محمد رضا نیک نژاد،روزنامه آرمان ،24/7/1391
در کلاس به پاک کردن تخته می پرداختم که معاون دبیرستان به درِ بازِ کلاس ضربه ای زد و اجازه خواست تا برگه هایی را میان دانش آموزان پخش کند. هم زمان با اَخمِ همیشگی اش به آنها گفت" این برگه را پر کرده و به پدر-مادرهایتان بدهید،برای شرکت در گردهمایی پدر و مادرها است. والدین هر دانش آموزی نیز نیاید،از نمره انضباط اش کم خواهم کرد! هم- همه ای در کلاس پیچید. یکی می گفت پدر من کارمند است و دیگری فریاد می زد پول نداریم و دیگری از تعطیلی زود هنگام مدرسه می پرسید و آن یکی هم زیر لب زمزمه می کرد درهنگام نام نویسی پول داده ایم.اما دوشنبه بیست و چهارم مهر چه روزی است که مدرسه برنامه ای ویژه را پی گیری می کند؟
24 مهر در تقویم رسمی به عنوان روز پیوند اولیاء و مربیان نامگذاری شده است. این روز در واقع سالروز راه اندازی نهادی به نام انجمن اولیاء و مربیان در سال 1359 است اما این انجمن در آموزش و پرورش ایران دیرپاتر از سال 59 است.
محمد رضا نیک نژاد،روزنامه آرمان ،24/7/1391
در کلاس به پاک کردن تخته می پرداختم که معاون دبیرستان به درِ بازِ کلاس ضربه ای زد و اجازه خواست تا برگه هایی را میان دانش آموزان پخش کند. هم زمان با اَخمِ همیشگی اش به آنها گفت" این برگه را پر کرده و به پدر- مادرهایتان بدهید،برای شرکت در گردهمایی پدر و مادرها است. والدین هر دانش آموزی نیز نیاید،از نمره انضباط اش کم خواهم کرد! هم- همه ای در کلاس پیچید. یکی می گفت پدر من کارمند است و دیگری فریاد می زد پول نداریم و دیگری از تعطیلی زود هنگام مدرسه می پرسید و آن یکی هم زیر لب زمزمه می کرد درهنگام نام نویسی پول داده ایم.اما دوشنبه بیست و چهارم مهر چه روزی است که مدرسه برنامه ای ویژه را پی گیری می کند؟
24 مهر در تقویم رسمی به عنوان روز پیوند اولیاء و مربیان نامگذاری شده است. این روز در واقع سالروز راه اندازی نهادی به نام انجمن اولیاء و مربیان در سال 1359 است اما این انجمن در آموزش و پرورش ایران دیرپاتر از سال 59 است.
در سال 1326، شورای عالی فرهنگ،دستور راه اندازی انجمن «خانه و مدرسه» را صادر کرده و در همان سال اساسنامه آن را به تصویب رساند. از آن سال تا به امروز در پی دگرگونیهای فرهنگی و آموزشی، ساختار و نقش این نهاد نیز دچارِ دگرگونی هایی شده است. این انجمن آمیخته ای از نمایندگان اولیای دانش آموزان، مدیر مدرسه،یکی از معاونان،مربی پرورشی،نمایندهی معلمان و بنا به موضوع بحث جلسه، نمایندهی شورای دانشآموزی می باشد. بر پایه قانون،انجمن دارای اختیارات بسیار گستردهای در مدرسه است. از پایش کادر آموزشی و اجرایی مدرسه گرفته تا زمینه سازی برای همیاری فکری،فرهنگی،عاطفی و آموزشی خانواده ها و حتی دخالت آنها در چگونگی بکارگیری منابع مالی مدرسه، تحت عنوان شورای مالی که ترکیبی از مدیر،رئیس انجمن و نماینده معلمان است.
در حال حاضر در جهان،این نهاد یکی از تشکل های مردم نهاد (NGO) توانا در گسترهی آموزش و پرورش است. در کشورهای پیشرفته مانند انگلیس این انجمن که ترکیبی از والدین، معلمان و بازرگانان محلی است،به شکلی فراگیر اداره مدرسه را بر عهده دارد. در این کشور 80% مدارس دولتی به صورت خودگردان و با مدیریت این انجمن اداره می شوند. بجز فراهم نمودن بودجه و هدف های کلان آموزشی، دولت هیچ نقش دیگری در مدارس ندارد.
اما این نهادِ فراگیر و موثر،در ساختار آموزشی ایران،در کجا ایستاده و چه نقشی در پیشبرد هدف های آموزشی بر عهده دارد؟
خانم رفعتی معاون انجمن یکی از دبیرستانهای تهران که بیش از 14 سال عضو انجمن آموزشگاه های گوناگون بوده است،میگوید:این انجمن در ساختار آموزشی کشور می تواند بسیار کارآمد باشد. اما دست اندازهای گونگونی جلو این کارآمدی را گرفته است. از جمله ساختار متمرکز آموزش و پرورش که اجازه هیچ گونه دخالتی را از سوی انجمن در برنامه ریزی های مدرسه نمیدهد. این انجمن تنها میتواند نقش مشاورهای را در کنار مدیر داشته باشد. و در پایان نیز مدیر با پشتیبانی همان ساختار متمرکز،توانایی وتو مصوبات انجمن را دارا می باشد. ناگفته نماند که مسئولان فرادست نیز مدیر را مسئول همه رویدادهای آموزشگاه میدانند. پس مدیر نیز حق دارد نسبت به مسائل مدرسه حساسیت داشته باشد.
خانم عزیزی مادر یکی از دانش آموزان دبستانی بر این باور است که اکنون نقش انجمن تنها گردآوری پول از خانواده ها است. این یعنی فروکاستن عضو های انجمن به پادوهای مدیر،برای تامین بودجه مدرسه. بیشتر مدیران این نهاد را،تنها به این دلیل می پذیرند و تحمل میکنند،که با بهره گیری از آن میتوانند پول بیشتری برای هزینه های آموزشگاه جمعآوری کنند. البته در چند سال گذشته در دبستانِ فرزندِ من، با پی گیری انجمن کلاسهای آموزشی- پرورشی برای پدر و مادرها برگزار شده است.
رضازاده نماینده معلمان یکی از مدارس منطقه 12 میگوید: تنها ساختارِ آموزشی،سبب ناکارآمدی انجمن نشده است. من هم زمان در آموزشگاه های مرکز شهر و شمال تهران کار میکنم. به روشنی میتوان تفاوت در کارایی انجمن ها در امور آموزشگاه را در دو منطقه مشاهده نمود (ناگفته پیداست که این تفاوت عمومیت ندارد.شاید اندازه کمک های مالی بر دخالت انجمن و شنیدن توصیه های آن بوسیله مدیر،اثرگذار باشد). عامل هایی همچون فرهنگ خانوادگی، سطح علمی،موقعیت اجتماعی و ... خانواده ها در پیگیری مسائل آموزشی فرزندان اثرگذار است. بنابراین تنها ابزاری که با آن میتوان بر روندِ آموزشِ فرزندان مؤثر بود،شرکت در انجمن و حضور قدرتمند در آن است. او میافزاید در مدارسی که پدر و مادرها از سطح فرهنگی کمی برخوردارند، انجمن را جایی برای رویارویی با معلمان میدانند. این دست از والدین در گردهمایی ها با پیش کشیدن ضعفهای احتمالی معلمان،همه مشکلات فرزندشان را،آموزگاران می دانند. حتی در برخی شرایط رای هایشان به زیان معلمان است. او میگوید در نارضایتی های صنفیِ فرهنگیان، انجمنها به عنوان نهادهایی غیر دولتی میتوانند با بیانیه هایی پشتیبانی خویش از فرهنگیان را اعلام کنند،چرا که رضایتِ کاری معلمان،در نهایت به سود دانش آموزان خواهد بود. چنین موضع گیری هایی می تواند شکاف ژرف میان پدر- مادرها و انجمن از یک سو و معلمان از سوی دیگر را کاهش دهد.
عبادی رئیس انجمن یکی از دبیرستانهای کامیاب منطقه 12 است،او میگوید:حضور من در انجمن سبب آرامش گردیده است. زیرا به خوبی دشواری های معلمی را درک می کنم و آن را بخشی از مشکلات جامعه میدانم. شرایط اقتصادی حاکم بر معلمان باعث کاهش بازده آموزشی آنها گردیده است. معلم دو شغله و سه شغله تمرکز درخور در فرایند آموزش ندارد. تا هنگامی که دشواری های اقتصادی معلم دیده نشود،گسترهی کارهای انجمن،گردآوری پول و در بهترین حالت مدیریتِ برگزاری مراسم و اردوها است. او میافزاید: یکی دیگر از دشواری های انجمن (به ویژه در مدارس پسرانه) حضور پررنگ تر مادران در آن است(بعلت در گیری بیش از اندازه پدران با مسائل مالی). زنان به دلیل محدودیتهای فرهنگی،اجتماعی و خانوادگی،نمیتوانند کارایی درخور را داشته باشند. حتی اگر جلسه های ما-انجمن- به درازا بکشد بیشتر آنها به دلیل کارهای روزمره خانواده نمیتوانند در کارها،ما را همراهی کنند. و این خود سبب نا کار آمدی بیشتر انجمن میگردد.
در پایان باز هم پرسش های فراوانی بی پاسخ می ماند. از جمله این که،چه چیزهایی باعث شده است که این نهاد انتخابی و غیر دولتی،شصت و پنج سال پس از پایه گذاری باز هم گامهای نخستین خود را بردارد؟ ساختار به شدت تمرکزگرای سامانههای آموزشی تا چه اندازه توانسته است بر این نهاد مشارکتی و دموکراتیک مؤثر باشد؟ کمبود بودجه میلیاردی و دست و پنجه نرم کردن مدیران با پرداخت قبض برق و آب و ...تا چه اندازه در جلوگیری از رشد، پویایی وانجام وظایف قانونی این نهاد مؤثر بوده است؟
درباره ی لزوم حذب اظهار نظر نفرمودید !